بنا به گزارش رسانههای ایران، قرار است قیمت بنزین برای سال آینده به ۱۵۰۰ تومان برای هر لیتر افزایش یابد. همچنین قیمت گازوئیل نیز با ۱۰۰ تومان افزایش، به ۴۰۰ تومان برای هر لیتر خواهد رسید.
البته اجرایی شدن این قیمتها هنوز قطعی نشده و نیازمند تایید بودجه از سوی نمایندگان مجلس است.
با طرح موضوع گران شدن قیمت سوخت در ایران، محمد باقر نوبخت سخنگوی دولت ضمن دفاع از تصمیم دولت در لایحه بودجه ۹۷ برای افزایش قیمت حاملهای انرژی گفت «طبق آن چه از سوی مجامع جهانی گزارش شد نرخ تورم ما طی امسال ۹.۹ درصد است و محاسباتی صورت گرفته است که اگر بخواهیم اصلاح حاملهای انرژی را داشته باشیم به ازای هر مقدار افزایش چقدر نرخ تورم تغییر خواهد کرد که بزرگترین عدد بین ۲ تا ۲.۴ درصد است قطعا ما این اجازه را هم نمی دهیم که عدهای به این بهانه اقدام به گران فروشی کنند».
این در حالی است که بهروز نعمتی، سخنگوی هیات رییسه مجلس شورای اسلامی که در سمینار نظام بودجهریزی دولتی ایران که در دانشکده مدیریت دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز سخن میگفت، اظهار داشت: «موضوع افزایش قیمت حاملهای انرژی و عوارض خروج از کشور نگرانیهای جدی در جامعه ایجاد کرده است».
همزمان دفتر سخنگوی دولت درباره اخبار مرتبط با قیمت حاملهای انرژی اطلاعیهای صادر کرد و هرگونه اظهارات و اخبار از منابعی بهجز سخنگوی دولت و دفتر او را فاقد اعتبار دانست.
فارغ از آثار مثبت بلند مدت گران کردن قیمت حاملهای انرژی، اساسا شیوه تصمیمسازی دولت و نهادهای رسمی در خصوص افزایش قیمتها، فاقد عقلانیت است و این به گسترش نگرانی شهروندان که دارای اثرات مخربی بر اقتصاد است دامن میزند.
این اطلاعیه، برای پاسخ به نگرانیها و تکانهای است که بهوجود آمده و اما با توجه تجربه گذشته جامعه و محدودیت سرمایه اجتماعی دولت بعید است تاثیر چندانی بر نگرانی عمومی داشته باشد. فارغ از آثار مثبت بلند مدت گران کردن قیمت حاملهای انرژی، اساسا شیوه تصمیمسازی دولت و نهادهای رسمی در خصوص افزایش قیمتها، فاقد عقلانیت است و این به گسترش نگرانی شهروندان که دارای اثرات مخربی بر اقتصاد است دامن میزند. چنین تصمیمسازی و سیاست انتشار اخبار مربوطه، نشانه ناکارآمدی نظام تصمیمگیری و رسانهای حاکمیت است.
پیامدهای روانی و واقعی افزایش قیمت سوخت
علیرغم اینکه معاون بانک مرکزی از عزم دولت برای کاهش تورم به زیر ۵ درصد سخن گفته، اما افزایش قیمت سوخت قائدتا سطح عمومی قیمتها و تورم را افزایش خواهد داد. سخنگوی دولت این گرانی را بین دو تا دو و چهار دهم درصد اعلان کرده اما برخی دیگر افزایش تورم را بیش از ۵ درصد تخمین میزنند.
اگر دولت بتواند با افزایش سوخت، مثلا از کسر بودجه خود بکاهد، و درآمد حاصله از افزایش قیمت بنزین صرف سرمایهگذاری در امور کارامد اقتصادی شود، فایده نهایی آزادسازی بهای بنزین در بلند مدت از هزینههای آن بیشتر خواهد بود. اما با توجه به ساختار رانتی بودجه، به نظر میرسد که منابع بدست آمده از گرانی سوخت، به شکل کارآمدی استفاده نشود.
البته باید میان اثر روانی و اثر واقعی اجرای سیاست افزایش قیمت سوخت تفاوت قائل شد. نخستین اثر انتشار خبر سیاست افزایش قیمت سوخت در آینده، روانی است. تولیدکنندگان، عرضهکنندگان کالا و خدمات و حتی مصرفکنندگان نسبت به انتشار این خبر فورا واکنش نشان خواهند داد. برای مثال تولیدکنندگان و عرضهکنندگان کالا و خدمات حتی پیش از تصویب و اجراییشدن قانون، گارد دفاعی گرفته و در نتیجه قیمتهای کالا و خدمات از پیش افزایش پیدا خواهد کرد. همچنین مصرف کنندگان نیز خود را آماده کاهش مصرف خواهند نمود. بنابراین تکانه روانی-اقتصادی در نخستین مرحله بر سطح عمومی قیمتها و تورم موثر خواهد بود.
