زعفرانتان را از جایی بخرید که احساس خوبی نسبت به آن دارید؛ جایی که احساس خوبی به شما میدهد. این تیتر جنجالی مجله مشهور بناپتی است. مجله تخصصی غذا و آشپزی که از سال ۱۹۵۶ در آمریکا منتشر میشود.
بناپتی در ایالات متحده آمریکا مجله شناختهشده، معتبر و پرطرفداری است که در سالهای گذشته مثل خیلی از رسانههای دیگر افت و خیزهای خودش را داشته و انتقادهایی هم به آن وارد بوده است. تیتر اخیر این مجله درباره زعفران و به طور خاص نخریدن زعفران ایرانی اما توجه بسیاری از اعضای جامعه مهاجران ایرانی در آمریکا را به خود جلب کرد.
مکنزی فَگِن، نویسنده مقاله بناپتی درباره زعفران به آشپزها، شفها و دستاندرکاران صنعت غذا و رستورانداری و کسانی که کارشان به هر شکلی با مواد غذایی و آشپزی در ارتباط است، آشکارا توصیه میکند از ایران زعفران نخرند! او پیشنهاد میکند خریداران زعفران برای حمایت از زنان افغانستانی هم که شده، زعفران خود را از افغانستان سفارش بدهند.
ایرانیانِ صاحبنفوذ در صنعت غذا و آشپزی آمریکا اما بیکار ننشستند. جلوتر از همه حسین زارع، معروف به شف حاس در کالیفرنیا. آقای زارع را از مصاحبهای که پیشتر در رادیوفردا با او داشتیم میشناسید. او در حال حاضر یکی از شفهای کمپانی عظیم گوگل است. او میگوید:
«بناپتی مجلهای است که در دنیا معروف است ولی سوشال مدیا و هماهنگی ما با هم خیلی مهم است. تنها من نبودم. تمام بچهها -خسته نباشند- کمک کردند و صدای خود را آوردند. حتی کسانی هم که در کار غذا نیستند به من پیام دادند و پرسیدند که شما که به عنوان لیدر ما در صنعت غذایی هستید به ما بگویید که چه کاری میتوانیم بکنیم.
بهترین کار را دوست من دانا هنرپیشه کرد که واقعاً به او افتخار میکنم. یک جوان تحصیلکرده که یک مقاله علیه بناپتی نوشت و نقطه به نقطه اشاره کرد که چقدر اینها نژادپرستی کردهاند. ثابت شد که با هم متحد شدنِ ما باعث شد بتوانیم جلوی بناپتی را بگیریم و اینها مجبور شدند مقاله را عوض کنند و بهتر بنویسند و راجع به این بنویسند که تحریم یعنی چه؟ چرا علیه ایران تحریم شده؟ و ملت را تحت فشار گذاشتهاند؟
با اینکه خانمی که نویسنده این مقاله بود عذرخواهی نکرد ولی همین که معنی تحریمی را که دارد به ملت ایران فشار وارد میکند روشن کرد، به نظر من خوب بود. خود ادیتور هم آمد و در اینستاگرام عذرخواهی کرد. مقاله را عوض کردند. من انتظار داشتم که ایرانیهای بیشتری متحد شوند که نشدند ولی آنهایی هم که [اقدام] کردند خیلی خوب بود و این نتیجهای که ما گرفتیم باعث میشود که اگر دفعه دیگر چنین اتفاقی افتاد همه بیشتر جلو بیایند.»
دارو، مواد غذایی و کالاهای بشردوستانه مشمول تحریمهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی ایران نیست. با این حال اشاره شف زارع به اثری است که تحریمهای آمریکا بر بازرگانی، نقل و انتقالهای بانکی و صادرات محصولات ایران در بازارهای جهانی دارد.
