دولت جبلالطارق روز پنجشنبه، ۱۳ تیرماه، در بیانیهای رسمی از توقیف یک ابرنفتکش در آبهای خود خبر داد.
همه شرکتهای ردیابی نفتکشها شامل کپلر، رفینیتو و تانکر ترکرز تایید کردهند که این ابرنفتکش با محمولهای دو میلیون بشکهای از ایران عازم سوریه بوده است و برای رساندن بار خود کل قاره آفریقا را دور زده است.
اما چرا این نفتکش از مسیر عادی کانال سوئز که ایران همه محمولههای نفتی خود را از همین مسیر کوتاه راهی سوریه میکند نگذشته است؟
سوریه برای سالهاست که نفت از ایران تحویل میگیرد، چرا که بخش بزرگی از میادین این کشور در دوران جنگ از کنترل دولت خارج شده یا تاسیسات آنها نابود شده است.
بر اساس آمارهای کپلر که در اختیار رادیو فردا قرار گرفته، ایران در فاصله ژانویه ۲۰۱۷ تا اکتبر ۲۰۱۸ روزانه بهطور متوسط ۵۰ هزار بشکه نفت به سوریه تحویل داده و در همه ماههای این دوره نیز تحویل نفت ادامه داشته، اما از ماه نوامبر پارسال که آمریکا اولین دور تحریمهای نفتی علیه ایران را به اجرا گذاشت تا ماه اول ماه مه امسال که آمریکا کلا صادرات نفت ایران را تحریم کرد، ایران محمولهای به سوریه نفرستاد.
این موضوع در رسانههای داخلی سوریه نیز بازتاب یافته بود و از کمبود شدید بنزین در غیاب نفت ایران شکوه کرده بودند.
این آمارها توسط دیگر شرکتهای ردیابی نفتکشها نیز تایید شده است.
بر اساس آمارهای شرکت تانکر ترکرز، ایران در دو ماه گذشته دوباره صادرات نفت به سوریه را از سر گرفته و روزانه حدود ۱۰۰ هزار بشکه نفت خام به سوریه داده است.
در آخرین مورد، یک نفتکش ایرانی با بار ۱ میلیون بشکه برای هفتهها در بندر بانیاس در غرب سوریه سرگردان مانده بود، چرا که ۲۲ ژوئن، حدود دو هفته پیش، رسانههای سوریه اعلام کردند که خط لوله زیر دریایی انتقال نفت به این پالایشگاه منفجر شده و مقامات سوریه نیز گفتند «دست یک کشور خارجی در این انفجار مشهود است»، اما کشور بخصوصی را متهم نکردند.
سوریه اخیرا اعلام کرد که خط لوله را تعمیر کرده است و « تانکر ترکرز» نیز تایید کرده است که نفتکش ایرانی بار خود را سهشنبه هفته جاری خالی کرده است و قرار است یک نفتکش ایرانی دیگر به زودی به پالایشگاه برسد.
همه نفتکشهای ایران از مسیر کانال سوئز بار خود را به سوریه میرسانند، اما چطور شده است نفتکش ابرنفتکش موسوم به «گریس ۱» با دور زدن آفریقا و طولانی کردن چندین برابری مسیر حرکت، محموله خود را میخواسته به سوریه برساند؟
بر اساس ارزیابی تانکر ترکرز، این ابرنفتکش بیش از ۲۰ متر در آب دریای فرو رفته بوده و به این ترتیب عمیقتر از آن چیزی است که بتواند از کانال سوئز بگذرد.
از طرفی، معمولا ابرنفتکشهایی با این ظرفیت و ساختار، از کانال سوئز میگذرند، چون هرگز بیش از ۲۰ متر در آب فرو نمیروند.
حتی این کشتی اگر هم عمیقتر از کانال سوئز بوده باشد، باز هم خط لوله نفتی سومد در آستانه ورود به کانال سوئز وجود دارد که ایران بتواند محموله خود را از طریق این خط لوله به سوریه یا کشورهای دیگر مانند مصر برساند، کما اینکه در دوران قبلی تحریمها نیز ایران از همین طریق بخشی از نفت خود را در بندر سیدیکریر مصر ذخیره کرده بود.
بعد از دوران تحریمها نیز، در سال ۲۰۱۷ نیز ایران روزانه بهطور متوسط نزدیک ۱۰ هزار بشکه نفت به مصر تحویل داده است، اما از ابتدای پارسال تاکنون هیچ محموله ایرانی به مصر نرفته است.
علت امر دو گزینه میتواند باشد. عربستان سهامدار بخشی از خط لوله سومد است و دیگر اجازه نمیدهد نفت ایران از طریق این خط لوله حمل شود و گزینه دوم و محتملتر این است که اصولا محموله این نفتکش، نفت خام نبوده، بلکه نفت کوره بوده است که سنگینتر از نفت خام است و به همین خاطر ابرنفتکش یاد شده بیش از ۲۲ متر در آب فرو رفته بوده است.
اگر بار کشتی یاد شده نفت کوره بوده باشد، نمیتواند بار خود را از طریق خط لوله سومد راهی سوریه کند، چون دو خط لوله موازی سومد، هر دو برای تحویل نفت هستند، یکی نفت نیمه سنگین و دیگری نفت سبک.
نفت کوره یک محصول فرآوری شده نفت خام است که ارزش آن حتی از خود نفت خام نیز کمتر است. در فرآیند پالایش، هیدروکربنهای سبکتر نفت تبدیل به بنزین، گازوئیل و دیگر محصولات سبک میشود و هیدروکربنهای سنگین تبدیل به نفت کوره، قیر و غیره میشود که ارزش کمتری دارند.
نفت کوره عمدتا برای سوخت کشتیها و نیروگاههای برق مورد استفاده قرار میگیرد.
به هر تقدیر به نظر میرسد واقعا محموله کشتی یاد شده نفت کوره بوده، چون ایران قبل از تحریمها روزانه نزدیک ۴۶ میلیون لیتر نفت کوره صادر میکرد، اما احتمالا صادرات محصولات نفتی ایران نیز مانند نفت دچار اخلال شده است، بهطوری که مصرف نفت کوره در نیروگاههای برقی ایران در سه ماهه ابتدایی سال ۸۲ درصد افزایش یافته است و ایران مصرف گاز و گازوئیل در نیروگاهها را به شدت کاهش داده است.