کرونا یک بیماری جهانگیر و معضل جهانی است؛ اما سیاستها و عملکرد کشورهای مختلف در مقابل این ویروس کشنده، متفاوت بوده و اقدامات درست و بهنگام (یا نادرست و دیرهنگام) حکومتها، نقش اساسی در مهار (یا گسترش) این بیماری داشته است.
یک بررسی مقایسهای میان کشورهای مختلف جهان، نشان داده که اقدامات مشخص و محدودی توسط اکثر کشورها برای مهار این بیماری به کار گرفته شده، اگرچه در «زمان»، «ترتیب» و «جدیت» پیادهسازی این سیاستها، تفاوتهای چشمگیری میان کشورها وجود دارد.
با مقایسه رفتار حکومتها در سه مقطع «آغاز انتشار»، «همهگیری» و «مهار بیماری» مشخص شده که تفاوت کشورها در میزان ابتلا و مرگ و میر به دو عامل «سیاستهای بهکارگرفته شده» و «زمان اجرای سیاستها» بستگی دارد. یعنی آنچه اثربخشی سیاستگذاری کرونایی را در بین کشورها متفاوت میکند، نه فقط «نوع سیاست» بلکه «زمان بهکارگیری» و «جدیت و قاطعیت در پیادهسازی» سیاستهاست.
در علم سیاستگذاری، برای انتخاب یک سیاست مفید و مؤثر در مواجهه با یک معضل، پیشنیاز اصلی داشتن اطلاعات درست از آن معضل است تا در مرحله بعد، راهحلهای مختلف ارزیابی، انتخاب و اجرا شود. از این رو شفافیت و ارائه اطلاعات درست از مشکل پیش رو، مهمترین پیشنیاز حل مشکل است.
پنهانکاری و عدم شفافیت حکومت ایران در برابر بیماری کرونا باعث شد که در مرحله اول، این معضل نادیده گرفته شود و این ویروس کشنده در میان مردمی که خبر از حضور این بیماری نداشتند، منتشر شود و قربانی بگیرد. در مرحله دوم و زمانی که حضور و همهگیری جهانی این بیماری اعلام شد، برای جلوگیری از انتشار ویروس و مهار بیماری، نیاز به سیاستگذاری درست و آموزش و آگاهیرسانی عمومی وجود داشت.
حکومتهایی که در مرحله اول پنهانکاری کردند یا مسئله را جدی نگرفتند، بیشترین آسیب را دیدند. اما در مرحله دوم، بسیاری از کشورهایی که سهلانگاری کرده بودند، با اتخاد سیاستها و راهکارهای درست توانستند بیماری را تا حد زیادی مهار کنند و شیب منحنی مبتلایان و مرگ و میر را نزولی کنند.
درباره ایران، شواهد مقایسهای که در ادامه با ارایه نمودارهای متحرک زمانی ارائه خواهد شد، نشان میدهد که سیاستگذاران جمهوری اسلامی در مرحله دوم هم سیاستهای درست را به کار نگرفتند و علیرغم شعارها و ادعاها، سیاستهای توصیه شده و بهکارگرفته شده توسط اکثر کشورهای دیگر را اجرایی نکردند.
در حالی که شواهد و گزارشهای میدانی، نظرسنجیهای مستقل و غیرحکومتی، و شبیهسازیهای ریاضی و علمی از مرگ حدود ۱۰ هزار ایرانی در اثر کرونا تا ابتدای سال ۹۹ حکایت داشت، مقامهای حکومتی تعداد قربانیان تا آن زمان را تنها ۱۳۱ نفر اعلام کرده بودند.
از این رو مقامات حکومتی با پنهانکاری گسترده، شیوع و خطر بیماری را کمتر از آنچه بوده است به مردم نشان دادند و باعث شیوع گسترده و قربانیان زیادی در کشور شدند. مدارکی که اخیراً به رسانههای بینالمللی درز کرده و مورد تأیید قرار گرفته است، پنهانکاری حکومت را تأیید کرده و نشان میدهد که حداقل ۷۹۱۹ نفر تا اول فروردین ۹۹ در اثر ابتلا به کرونا در ایران جان باخته بودند؛ همان مدارک نشان میدهد که تا پایان تیرماه ۹۹، دستکم ۴۲ هزار نفر در مراکز درمانی ایران در اثر کرونا جان باختهاند در حالی که آمار رسمی یک سوم این میزان را گزارش کرده است.
در ماههای گذشته که تعداد مبتلایان و قربانیان افزایش دوباره و تصاعدی داشته است، مقامات حکومتی و دولتی، مردم را عامل این شرایط معرفی میکنند و عدم رعایت موازین بهداشتی یا مقررات توصیه شده را علت اصلی شیوع گسترده بیماری میدانند؛ در حالی که اکثر کارشناسان و متخصصان، سهلانگاری مقامات و نهادهای حکومتی و دولتی در بهکارگیری و اجرای سیاستها و اقدامات لازم را مقصر اصلی این وضعیت میدانند.
