پیامدهای عقبنشینی ارتش روسیه از کرانهٔ غربی رود دنیپرو که از دید صاحبنظران، مهمترین شکست کرملین در اوکراین است، در کانون توجه رسانههای روس در هفتهٔ گذشته بود. بسیاری از تحلیلها به افزایش نقش ایران در این جنگ و گسترش همکاریهای مسکو و تهران در شرایط تحریمهای غرب اختصاص یافته.
آیا شکستهای نظامی در جنگ، باعث فروپاشی رژیم پوتین میشود؟
از دید تحلیلگران، عقبنشینی نیروهای روس از کرانهٔ غربی رود دنیپرو و آزادسازی شهر خرسون، تنها مرکز استان در اوکراین که روسیه پس از آغاز تهاجم نظامیاش در فوریهٔ گذشته موفق به اشغال آن شده بود، شکست سنگین سیاسی به شمار میرودً.
خروج از خرسون ۴۱ روز پس از اینکه روسیه آن را بخشی از خاک خود اعلام کرد، طرفداران جنگ در روسیه را شوکه و خشمگین کرده. آلکساندر دوگین که از مهمترین نظریهپردازان جنگ روسیه علیه اوکراین است، در پست خود در تلگرام «درد و رنج» واگذاری خرسون را «تنها همسان با مشاهدهٔ قتل فرزند، مادر و برادر جلوی چشم خود» توصیف کرد و افزود پوتین به عنوان تزاری که نتوانسته به وعدههایش عمل کند، باید سر به نیست شود؛ البته این بخش متعاقباً ویرایش و حذف شد.
کرملین تلاش کرد خروج از خرسون را «ضرورت نظامی» و «دعوت به مذاکره» اعلام کند و ولادیمیر پوتین در آخرین نشست مطبوعاتی خود از پاسخ به هرگونه سوال در این رابطه طفره رفت.
پروپاگاندای کرملین دستپاچه شده چراکه مطابق اصلاحات اخیر در قوانین کیفری روسیه هم زیر سوال بردن تصمیم نظامیان روس برای خروج از خرسون و هم حمایت از آن محازات حبس چندین ساله در پی دارد.
نظامیان روس پیش از خروج از خرسون تمام تاسیسات برق منطقه را نابود کردهاند، صدها مین گذاشتهاند، کل آثار موزههای خرسون را ربودند و حتی از باغ وحش چند راکون را با خود بردند.
تاتیانا ستانوایا و آلکساندر بائونوف از سرشناسترین تحلیلگران سیاسی روس هفتهٔ گذشته سعی کردند به این سؤال که آیا شکستهای نظامی در جنگ، باعث فروپاشی رژیم پوتین میشود؟ پاسخ دهند.
خانم ستانوایا مینویسد شکاف عمیقی بین محافل سیاسی در روسیه به وجود آمده. یک گروه پولدار، بانفوذ و عملگرا خواهان بازگشت به وضعیت پیش از جنگ هستند چراکه با ادامهٔ شرایط کنونی ثروت و نفوذشان در معرض تهدید بیشتر قرار میگیرد؛ گروه دوم نه ثروت دارد و نه قدرت، اما از نفوذ ایدئولوژیک و رسانههای پرسروصدا برخوردار است – در میان آنها، رمضان غدیروف رهبر چچن و یوگنی پریگوژین مؤسس ارتش خصوصی واگنر.
پیش از شکستهای نظامی اخیر هر دو حامی ولادیمیر پوتین بودند اما اکنون درگیر جدال شدهاند و در حالیکه گروه اول به دنبال راههای خروج آبرومندانه از جنگ هستند، گروه دوم بر ضرورت بسیج تمام نیروها و جنگ تا پیروزی (و در صورت نیاز، استفاده از سلاحهای هستهای) تاکید دارند. در عین حال به عقیدهٔ وی، این تحول شخص پوتین و سیستم حکومتی که او ایجاد کرده را تهدید نمیکند.
