لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ تهران ۱۴:۵۹

واکنش‌های گسترده به نامه فائزه هاشمی از زندان اوین در نقد برخی از زندانیان سیاسی زن


علیرغم حمایت شماری از چهره‌های نزدیک به جریان اصلاح‌طلبی از نامه فائزه هاشمی، شمار زیادی از فعالان حقوق بشر و زندانیان سیاسی به او انتقاد کرده‌اند
علیرغم حمایت شماری از چهره‌های نزدیک به جریان اصلاح‌طلبی از نامه فائزه هاشمی، شمار زیادی از فعالان حقوق بشر و زندانیان سیاسی به او انتقاد کرده‌اند

نامهٔ فائزه هاشمی، فعال سیاسی زندانی، از زندان اوین که شماری از زندانیان زن را به «دیکتاتوری» و «رفتارهای فاشیستی» متهم کرده، در فضای مجازی فارسی‌زبان جنجال‌برانگیز شده است.

نامه فائزه هاشمی، دختر اکبر هاشمی رفسنجانی، در نقد رفتار برخی از زندانیان سیاسی زن در اوین حتی به مذاق رسانه‌های حکومتی ایران هم خوش آمده، آن قدر که متن این نامه در صفحهٔ نخست وب‌سایت خبرگزاری میزان، ارگان رسمی قوهٔ قضائیه، با تیتر «فائزه هاشمی: ما مبارزین، طبلی توخالی و دیکتاتورهای حقیری بیش نیستیم» بازنشر شد.

خانم هاشمی در نامه خود به‌ویژه به زندانی‌های چپ و سلطنت‌طلب تاخته و برخی از زندانیان سیاسی را به دروغ‌گویی، بزرگنمایی مشکلات داخل زندان،‌ و رفتار فاشیستی دیکتاتورمآبانه متهم کرده است.

نامه فائزه هاشمی از آن رو حساسیت بسیاری ایجاد کرد که نخست در آستانهٔ فرارسیدن دومین سالروز جان‌ باختن مهسا ژینا امینی در بازداشت گشت ارشاد در سال ۱۴۰۱ منتشر شد، دوم، به نقد بند زنان زندان اوین پرداخته که به نام «قلب مبارزات مدنی» ایران شناخته می‌شود، و سوم نام این زندانی سیاسی با نام پدرش گره خورده که قتل‌ شماری از مخالفان و دگراندیشان در داخل و خارج در دوران ریاست‌‌ جمهوری او رخ داد.

شماری از هواداران جریان اصلاح‌طلبی در ایران از این نامه استقبال کرده و آن را «هشداری دارای اهمیت» نامیده‌اند، اما شمار بیشتری که برخی چهره‌های حقوق بشری و دارای سابقه زندان و مبارزه نیز در میان آن‌ها هستند، همچون لحن صریح نامه، واکنش‌های صریحی به آن نشان داده‌اند.

چهره‌هایی چون احمد زیدآبادی، فعال سیاسی که خود به تازگی به‌دلیل طرح شکنجه‌ها علیه بازداشت‌شدگان در جریان اعتراضات به نتیجهٔ انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۸ احضار شده، صادق زیباکلام، استاد دانشگاهی که به تازگی از زندان آزاد شده و پروانه سلحشوری، معاون امور زنان و خانواده دولت حسن روحانی و نمایندهٔ پیشین مجلس، و برخی دیگر از فعالان و روزنامه‌نگاران نزدیک به این جریان، و نیز روزنامه‌نگاران نزدیک به حکومت چون کبری آسوپار، نامهٔ فائزه را «رنج‌نامه» و «شجاعانه» خوانده، اقدام او را تحسین کرده و حتی خواستار بازگشتش به «آغوش نظام» شده‌اند.

آتش شاکرمی، خالهٔ نیکا شاکرمی، نوجوانی که در جریان اعتراضات مهسا کشته شد، نیز در اینستاگرام نوشته است: «سوای اینکه گوینده چه کسی ست و زمان درست انتشار چنین متنی کِی است، آنچه من ِ شهروند خواندم به عنوان یک سند افشاگر و هشداردهنده (که شخصاً این مدت بسیاری از اینها را از زبان زندانی‌های سابق شنیده‌ام) ارزش تاریخی و تامل دارد.»

اما برخی چهره‌های حقوق بشری در شبکه‌های اجتماعی، هاشمی را «دختر قاتل میکونوس» نامیده و این که او راوی «دیکتاتوری در داخل بند زنان» زندان اوین شده را به استهزا گرفته‌اند.