به منظور ارزیابی این ادعاها، با استفاده از اطلاعات ارائه شده توسط دانشگاه آکسفورد برای حدود ۲۰۰ کشور جهان، سیاستهای مختلفی که کشورهای جهان در مراحل مختلف مبارزه با بیماری کرونا به کار گرفتهاند، مورد مقایسه قرار میگیرد تا نشان داده شود، چگونه سهلانگاری مقامات حکومت ایران در عدم اتخاذ سیاستها و راهکارهای مؤثر برای مقابله با کرونا، باعث شیوع گسترده و مهار نشدن کرونا در ایران شده است.
همچنین رفتار بهداشتی مردم ایران در مهار کرونا هم با رفتار مردم کشورهای دیگر مورد مقایسه قرار میگیرد تا مشخص شود علت اصلی مهارناپذیری بحران کرونا در ایران چیست.
سیاست محدودیت و ممنوعیت سفرهای بینالمللی
نمودار متحرک زیر نشان میدهد در حالی که هفته اول فرودین ۹۹، تمامی کشورها مرزهایشان را یا به طور کامل و یا به روی کشورهای پرریسک بسته بودند، ایران از معدود کشورهایی بوده که در آن ممنوعیت سفرهای بینالمللی اعمال نشد و جابهجا شدن مسافر از کشورهای مختلف و حتی پرریسک به طور منظم انجام گرفت.
ایران تا تاریخ ۲۰ تیر ماه هیچ محدودیتی بر روی سفرهای بینالمللی اعمال نکرده بود. عدم بهکارگیری سیاست محدودیت سفرهای بینالمللی، یکی از اصلیترین دلایل انتقال و شیوع بیماری در ایران بوده است.
سیاست ممنوعیت اجتماعات و گردهماییهای بیش از ۱۰ نفر
در حالی که تمامی کشورهای جهان (به استثنای چند کشور) از ابتدای فروردین ۹۹ و حتی زودتر از آن، تمامی اجتماعات بیش از ۱۰ نفر را ممنوع کرده بودند، در ایران تا ابتدای اردیبهشت هیچ محدودیتی برای اجتماعات وجود نداشته و در این تاریخ هم، تنها محدودیت برای اجتماعات بیش از هزار نفر وضع شده است.
نهایتاً حکومت ایران در تاریخ ۲۰ تیر محدودیت اجتماعات بیش از ۱۰۰ نفر را وضع میکند و هیچگاه سیاست محدودیت اجتماعات بیش از ۱۰ نفر را که تقریباً در تمام جهان به کار گرفته شد، اعمال نمیکند. مطالعات مقایسهای نشان میدهد که این سیاست یکی از مهمترین سیاستهای به کار رفته در دیگر کشورها برای مهار بیماری کرونا و جلوگیری از شیوع آن بوده است.
سیاست کارزار اطلاعرسانی عمومی و منسجم
اکثر حکومتهای جهان برای مبارزه و جلوگیری از گسترش بیماری، کارزارهای اطلاعرسانی گسترده و منسجم را سامان دادند. این کارزارها موجب یکپارچگی اطلاعات و آگاهیرسانی به مردم بوده و از انتشار اطلاعات نادرست یا متناقض جلوگیری کرده است. نمودار زمانی زیر نشان میدهد در حالی که در هفته اول فروردین ۹۹ (و حتی زودتر) در تقریباً تمام کشورها یک کارزار اطلاعرسانی منسجم و مداوم برای مقابله با کرونا وجود داشته، در ایران مقامات حکومتی تنها به «هشدارها و توصیههای کلی» بسنده کردند تا بدین ترتیب بحران را کوچکتر از آنچه هست نشان دهند.
فقدان چنین کارزار منسجم اطلاعرسانی در حساسترین زمان مهار بیماری، موجب انتشار اطلاعات متناقض و نادرست توسط مقامها و نهادهای مختلف رسمی و غیررسمی در ایران شد. در نتیجه در بسیاری موارد حتی سخنان و توصیههای رئیسجمهور با توصیههای وزیر بهداشت و دیگر مقامات ستاد کرونا در تناقض بود. فقدان این سیاست، یکی از عوامل اصلی سردرگمی مردم و جدی نگرفتن سخنان و توصیههای متناقض مقامات بوده است.
سیاست قرنطینه و ماندن در خانه
بعد از شیوع کرونا در کشورها، یکی از اصلیترین راهکارهای کنترل بیماری، سیاست ماندن در خانه یا قرنطینه بوده است. با توجه به شدت گسترش بیماری در کشورهای مختلف، این سیاست با شدت کم یا زیاد در اکثر کشورها مورد اجرا قرار گرفت.
با وجود اینکه اکثر کشورهای جهان در دوران اوجگیری بیماری، یعنی در میانه فروردین ۹۹، این سیاست را به کار گرفتند و یکی از مؤثرترین روشهای مهار بیماری بوده است، اما ایران یکی از معدود کشورهایی بود که علیرغم شیوع گسترده بیماری و آمار بالای مرگ و میر در آن، سیاست قرنطینه را هرگز به طور مؤثر و قاطع اجرا نکرد و مقامات مسئول تنها به توصیه «ماندن در خانه» اکتفا کردند.
