واکنشهای چهرههای ورزشی، فرهنگی و سیاسی در سراسر جهان به مرگ پله در ۸۲ سالگی ادامه دارد.
طی سالیان اخیر در چند نوبت، خبر اشتباه مرگ پله به طور گسترده در شبکههای اجتماعی و حتی رسانههای رسمی منتشر شده بود. گرچه این بار تکذیب نشد و زندگی پله واقعاً به پایان رسید؛ اما او فراتر از فوتبال، از جاودانههای تاریخ است.
مردی که در سفری کوتاه و سه روزه، اما همراه با ثبت خاطرات فراوان، به ایران آمد. اردیبهشت ۱۳۵۱ که باشگاه سانتوز برزیل در استانبول ۶-۱ فنرباغچه را شکست داده بود، با دریافت ۲۴۰ هزار تومان (در زمانی که دلار ۶۹ ریال بود) به دعوت سپهبد خسروانی به تهران آمد.
در فرودگاه مهرآباد محراب شاهرخی از ستارگان فوتبال ایران که خود بی شباهت به پله نبود، حضور داشت. به خبرنگاران گفت «تبم روی ۳۹ درجه است اما آمپول زدم تا بتوانم بیایم و دیدار با پله را از دست ندهم. ناظم گنجاپور از دیگر ستارگان فوتبال، در مراسم استقبال بود».
ازدحام جمعیت در سالن گمرک به گونهای بود که خروج پله، با ایجاد تونل توسط مامورین پلیس فرودگاه امکان پذیر شد.
او برجستهترین ورزشکار وقت جهان بود. با سه قهرمانی در جام جهانی که جام ژول ریمه نیز پس از قهرمانی سوم در مکزیکو سیتی، برای همیشه به برزیل اهدا شد. پله همچنان تنها بازیکن تاریخ است که سه بار فاتح جام جهانی شده.
او که سال قبل مقابل یوگسلاوی از تیم ملی خداحافظی کرده بود، در ۳۲ سالگی پا به تهران گذاشت. روزنامه اطلاعات روی جلدش از «مقررات مخصوص رانندگی در مسابقه فردا» نوشت. بلیت بازی را هم بانک بیمه بازرگانان میفروخت.
شهربانی، جدول ساعت حرکت اتوبوسها را از چهار نقطه پایتخت (خیابان خیام، میدان شهناز، میدان راه آهن و خیابان امیرآباد) به سمت استادیوم آریامهر در جراید منتشر کرد.
تبلیغات گستردهای هم با این جملات در مطبوعات دیده میشد که «پله جمعه شب پس از بازی، در کاباره شکوفه نو است. میز را رزرو فرمایید».
روزنامه اطلاعات نوشت هتلهای درجه یک پایتخت در رقابت با هم برای میزبانی از پله و همبازیانش، پیشنهاد تخفیف کلی را دادهاند.
پیش از برگزاری مسابقه سانتوز و منتخب تهران، تیمهای فوتبال دختران تاج و پاس در برابر هم قرار گرفتند.
اما جمعیت برای دیدن پله بیتاب بود. وقتی به به زمین آمد، علاوه بر بازیکنان تیم منتخب تهران، پلیسها و خود عکاسان هم میخواستند کنارش بایستند و عکس بگیرند.
دردسرهای کورس آموزگار (وزیر آبادانی و مسکن) و همسرش برای ورود به جایگاهی که در تصرف خوانندگان و هنرپیشهها بود، از نظر خبرنگاران دور نماند.
پله در نیمه اول گل زد اما پرویز میرزاحسن بازی را به تساوی کشاند. نبرد دوستانهای که گرچه تا دقیقه ۸۲ یک بر یک بود؛ در هشت دقیقه پایانی، به برتری ۵ بر یک سانتوز انجامید.گل آخر را هم پله زد.
او بلافاصله پس از سوت پایان به رختکن دوید تا از سیل متقاضیان عکس در امان بماند.
ورزشینویسان از قضاوت جانبدارانه عبدالرضا موزون به سود تیم خودی، انتقاد کردند. تصویر ملاقات پله با ولیعهد ۱۲ ساله که هر دو خندانند، روی جلد جراید منتشر شد.
برزیلیها در سازمان تربیت بدنی واقع در پارکشهر، مهمان سپهبد حجت رئیس این سازمان بودند که فقط دو روز قبل از ورود سانتوز، جایگزین سپهبد مصطفی امجدی شده بود.
برنامه اصلی یاران پله، حضور در سازمان ورزشی تاج بود. جایی که سپهبد خسروانی «یک قالیچه نفیس» به مهمان بلند آوازهاش اهدا کرد.