آقای بائونوف نیز معتقد است به رغم تشدید تفرقه بین محافل سیاسی روس، بعید است جنگ در اوکراین نقطهٔ پایانی بر رژیم پوتین باشد. به نوشتهٔ وی، اهداف این جنگ بسیار مبهم تعریف شده و چندین بار تغییر کرده از این رو حتی طرفداران جنگ متوجه نیستند چه دستاوردهای پیروزی تلقی میشود و معنای شکست نیز نامفهوم است: «برخی خود جنگ را مصداق پیروزی اعلام کردهاند چراکه آن را نه تهاجم نظامی علیه اوکراین بلکه اقدام پیشگیرانه برای جلوگیری از نابودی روسیه توسط غرب میدانند و از دید آنها، ادامهٔ جنگ یعنی پیروزی و هر اتفاقی در جبهه بیفتد اهمیتی ندارد چراکه روسیه با به چالش کشیدن نظام جهانی، پیروزی خود را تثبیت کرده.» اما همین ذهنیت مصالحه و حتی مذاکره را دشوار کرده و ولادیمیر پوتین را به جنگی بیپایان، قطع کامل روابط با غرب و سرکوب هرچه بیشتر داخلی سوق میدهد.
در حالیکه هرگونه اعتراض علیه جنگ در روسیه ممنوع است، شنبه راهپیمایی در حمایت از جنگ هستهای در خیابانهای مسکو برگزار شد و به گزارش شبکههای تلویزیونی روسیه، سازمان امنیت و سایر نهادهای دولتی در تدارک آن نقش داشتند.
همگرایی بیشتر روسیه و ایران همزمان با ناامیدی نسبت به احیای برجام
احتمال احیای برجام بیش از پیش کاهش یافته: ذخیرهٔ اورانیوم غنیسازی شدهٔ ایران بیش از ده برابر حجم مجاز در چارچوب توافق اتمی است و بر عواملی که مانع مذاکرات میشود، افزوده شده. به گزارش روزنامهٔ کامرسانت، یکی از این عوامل، تقویت روزافزون همکاریهای امنیتی مسکو و تهران است که نگرانی جدی در واشنگتن برانگیخته.
بر اساس این گزارش، روسیه پیش از آغاز جنگ در اوکراین جداً میکوشید تا ایران و آمریکا دربارهٔ احیای برجام به توافق برسند و به گفتهٔ میخائیل اولیانوف نمایندهٔ روسیه در آژانس بینالمللی انرژی اتمی که نقش فعال در این روند بر عهده داشت، طرفین در یک قدمی هدف تعیین شده قرار گرفته بودند. اما نه تنها این قدم برداشته نشده، بلکه همکاری نظامی روسیه و ایران فضای نامساعد را تیرهتر از گذشته کرده و در کنار سرکوب معترضان در ایران، چالشی جدی برای ادامهٔ مذاکرات شده.
تحلیلگر نزاوسیمایا گازتا معتقد است مذاکرهکنندگان بینالمللی با ایران نمیتوانند به نقطهای که مذاکرات در آن متوقف شده بود بازگردد و از آن نقطه به همان مسیر ادامه دهند. یکی از دلایل، کمک احتمالی روسیه به ایران در توسعهٔ برنامهٔ اتمیاش اعلام شده.
بسیاری معتقدند هرچه فشار بر ایران بیشتر و دورنمای احیای برجام مبهمتر شود، گرایش تهران به مسکو بیشتر خواهد شد.
سفر نیکلای پاتروشف دبیر شورای امنیت ملی روسیه به تهران و گفتوگوی تلفنی ولادیمیر پوتین و ابراهیم رئيسی رؤسای جمهور روسیه و ایران که با فاصلهٔ سه روز در هفتهٔ گذشته انجام شد، مورد توجه فراوان قرار گرفته.
برخی معتقدند این رایزنیها بر گسترش بیسابقهٔ روابط دوجانبه دلالت دارد و برخی دیگر بر این باورند که تماسهای اخیر در واقع تلاش مسکو برای وادار کردن تهران به اقداماتیست که ممکن است مطلوب ایران نباشد. همچنین این نگرانی بیان شده که اتحاد رو به رشد مسکو و تهران باعث برهم زدن تعادل ظریفی میشود که روسیه در مناسبات خود با تمام کشورهای خاورمیانه ایجاد کرده بود و «دستاوردهای کوتاهمدت با شکستی همراه میشود که پیامدهای آن در طولانیمدت دیده خواهد شد.»
