دولت بوش تقریبا هر ساله و در ماه سپتامبر با شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، خواهان اعمال یک رشته از تحریم های جدید علیه ایران می شود.
اما امسال و در میان بهت و حیرت واشینگتن، چنین اتفاقی نخواهد افتاد، زیرا، حمله روسیه به گرجستان روابط واشنگتن - مسکو را به جایی رساند که امکان همکاری و هم رایی دو کشور را علیه برنامه هسته ای ایران از بین برده است.
ری تکیه، پژوهشگر و تحلیلگر مسائل سیاسی در موسسه تحقیقاتی شورای روابط خارجی در نیویورک، روز شنبه در روزنامه «بوستون گلوب» مقاله ای در همین زمینه نوشته است که بخش هایی از آن را می خوانید:
نقش روسیه در مناقشه ایران
حمله روسیه به گرجستان ممکن است تغییر عمده ای در سیاست آن کشور در قبال ایران بوجود نیاورد.
در واقع دمیتری مدودیف، رییس جمهوری روسیه، به وضوح اعلام کرد که به رغم شعارهای تند و تیز رد و بدل شده میان مسکو - واشینگتن، روسیه همچنان از تلاش های جامعه جهانی برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای، پشتیبانی می کند.
- باید توجه داشت که روسیه از تقابل ایران و آمریکا خشنود است زیرا نه تنها این تقابل، به بی ثباتی بازار بین المللی نفت کمک کرده و بهای آنرا بالا نگاهداشته، بلکه منابع عظیم گاز ایران را نیزعملا دور از استفاده بازار اروپا قرارداده، که خود وابستگی اروپا را به منابع انرژی روسیه دو چندان کرده ست
مهمترین دلیل برای ادامه این سیاست این است که هر دو کشور ایران و روسیه اساسا از سیاست فعلی و مشترک آمریکا و اتحادیه اروپا خشنود به نظر می رسند، سیاستی که خواهان افزایش تدریجی یک رشته از تحریم های سازمان ملل متحد علیه ایران است که آن هم بیشتر جنبه نمادین دارد.
با چنین سیاستی روسیه احساس می کند مادامی که روند دیپلماتیک بر سر برنامه هسته ای در جریان است، آمریکا در موضعی نخواهد بود تا دست به یک اقدام نظامی علیه ایران زند، اقدامی که می تواند به راحتی به بی ثباتی در خاورمیانه دامن زند.
در همین حال رژیم غیر سکولار ایران نیز ضمن عادت به تحریم های شورای امنیت، توانسته است با افزایش درآمد نفت از شدت تاثیر این تحریم ها بر کشور بکاهد.
اگر چه تهران از هر گونه وتوی روسیه علیه تحریم های آینده شورای امنیت سپاسگزار خواهد بود، اما به نظر می رسد در حال حاضر نیز از سیاست روسیه که رقیق کردن احکام صادره شورای امنیت بوده راضی است، به ویژه آن که مسکو همچنان به تعمیق روابط تجاری با تهران ادامه می دهد.
این درست که مسکو از یک سو تا به حال از سه قطعنامه شورای امنیت علیه ایران پشتیبانی کرده است، اما در عین حال نه تنها معاملات سود آوری را با ایران به امضا رسانده و نه تنها به گسترش حضور دیپلماتیک خود در تهران اقدام کرده، بلکه از سوی دیگر به کمک های فنی خود به نیروگاه بوشهر که از اجزای اصلی برنامه هسته ای ایران محسوب می شود، همچنان ادامه داده است.
باید توجه داشت که روسیه از تقابل ایران و آمریکا خشنود است زیرا نه تنها این تقابل، به بی ثباتی بازار بین المللی نفت کمک کرده و بهای آن را بالا نگاه داشته، بلکه منابع عظیم گاز ایران را نیزعملا دور از استفاده بازار اروپا قرارداده، که خود وابستگی اروپا را به منابع انرژی روسیه دو چندان کرده است.
با این احوال باید توجه داشت که به هرحال ایران از تضاد روسیه - گرجستان بی بهره نماند، گر چه این بهره مندی با ظرافت خاصی نیز همراه بود.
ایران با مثال زدن بحران گرجستان و در خطاب به کشورهای خلیج فارس در چند هفته اخیر بارها گفته است که گرجستان با ارتکاب و پذیرش این اشتباه که آمریکا از آنها در هر شرایطی دفاع خواهد کرد، نهایتا مجبور به پرداخت بهای گزافی شد.
روسیه به هر حال هیچ علاقه ای به داشتن یک نقش عمده در یافتن راه حلی برای بحران هسته ای ایران که قابل قبول آمریکا نیز باشد ندارد و اگر رییس جمهوری آینده آمریکا بخواهد این مسئله غامض را حل کند باید بداند که اقدامات سازمان ملل متحد به آخر خط رسیده و تنها راه، برای پیش بردن حل بحران هسته ای ایران، امکان گفت وگوهای مستقیم واشینگتن و تهران است.