پس از اجرایی شدن قانون اثرات واقعی نیز به تدریج خود را نشان خواهد داد. افزایش نرخ سوخت در کوتاه مدت بر نرخ تورم واقعی تاثیر خواهد گذاشت اما چگونگی و اندازه این اثر وابسته به چگونگی سایر سیاستهای اقتصادی دولت نظیر سیاستهای پولی و مالی دولت خواهد بود. اثر گران شدن سوخت بر نرخ سرمایهگذاری و اشتغال و همچنین متغیرهای دیگر مانند پول ملی هم دست کم در کوتاه مدت منفی خواهد بود.
البته اگر دولت بتواند با افزایش سوخت، مثلا از کسر بودجه خود بکاهد، و اگر درآمد حاصله از افزایش قیمت بنزین صرف سرمایهگذاری در اموری شود که موجب رشد اقتصادی و کارآمدی اقتصادی شود، فایده نهایی آزاد سازی بنزین در بلند مدت از هزینههای آن بیشتر خواهد بود. اما با توجه به ساختار رانتی بودجه که بخش قابل توجهی از منابع را به هدر میدهد، به نظر میرسد که منابع بدست آمده از گرانی سوخت، به شکل کارآمدی استفاده نشود. و در نهایت فواید و سود گرانی سوخت -به جیب رانتبران برود و نه اقتصاد ایران.
سود و زیان افزایش قیمت سوخت
علیرغم اینکه ممکن است گروهها و اقشار گوناگون یک جامعه دارای منافع مشترکی باشند؛ اما نمی توان انکار کرد در مواردی این منافع همسو نیست. در همین راستا، هر دگرگونی در سیاستها و یا ساختار اقتصادی دارای پیامدهای مثبت و منفی برای گروههای اجتماعی خواهد بود. برخی از گروهها، ممکن است از اجرایی شدن یک سیاست منفعتی کسب کنند، و گروههای دیگر زیان.
توافق وجود دارد که ایران دارای یکی از بالاترین سرانههای مصرف بنزین در جهان است. قیمت بنزین در سطح بین المللی بسیار بالاتر از قیمت رسمی آن در ایران است و این تفاوت قیمت نه تنها مصرف بیرویه بلکه حتی قاچاق این کالا را به کشورهای دیگر تشویق میکند.
افزون بر این مصرف نابهینه این نوع سوخت، دارای هزینههای گزافی دیگری همچون هزینههای زیستمحیطی و بهداشتی درمانی است. اما هدف دولت بیش از هر چیز دستیابی به اهداف کوتاه مدتی نظیر کاهش کسر بودجه است که البته مهم هستند.
بنابراین دولت در چارچوب اسناد بالادستی و بودجه باید تلاش کند تا از کسر بودجه کاسته شده، و قاچاق سوخت کاهش یابد. اما با توجه به ساختار حاکمیت و ترکیب بودجه این اثرات مثبت تحتالشعاع اثرات منفی گران شدن سوخت نظیر افزایش تورم، کاهش سرمایه گذاری، کاهش اشتغال قرار خواهد گرفت.
در ادبیات اقتصادی گفته میشود، که بازیگران، اعم از تولیدکننده یا مصرفکننده، باید احساس کنند، که بهجای منافعی که از دست میدهد، منافع بیشتری را به دست میآورد تا نارضایتی بوجود نیاید. در شرایط فعلی همزمان که دروازههای رانت خواری مقامات بسیار باز است، دولت به دنبال منفذ رانتی است که از قیمت حاملهای انرژی وجود دارد. به همین دلیل شهروندان احساس میکنند، که مطلوبیتی که از حاملهای انرژی کسب میکنند، به جیب نهادهای رانتخواری میرود که ارزش افزودهای در جامعه ایجاد نمیکنند.
شهروندان یک جامعه زمانی به تغییرات ساختاری که در کوتاه مدت به زیان آنهاست رضایت میدهند که احساس کنند در مقابل منافعی را در بلند مدت به دست آوردهاند. یکی از دلایل گسترش نگرانی جامعه از گران شدن سوخت این است که شهروندان بنا به تجربه روزمره گروهی، دریافتهاند که در مقابل آنچه که از دست میدهند، چیزی بدست نمیآورند و متضرر میشوند. مبنای نگرانی همین کاستی سرمایه اعتماد اجتماعی نسبت به سیاستهای اقتصادی است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یادداشتها و گفتارها نظرات و آرای نویسندگان خود را بازتاب میدهند. آنها بیانگر دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.