در ماجرای ترور میکونوس که در رستورانی به همین نام واقع در برلینِ آلمان در ۲۶ شهریور ۱۳۷۱ رخ داد، تعدادی از سران اپوزیسیون کُرد به‌دست عوامل جمهوری اسلامی کشته شدند، اقدامی که منجر به صدور حکم جلب برای علی فلاحیان، وزیر اطلاعات وقت و شمار دیگری از مقامات جمهوری اسلامی شد.

عالیه مطلب‌زاده، عکاس خبری و فعال حقوق زنان که سابقهٔ زندان هم دارد، با اشاره به سختی‌های ناشی از اختلافات فکری و فرهنگی زندگی در زندان، تنش‌های ایجادشده را «حاصل فشارهای زندان و نهادهای امنیتی» دانسته و نوشته که «نمی‌توان علل اصلی را کنار گذاشت و یک سویه بقیه زندانی‌ها را مقصر جلوه داد».

خانم مطلب‌زاده همچنین دربارهٔ انتشار این نامه در آستانهٔ دومین سالگرد جان‌ باختن مهسا امینی، فائزه هاشمی را متهم کرده که «به عمد نقش زندانبان و زندانی را با هم عوض کرده» است.

شمار دیگری نیز با اشاره به بخشی از نامه فائزه هاشمی که شماری از همبندی‌هایش را متهم می‌کند مانع مشارکت برخی از زندانیان در انتخابات ریاست‌‌جمهوری اخیر شده‌اند، و تأکید بر اولویت‌ داشتن موضوع مبارزه با اعدام، او را متهم کرده‌اند که در این دورهٔ حساس تاریخی و نقش ویژه‌ای که بند زنان اوین در این برهه دارد، همبستگی زندانیان در مبارزه علیه جمهوری اسلامی را هدف قرار داده و علیه فعالان زن زندانی، «نفرت‌پراکنی» می‌کند.

برخی دیگر از فعالان حقوق بشر با اشاره به بخش دیگری از نامه خانم هاشمی که زندانیان زن را به دروغ‌گویی و بزرگنمایی مشکلات داخل زندان متهم کرده، او را به «ایستادن کنار پدر سرکوبگرش» و در «سمت سیاه تاریخ» متهم کرده و توصیه کرده‌اند که نباید «برای رفاه بیشتر در زمین جمهوری اسلامی بازی» کند.

شماری دیگر نیز نوشته‌اند که نامه فائزه هاشمی را نباید یک رنج‌نامه شخصی دانست، بلکه این یک «نامهٔ سیاسی» و ادامهٔ راه شماری از «اصلاح‌طلب‌های پشیمان» از ایستادن کنار براندازان است که در انتخابات چهاردهمین دورهٔ ریاست‌جمهوری نیز خودش را نشان داد.

برخی دیگری نیز چنین موضع‌گیری کرده‌اند که او به دنبال «رانت» در زندان به همان شیوه‌ای است که همواره در دوران زندگی خود به عنوان دختر هاشمی رفسنجانی از آن بهره برده، اما در زندان اوینِ امروز، نسل‌های جدید زنان از همه مرزها عبور کرده و حاضر نیستند به‌دلایل خانوادگی یا دلایل دیگر، به کسی امتیاز ویژه بدهند.

شماری هم در اظهارنظرهایی صریح‌تر به انتقادات خانم هاشمی پاسخ داده‌اند، از جمله لادن بازرگان، از خانواده‌های دادخواه دههٔ ۱۳۶۰، در شبکه ایکس نوشته: «نامه ننگین فائزه هاشمی از درون زندان بار دیگر ثابت کرد میان ما و "اصلاح‌طلبان حکومتی" دریایی از خون فاصله است.»

خانم بازرگان، فائزه هاشمی را به «عادی‌سازی شَر» متهم کرده و نوشته او در نامهٔ یادشده، «به جای حمله به رژیمی که دهه‌ها است فعالین سیاسی و حقوق بشری را دستگیر، آزار، شکنجه و اعدام کرده، به «اسیران» حمله کرده است.»

شکوفه آذر ماسوله از دیگر فعالان دادخواه دههٔ ۶۰ نیز با اشاره به انتقاد هاشمی از اولویت بند زنان به اعدام‌ها، به او یادآوری کرده که رضا رسایی، از پیروان آیین یارسان و متهم به کشتن رئیس اطلاعات سپاه پاسداران شهرستان «صحنه» به تازگی اعدام شد و شریفه محمدی، پخشان عزیزی و نسیم سیمیاری، سه فعال دیگر زیر حکم اعدام قرار دارند.