در گزارش روزنامهٔ روسیسکایا گازتا متعلق به دولت روسیه که خبرنگار آن دبیر شورای امنیت ملی روسیه به تهران را همراهی میکرد، آمده نیکلای پاتروشف روسیه و ایران را «سر نیزهٔ مبارزه با تسلط آمریکا در راستای ایجاد جهان چندقطبی» نامید و مدعی شد آمریکا بحران در اوکراین را به وجود آورده و نقش کلیدی در تحریک ناآرامیها در ایران را برعهده دارد. این گزارش میافزاید طی مذاکرات نیکلای پاتروشف در تهران همکاریهای نظامی مورد بررسی قرار نگرفته و درخواست دریافت سلاح از ایران مطرح نشده.
اما در بسیاری از گزارشها ضمن شرح سفر نیکلای پاتروشف به تهران به تحویل پهپادهای ایرانی و احتمال فروش موشکهای ایرانی به روسیه اشاره شده.
در حالیکه مقامات رسمی روسیه همچنان دریافت سلاح از ایران برای استفاده در جنگ علیه اوکراین را جعلی میخوانند، کارشناسان نظامی روس بارها از ایران تقدیر کردهاند: «ایران تسلیحاتی برای ما ارسال کرده که شدیداً به آن نیاز داریم (پهپادهای انتحاری)، تسلیحاتی که متأسفانه خودمان نتوانستیم تولید کنیم. باعث ستایش است که مسکو بدون تردید کمک این کشور منزوی را پذیرفته.»
تلاش روسیه برای گسترش همکاری با ترکیه و ایران در عرصهٔ انرژی
ویژهنامهٔ نزاویسیمایا گازتا دربارهٔ مسائل انرژی نوشت: تحریمهای غرب مسکو را واداشته در پی مسیرهای جدید انتقال منابع هیدروکربن خود باشد. اعلام شده روسیه و ایران توافق ۴۰ میلیارد دلاری در زمینهٔ نفت و گاز منعقد کردهاند و همچنین قرار است ایران ۴۰ توربین گازی برای نوسازی نیروگاههای حرارتی و توسعهٔ صنعت تولید گاز مایع در روسیه را تامین کند.
در مقابل، روسیه به ایران وام ۴.۱ میلیارد دلاری برای احداث نیروگاه حرارتی در سیریک ارائه کرده و وعده داده در استخراج نفت و گاز در میدانهای کیش و پارس شمالی و جنوبی در ایران سرمایهگذاری کند. همچنین دو کشور طرح سوآپ گاز را هماهنگ کردهاند که انتقال گاز روسیه به آسیا را تسهیل میکند.
از سوی دیگر، نفت و گاز، عرصهٔ رقابتهای اصلی روسیه و ایران است و هرچند ایران عمدتاً به دلایل نگرانیهای امنیتی به روسیه وابستهتر شده، این همکاری در بلندمدت میتواند باعث فاجعهٔ راهبردی شود. اما در حالیکه دورنمای مبهمی برای احیای برجام وجود دارد و دولت ایران به سوی «شرق» در حرکت است، شرایط مطلوب برای توسعهٔ همکاریهای روسیه و ایران در عرصهٔ انرژی فراهم شده.
همزمان مسکو با آنکارا مشغول مذاکره است تا ترکیه به هاب گاز روسیه تبدیل شود و ترکیه با استقبال از این طرح همچنین خواهان پیوستن ایران، آذربایجان، عراق، کشورهای خلیج فارس و اسرائیل به این طرح شده. انگیزهٔ اصلی روسیه، انتقال کانون قیمتگذاری از اروپا به ترکیه و فراهم آوردن شرایط ادامهٔ فروش گاز روسیه به اروپاست. کارشناسان روس معتقدند از این طریق روسیه دستکم بخشی از بازار اروپا را حفظ خواهد کرد هرچند ناچار خواهد بود گاز خود را زیر قیمت بفروشد.