کرت وانگات يکی از معروفترين نويسندگان آمريکا و نويسنده داستان های علمی و تخيلی مبهمی که از طنز سياه برخوردار بود، در۸۴ سالگی به علت جراحات مغزی درگذشت.
کرت وانگات از تبار آخرين نويسندگان بازمانده از دوران پس از جنگ جهانی دوم بود و يکی از قهرمانان فرهنگی ادبيات آمريکا محسوب می شد.
کرت وانگات که در ۱۱ نوامبر ۱۹۲۲ در يک خانواده مهاجر آلمانی در اينديانا پوليس بدنيا آمد. او نويسنده ای بود که تام ولف رمان نويس معروف او را ولتر آمريکا خوانده بود و در شفقت و بذله گويی نمونه بود اما در طنز همواره از عوامل طعنه آميز و پرمعنای موسوم به «طنز سياه» استفاده می کرد.
کرت وانگات
کرت وانگات که در صحنه ادبيات مدرن آمريکا به لحاظ بدعت و ابتکار نوشتاری با مارک تواين مقايسه می شود. او با رمان «کشتارگاه شماره ۵»در سال ۱۹۶۹ به اوج معروفيت رسيد .
او در نوشته هايش با انتقاد از مسائل اجتماعی همراه با طنزی تلخ بدنبال عدالت و انسانيت بود. آثار علمی و تخيلی کرت وانگات بخاطر موضوعات بکر و قدرت تخيل کم نظير او در ۵۰ سال اخير موضوع بحث دانشمندان بوده و درسال های اخير از طريق ايجاد سايت های اينترنتی در ميان طرفداران جوان و نوجوان نيز از محبوبيت زيادی برخوردار بوده است .
کرت وانگات علاوه بر رمان های معروفی چون «گهواره گربه»، «صبحانه قهرمانان» و «مادرشب» با حضورشخصيت های عجيب و غريب و غير معمولی ، نويسنده ده ها نمايشنامه، داستان کوتاه و مقاله بوده است و بيشتر داستان های او در هاليوود تبديل به فيلم های سينمايی شده است.
از جمله «کشتارگاه شماره ۵» که نوشتن آن ۲۵ سال بطول انجاميد و داستان برزيستن سربازی است که برای نجات و زنده ماندن زير بمباران آلمان ها از زمان حال حاضر به زمان و مکانی در آينده سفر می کند. رمانی که بخاطر ساختار غير معمولی و عناصر ضد جنگ بشدت مورد توجه نسل جوان و سرکش دهه ۷۰ آمريکا قرار گرفت و در مبارزات ضد جنگ ويتنام کرت وانگات را تبديل به يک قهرمان و کتاب او را نيز تبديل به يکی از مهمترين آثار «پست مدرنيست» زمان خود کرد.
کرت وانگات در «کشتارگاه شماره ۵» نيز چون ديگر آثار خود به گناهان سياسی بشريت، عشق و نفرت و برخی از عميق ترين و دردناک ترين گوشه های حسی بشر در مقابله با زندگی ماشينی وترس از نابودی اشاره می کند.
کرت وانگات در يکی از مصاحبه های خود به نشريه «پلی بوی» گفته است:«قوه محرکه من در نوشتن هميشه سياسی بوده است. من با اين گفته استالين،موسولينی و هيتلر صددرصد موافقم که گفته اند يک نويسنده بايد در خدمت جامعه خود باشد. ماموريت يک نويسنده ايجاد تغييرات در جامعه ای است که برای آن قلم مي زند».
در جايی ديگر کرت وانگات می گويد:« منظور من از نوشتن اين است که شايد بتوانم افکار مردم را قبل از ژنرال شدن، پرزيدنت شدن و سناتور شدن در جهت بشردوستی و انسانگرايی تغيير دهم و آنها را تشويق کنم تا جهان بهتری برای ما بسازند».
او معتقد بود :« کار اصلی انسان ها انسان بودن است نه اين که به عنوان يک وسيله در خدمت ماشين، دستگاه و يا نهادهای ديگر درآمدن».