شاهزاده رضا پهلوی، ولیعهد پیشین ایران، روز پنجشنبه ۲۴ آبان، در یک پیام ویدئویی تازه، با ذکر اینکه «تحولات جهانی و منطقهای، فرصت تازهای را برای … نجات ایران پیش روی ما قرار داده است»، اعلام کرد که «آمادگی خود را برای هدایت این تغییر، و رهبری دوران گذار اعلام کردهام.»
او دربارهٔ چگونگی راهبری این «دوران گذار» نیز توضیح داد که قصد دارد «توان و نیروی» خود را «در مسیر استقرار دولتی ملی، و جلب حمایت حداکثری جهانی برای تحقق آن» بهکار بگیرد.
آقای پهلوی بزرگترین نقطه ضعف جمهوری اسلامی را «فقدان مشروعیت مردمی» نامید و گفت که ایران، کشوری با منابع غنی و ثروت انسانی، نباید درگیر مشکلات اولیهای چون آب و غذا، دارو و سوخت باشد.
او افزود که «اما اکنون، در این دورهٔ حساس، در این فرصت نو، دو راه پیش روی ماست: یا نظارهگر و منتظر باشیم تا شاید دیگران، تغییرات دلخواه خود را برای ما رقم بزنند؛ یا اینکه با عزم و ارادهٔ ملی، خود، موتور محرک تغییر باشیم؛ و خواست ملتِ ایران را در میهنمان، و در اتاقهای فکر و دالانهای قدرت در سراسر جهان، به کرسی بنشانیم. انتخاب من، بدون تردید، گزینهٔ دوم است.»
رضا پهلوی سال گذشته در یک مصاحبه تأکید کرده بود که در صورت تغییر حکومت در ایران، «هیچ جاهطلبی شخصی» برای رسیدن به قدرت ندارد و قصد دارد در روند تقویت جامعه مدنی در کشور و رسیدن به دموکراسی، تنها نقش «تسهیلکننده» داشته باشد.
آقای پهلوی پیش از این نیز تأکید داشته است که او سودای پادشاهی در سر ندارد و گزینش نوع حکومت آتی ایران، در صورت سقوط حکومت فعلی، «تنها بر عهده ملت ایران است.»
ولیعهد پیشین ایران، در ادامه پیام ویدئویی روز پنجشنبه خود، دورهٔ کنونی را «دورهٔ حساس» و «فرصت نو» نامید و گفت که اکنون «جمهوری اسلامی از هر زمان دیگری ضعیفتر است.»
اشاره رضا پهلوی در مورد تضعیف حکومت جمهوری اسلامی میتواند به تضعیف گروههای مورد حمایت جمهوری اسلامی در منطقه به دلیل حملات پیدرپی اسرائیل، و همچنین تضعیف سپر پدافندی حکومت ایران پس از حمله هوایی مستقیم اسرائیل به این زیرساختها باشد.
اشاره او به «دورهٔ حساس» و «فرصت نو» نیز میتواند مربوط به پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ایالات متحده باشد که سیاست خود را «فشار حداکثری» بر حکومت جمهوری اسلامی از طریق افزودن بر تحریمها اعلام کرده است.
پیش از این در ۱۹ اسفند ۱۴۰۱، شش چهره شناختهشده مخالف جمهوری اسلامی شامل رضا پهلوی، شیرین عبادی، حامد اسماعیلیون، مسیح علینژاد، عبدالله مهتدی و نازنین بنیادی، منشوری با عنوان «همبستگی و سازماندهی برای آزادی ایران» منتشر، و هدف از آن را «ایجاد همدلی برای پیروزی انقلاب 'زن زندگی آزادی' و سرنگونی جمهوری اسلامی و رسیدن به ایران آزاد و دموکراتیک» اعلام کردند.
پس از انتشار این منشور، برخی فعالان سیاسی نسبت به مسئله «رهبری» شدن جنبش 'زن زندگی آزادی' از خارج از کشور انتقاداتی مطرح کردند، اما حامد اسماعیلیون در مصاحبهای با اعلام اینکه متن منشور یادشده در داخل ایران تهیه شده، تأکید کرد که «ارتباط با داخل و تأثیرگذاری بر فضای داخل بههیچوجه بهنظرم ناممکن نیست.»
پس از آن در ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، نازنین بنیادی، از چهرههای مخالف جمهوری اسلامی، در توئیتی اعلام کرد که از ائتلاف «منشور همبستگی و سازماندهی برای آزادی ایران» معروف به «منشور مهسا» کنارهگیری کرده است.
پیش از تشکیل «منشور مهسا»، رضا پهلوی روز ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ همزمان با سالمرگ روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، در پیامی تلویزیونی گفته بود که بزرگترین «اپوزیسیون و آلترناتیو جمهوری اسلامی، ملت ایران» است و خواستار اولویتبخشی به ایجاد سازوکاری هماهنگکننده برای مدیریت جنبشهای اعتراضی و اعتصابات در ایران شده بود.
در آن زمان، در واکنش به این اظهارات، شش سازمان سیاسی مخالف جمهوری اسلامی با انتشار بیانیهای، شاهزاده رضا پهلوی را به تلاش برای «نفی اپوزیسیون» و «مصادره اعتراضات مردمی به سود خود» به منظور پیشبرد «پروژه رهبرتراشی» سلطنتطلبان متهم کردند.
امضاکننده این بیانیه، حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، اتحاد جمهوریخواهان ایران، جبهه ملی ایران-اروپا (سامان ششم)، حزب جمهوریخواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران، سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور و همبستگی جمهوریخواهان ایران بودند.