فائزه هاشمی، دختر اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور اسبق و رئیس پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام است که علاوه بر نمایندگی مجلس، بنیانگذار روزنامه «زن» و رئیس پیشین فدراسیون اسلامی ورزش زنان هم بود.

او هم در جریان اعتراضات سال ۱۳۸۸ و هم در جریان اعتراضات «زن زندگی آزادی» بازداشت شد و در حال حاضر در زندان اوین در حال گذراندن دوران حبس خود است.

فائزه هاشمی چه نوشته است؟
  • فائزه هاشمی در نامهٔ تقریباً مفصل خود از بند زنان زندان اوین به عملکرد ناشی از «دیکتاتوری» برخی زندانیان زن، به ویژه زندانیان قدیمی و مشهور اشاره کرده و نمونه‌هایی از آنها را که «فاشیستی» نامیده، فهرست‌وار آورده است. بخش‌های خبرساز این نامه در زیر می‌آید:
  • زندان اوین، بند زنان سیاسی، همجواری با مبارزین نام‌آشنا، خاطرات خوب و بد، تلخ و شیرین، باورهای مشترک و گاها در عمل متفاوت. در کلام عالی و در عمل خالی، نظریه‌پردازانی از درون تهی. دیکتاتورهای کوچکی که آنچه را که سال‌ها با آن مبارزه کرده‌اند، بر سر هم‌بندی‌های خود می‌آورند.
  • هم‌بندی (بخوانید گروه فشار داخل بند) هم‌بندی را می‌پاید، برای او تعیین تکلیف و خط قرمز مشخص می‌کند، آزادی او را سلب می‌کند، به او انگ و تهمت می‌زند، او را تهدید می‌کند، آرای او را دور می‌ریزد، ضرب‌و‌شتم نثارش می‌کند، فضای وحشت و خفقان می‌آفریند؛ چرا؟ چون با او همراه نشده، یا نقدی بر او وارد کرده و پا روی سلطه و اقتدار او نهاده و عجیب‌تر، سکوت یا همراهی و ادامه‌ دوستی برخی دیگر از مشاهیر در بند با این اندک سلطه‌گران است.
  • برای من که در سال ۱۳۹۱ نیز در زندان بودم، در مقایسه با این دوره چنین شرایطی به ابتذال کشیدن مبارزه است. در آن سال چپ‌ها و پادشاهی‌خواهان را نداشتیم. می‌گویند برخی از چپ‌ها هرجا و هر زمان که تعدادشان زیاد می‌شود، باند تشکیل می‌دهند، دسته‌جمعی به دیگران تهاجم می‌کنند، از خطاهای هم‌ حمایت می‌کنند و دیگران را به خاک سیاه می‌نشانند.
  • برای برخی از این مبارزین، زندان مکانی است که با آن شخصیت و اعتبار و شهرت کسب کرده و می‌کنند. فقط بودن در زندان برایشان ارزش است و عملا در تعارض با آرمان‌های سابق خود روزگار سپری می‌کنند.
  • با ایجاد هیاهو و فحاشی و شعار مانع رای دادن برخی از زندانیان در انتخابات ریاست‌ جمهوری اخیر شدند. از هشت صبح تا ۱۲ شب روز جمعه در راهروی منتهی به درب خروجی بند نشستند، هم‌بندی‌هایشان را چون ماموران امنیتی پاییدند و اجازه عبور ندادند. فضا به‌قدری خوفناک بود که زندانبانان نیز جرات باز کردن درب برای عبور رای‌دهندگان را نداشتند و این هشت نفر نتوانستند رای بدهند.
  • خبرسازی از طریق انتشار اخبار مبالغه‌آمیز و نادرست درباره افراد و وقایع داخل زندان. در فرهنگ لغات آن‌ها، ممنوع‌الملاقاتی یعنی تبدیل یک جلسه ملاقات حضوری به ملاقات کابینی. عدم دسترسی به پزشک، یعنی ویزیت شدن زندانی دو هفته یکبار توسط پزشک زنان، دو نوبت یا بیشتر سونوگرافی در دوران حاملگی، چک شدن فشار و قند و... چندبار در هفته و حضور پرستار در موارد ضروری. تغذیه نامناسب، یعنی در اختیار داشتن مواد غذایی خام ماهانه ازجمله لبنیات و حبوبات و برنج و... و دریافت ناهار و شام آماده به‌صورت روزانه با هزینه زندان و امکان خرید روزانه از فروشگاه کوچک زندان و خریدهای هفتگی از بیرون با خرج از جیب خود. دفاع از خود، یعنی حمله. بدنی کبود، یعنی یک نقطه سرخ شده به اندازه حداکثر ۲ در ۲ سانتی‌متر.
XS
SM
MD
LG