روزنامه اعتماد با بررسی جغرافیایی و آماری ویدئوها و اخبار اعتراضات «زن زندگی آزادی» و ترسیم نقشه پراکندگی آن نوشت این اعتراضات به جغرافیای خاصی محدود نیست و به لحاظ طبقاتی بیشتر «به تحرکات طبقه متوسط» وابسته است.
این بررسی که گزارش آن روز چهارشنبه، دوم آذر منتشر شد، بر اساس «تعداد اخبار منتشرشده از اعتراضات در هر استان در یک کانال تلگرامی» طی دو ماه گذشته انجام شده است.
بر اساس این گزارش، علیرغم اینکه در مورد برخی استانها نوعی رابطه همبستگی میان جمعیت و شدت اعتراضات دیده میشود، در برخی استانها این رابطه چندان مشاهده نمیشود.
از این منظر، استانهایی که میزان اعتراضات در آنها بهنسبت جمعیتشان بیشتر بوده عبارتاند از استانهای کردستان، قزوین، مرکزی، مازندران و سیستان و بلوچستان.
در مقابل، استانهای گلستان، کرمان، خوزستان و اصفهان مناطقی هستند که در آنها شدت اعتراضات نسبت به جمعیتشان کمتر بوده است.
اعتراضات سراسری «زن زندگی آزادی» از ۲۶ شهریور آغاز شد؛ روزی که خبر کشتهشدن مهسا امینی، شهروند اهل سقز، در بازداشت پلیس گشت ارشاد تهران منتشر شد. از آن زمان تا اکنون این اعتراضات بهطور پیوسته ادامه داشته و مواجهه حکومت با آن صرفاً سرکوب خشن بوده است.
روزنامه اعتماد در گزارش خود بر پایه دادههای جغرافیایی و عددی نتیجه گرفته است که «جنبش زن زندگی آزادی که طبقه متوسط را با خود همراه کرد، بهطور طبیعی بیشتر از همه در تهران نمود پیدا کرده که بهلحاظ طبقه متوسط فرهنگی و اقتصادی بیشترین جمعیت را در خود جای داده است».
بر پایه تعداد خبرهای منتشرشده از اعتراضات تهران در دو ماه گذشته، جدا از تجمعات در دانشگاهها، بهترتیب مناطق اکباتان، نازیآباد، ستارخان، ولیعصر، بلوار کشاورز، سعادتآباد، نارمک، تهرانپارس، پونک، امیرآباد، تجریش، چیتگر، خیابان شریعتی و لالهزار شاهد بیشترین تجمعات اعتراضی بوده است.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است که «شدت اعتراضات در شهر مشهد و شهرهای استان مازندران در قیاس با کلانشهرهایی نظیر تبریز، اصفهان و حتی شیراز قابلتامل است و نشان میدهد که اعتراضات را صرفاً نباید با متغیرهای فرهنگی یا جمعیتشناختی تحلیل کرد».
بهنظر میرسد که در کنار مطالبات سبک زندگی، مطالبات اقتصادی نیز در افزایش اعتراضات در این مناطق تاثیر داشته است.
این در حالی است که بر اساس این نقشه، «در محرومترین استانهای ایران کمترین میزان اعتراضات رخ داده است که میتواند نشانگر این باشد که اعتراضات را نباید صرفاً به عوامل اقتصادی و محرومیتهای ناشی از آن نیز تقلیل داد».
گستردگی اعتراضات سراسری و تداوم و پیوستگی آن تا کنون در حالی است که مقامات جمهوری اسلامی هنوز این اعتراضات را به رسمیت نشاختهاند و از آن با عنوان «اغتشاشات» یاد میکنند.
علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی نیز در دو ماه گذشته بارها اعتراضات را به عوامل خارجی و «دشمن» ربط داده و معترضان را «فریبخوردگان دشمن» توصیف کرده است.
منابع حقوق بشری اعلام کردهاند در نتیجه سرکوب این اعتراضات تا کنون بیش از ۴۰۰ معترض از جمله حدود ۵۰ کودک بهدست نیروهای حکومتی کشته شدهاند. از آمار بازداشتیها و زخمیهای اعتراضات گزارش دقیقی در دست نیست.