همانطور که در نمودار زیر دیده میشود، ایران از معدود کشورهایی است که سیاست قرنطینه الزامی را تاکنون اجرا نکرده است.
سیاست انجام تست
یکی از مهمترین راهکارهای توصیه شده توسط سازمان بهداشت جهانی برای مهار بیماری، انجام تست گسترده کرونا برای شناخت میزان مبتلایان بوده است. همانطور که نمودار زیر نشان میدهد، در حالی که در اکثر کشورها، حتی کشورهای فقیر جهان، از ابتدای فروردین ۹۹، برای تمامی افراد دارای نشانه بیماری در گروههای پرریسک تست انجام گرفته است، در ایران تا اواخر اردیبهشت ماه هیچ سیاست مشخصی برای انجام تست کرونا وجود نداشته و انجام تست بیشتر با استفاده از روابط یا داشتن رانت ویژه صورت گرفته است.
رفتار بهداشتی و اقدامات پیشگیرانه مردم
رفتار و عادات بهداشتی مردم یکی از عوامل مهم در جلوگیری و مهار شیوع کرونا ذکر شده است. یکی از مهمترین راهکارها در حوزه بهداشت فردی برای مهار بیماری، شستن منظم دستهاست. درباره رعایت بهداشت فردی، نتایج یک تحقیق در سال ۹۳ نشان میدهد که ۸۵ درصد مردم ایران بعد از رفتن به توالت دستهای خود را با آب و صابون میشویند. همچنین نتایج یک نظرسنجی در اواخر اسفند ۹۸ نشان داده که ۹۴ درصد افراد جامعه «شستن دستها با آب و صابون» را برای جلوگیری از ابتلا به بیماری کرونا انجام میدهند.
این در حالی است که نتایج یک تحقیق در سال ۹۴ نشان میدهد که در بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله ایتالیا، فرانسه و اسپانیا تنها حدود ۶۰ درصد مردم دستهای خود را بعد از رفتن به توالت میشویند (نمودار زیر) و در هلند، نیمی از مردم بعد از رفتن به دستشویی دستهایشان را نمیشویند.
همچنین نظرسنجیهایی که در دوران کرونا در کشورهای اروپایی انجام شده، نشان میدهد که هنوز بخش بزرگی از این جوامع «شستن دستها با آب و صابون» را برای مهار کرونا رعایت نمیکنند. به طور مثال نتایج یک نظرسنجی در هلند در خرداد ماه نشان میدهد که در دوران کرونا، ۷۸ درصد هلندیها دستهای خود را بعد از رفتن به توالت میشویند. نتایج یک نظرسنجی در بریتانیا هم نشان داده که ۸۳ درصد بریتانیاییها در دوران کرونا دستهای خود را با آب و صابون میشویند، در حالی که ۹۴ درصد مردم ایران این عادت بهداشتی را رعایت میکنند.
اگرچه رعایت موارد دیگر مانند فاصلهگذاری اجتماعی، استفاده از ماسک و ممانعت از حضور در اجتماعات و مهمانیها را هم میتوان به رفتار مردم مرتبط دانست، اما در همه جای جهان، حتی در کشورهای توسعهیافته و دارای فرهنگ مدنی بالا، این موارد تنها با اعمال آموزشهای مداوم و سیاستهای کنترلی قاطع رعایت میشود و نه با توصیه و هشدارهای بیپشتوانه مقامات.
با در نظر داشتن سهلانگاری حکومت ایران در تسهیل شرایط و اعمال مقررات لازم، و همچنین در نظر گرفتن اینکه حدود نیمی از جمعیت ایران قدرت خرید ماسک را ندارند، باز هم به نظر میرسد که مردم در زمینه اقدامات فردی مثل استفاده از ماسک خوب عمل کردهاند؛ در حالی که در بسیاری از کشورهای پیشرفته اروپایی مانند هلند و آلمان، با وجود اعمال جریمه برای عدم استفاده از ماسک، بخشی از جامعه هنوز هم رعایت نمیکنند.
* * * *
آنچه در بالا ارائه شد، نشان میدهد که چگونه سهلانگاری حکومت ایران در بهکارگیری و اجرای سیاستها و راهکارهای توصیهشده و پذیرفتهشده در جهان برای مقابله با بیماری کرونا، در کنار پنهانکاری آمار مبتلایان و قربانیان، موجب جان باختن دهها هزار شهروند ایران و ایجاد بحرانی ملی شده است؛ بحرانی که هنوز هم برای مهار آن سیاست و راهکارهای علمی و عاقلانه به کار گرفته نشده و مشخص نیست تا چه میزان قربانی خواهد گرفت.
گرفتن انگشت اتهام به سمت مردم بعنوان مقصر این بحران، فرافکنی یک حکومت غیرمسئول، غیردموکراتیک و ناکارآمد است.