پله پس از بازدید از امکانات باشگاه تاج، در مصاحبه تلویزیونی که خسروانی هم کنارش نشسته بود گفت: «به نظرم تاج در ردیف بزرگترین باشگاههای دنیاست».
مصاحبههای مکتوب مفصلی هم از پله منتشر شد که مثلاً گفته نام پله را مادرش پس از مشورت با زن فالبین همسایه برگزید که پیله بوده اما در گذر زمان با تلفظ غلط تبدیل شده به پله.
همچنین مطالبی درباره رد پیشنهاد هنگفت اینترمیلان از سوی پله، با توجه به مخالفت دولت برزیل، از این رو که او را جزو ذخایر ملی میدانند.
تیتر مجله اطلاعات هفتگی «گفتوگوی جالب حمیرا با پله» است. عکس جلد، حضور پله را در کاباره شکوفهنو نشان میدهد که در دو سمت او حمیرا و آیفری، خواننده ترکیهای و همسر مدیر این کاباره، ایستادهاند.
عکسهایی هم از مرجان خواننده با پله به یادگار مانده که احتمالاً باید در باشگاه تاج یا سازمان تربیت بدنی باشد.
پس از خروج سانتوز از ایران و همزمان با نامگذاری یک خیابان در برزیل به نام «ایران»، متقابلاً تیم فوتبال دیهیم نیز با رضایت سران کشور، به نام «پله» (یا آن طور که رسانههای آن زمان مینوشتند پهله) تغییر یافت. دیهیم زیرمجموعه سازمان ورزشی تاج واقع در پارک امینالدوله بود که سال ۱۳۳۴ تأسیس شد و ردیف بودجهای مجزا داشت.
سرمربی پله، پرویز ابوطالب بود. مربی سازندهای که قبل و بعد از انقلاب در تمام ردههای سنی، ابلاغ سرمربیگری تیم ملی را دریافت کرد.
او حتی نام پسرش را هم که در بیمارستان آسیا به دنیا آمد، پله گذاشت. دفتر باشگاه سفیدپوشان پله در خیابان وحیدیه بود و تمریناتشان واقع در استادیوم دیهیم که زمین فوتبالش رضا پهلوی نامیده میشد.
پله اولین تیم محمد دادکان بود. علاوه بر این پدیده ۱۸ ساله که بعداً به عضویت پرسپولیس درآمد و به ریاست فدراسیون فوتبال رسید، اکبر میثاقیان ۱۹ ساله نیز برای اولین بار در باشگاه پله به فوتبال ایران معرفی شد.
سال ۱۳۵۴ که با رونق جام تخت جمشید، جام باشگاههای تهران دچار افول شده بود، تیم پله به بوتان تغییر نام داد تا همچنان تحت هدایت پرویز ابوطالب، در ردههای سنی پایه به فعالیتش ادامه دهد.
باشگاهی سازنده که تا سال ۱۳۶۷ در فوتبال تهران حضور داشت و سپس امتیازش را به بانک تجارت واگذار کرد.
نابغه برزیلی نهم مهر ۱۳۵۵ رسماً از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. در دیدار بین سانتوز با دومین و آخرین باشگاهش یعنی کاسموس نیویورک که در حضور ۷۶ هزار تماشاگر به میزبانی نیوجرسی برگزار شد.
در نیمه اول پیراهن کاسموس را پوشید و در نیمه دوم پیراهن خانهاش سانتوز. او با شوت از راه دور، آخرین گل زندگیاش را به تور دروازه سانتوز دوخت. فرانتس بکنبایر نیز در کاسموس بازی میکرد.
پله پیراهن کاسموس را به پدرش دوندینیو تقدیم کرد که خود بازیکنی مطرح در برزیل بود. کاسموس شماره ۱۰ را برای همیشه بایگانی کرد.
پیراهن سانتوس را هم به والدمار دی بریتو داد. کاشف خودش در ۱۲ سالگی، زمانی که هنوز ادسون آرانتس دو ناسیمنتو بود. کاشف پله سه سال بعد از این مسابقه، از دنیا رفت.
پله که از نمادهای تاریخ ورزش است، سه بار ازدواج کرد و صاحب هفت فرزند شد. سرشناسترینشان ادینیو است. دروازهبان سانتوز در دهه نود میلادی که به جرم پولشویی و قاچاق مواد مخدر سابقه زندان دارد.
نابغه برزیلی، برای نخستین بار در ۱۷ سالگی فاتح جام جهانی شد. او طی دوران فوتبالش شش بار توانست در یک مسابقه پنج گل بزند.
در ۳۰ بازی موفق به ثبت چهار گل شد. ۹۲ بار هت تریک کرد. در مجموع ۱۲۸۱ گل به ثمر رساند که ۷۷ تای آن با پیراهن تیم ملی برزیل بود.