چیزی که در مقاله دانا هنرپیشه، نویسنده و پژوهشگر ایرانی-آمریکایی در پاسخ و انتقاد به مقاله بناپتی هم به آن اشاره شده. این مقاله که در پایگاه خبری تحلیلی مدیوم منتشر شد از تحریمهایی میگوید که علیه ایران اعمال میشود و از جمله بر وضعیت صادرات زعفران ایران هم اثر گذاشته است. از آقای زارع درباره اهمیت و کیفیت زعفرانی که در ایران کاشت و تولید میشود میپرسم. او میگوید:
«قسمتهایی در ایران هست که بهترین مناطق برای کاشت زعفران است. میدانید که زعفران ادویهای است که هم عطر دارد و هم این که رنگ غذا را بهتر میکند. اگر آن محیطی که در آن زعفران را میکارند خوب نباشد طعم و عطرش به آن خوبی نمیشود. به خاطر این است که خراسان برای زعفران ایرانی معروف است. خب در کشورهای دیگر هم مثل مراکش یا اسپانیا و آمریکا هم میکارند ولی آن مرغوبیت را نمیدهد. به خاطر همین است که ایران را در مرتبه اول میگذاریم. نه به این دلیل که بگوییم چون ما ایرانی هستیم مال ما بهتر است، دلایلی هست.»
او از زعفرانهای تقلبی در بازارهای جهان میگوید. زعفرانهایی که به دلیل عدم دسترسی بازرگانان ایران به بازار جهانی، حالا بیشترین زعفرانی است که همه جا به فروش میرود:
«خیلی وقت است که به اسپانیا میگویند غارتگر زعفران ایرانی! چون اسپانیا از این همه زعفران که میفروشد، یک درصد آن مال خودش است. بقیهاش از ایران است. میآیند این را با بقیه چیزها مخلوط میکنند و یک چیزی که ارزانتر باشد میدهند بیرون و اسمش را هم میگذارند زعفران ولی تقلب در آن زیاد است. زعفران اصلی نیست. ولی الان در دنیا تمام شرکتها، رستورانها و کافهتریاهای بزرگ و شفها که بخواهند زعفران بخرند مال اسپانیاست.»
علی مهرانی، از بازرگانان ایرانی در آمریکاست. او تأکید میکند که حتی قبل از اعمال تحریمها روی ایران هم مشکلات دیگری مثل ارائه و بستهبندیهای نه چندان استاندارد و زیبای تولیدات ایرانی در کار بود تا زعفران ایران در بازارهای جهانی به نام کشورهای دیگر شهرت پیدا کند. آقای مهرانی میگوید:
«از قدیم و ندیم زعفران را به صورت فلهای به امارات یا هر جای دیگری میفرستادند برای اسپانیا. اسپانیا اینها را به اسم زعفران اسپانیا بستهبندی میکند. ایران بزرگترین تولیدکننده زعفران دنیاست و باکیفیتترین زعفران دنیا را دارد ولی در واقع اسپانیا معرف این کالاست در صورتی که آن زعفران اسپانیایی همان زعفران ایرانی است که در اسپانیا بستهبندی شده است.
تازه همه این داستانها مال زمان قبل تحریمهاست. چرا؟ چون ما اینجا فرهنگ بستهبندی نداشتهایم. یک بستهبندیهایی مثلاً داخل مقوا میگذاشتند و روی آن پلاستیک پِرس میکردند. ولی اسپانیا میآمد این بستهبندی را شکیل میکرد یعنی درواقع انگار دارد جواهر میفروشد به مردم و خب حالا الآن جدیداً یک سری شرکتها هستند مثل سحرخیز و نوینزعفران که دارند روی این مسائل کار میکنند در ایران و واقعاً زعفران باکیفیتی دارند.»
تحریمها از یک سو و عضو نبودن ایران در سازمان تجارت جهانی از سوی دیگر، کار صادرات زعفران ایران را با مشکل جدی روبهرو کرده است. موضوعی که آقای مهرانی هم به آن اشاره میکند:
«حتی ما فرض بگیریم که شما با هزار و یک زحمت، به شکل حالا قانونی یا غیرقانونی -زعفرانتان را مثلاً به آلمان برسانید- در نهایت میبینید که هزینه تمامشده با تعرفهای که آنها از شما میگیرند [مقرون به صرفه نیست]. آنها این تعرفه را میگیرند چون شما عضو سازمان تجارت جهانی نیستید که بیایند بگویند خب شما دارید بر اساس سیاستهاعمل میکنید.»
و اینجاست که پای کشور همسایه ایران، افغانستان هم به داستان زعفران ایرانی باز میشود. علی مهرانی، بازرگان ایرانی درباره همین موضوع میگوید:
«میآمدند از طریق افعانستان صادرات را انجام میدادند. کشور مبدأ و تولیدکننده میشد افغانستان و میگفتند «Persian Saffron». بعد افغانستانیها آمدند و گفتند که خب چرا ما اصلاً خودمان نرویم و بذر و پیاز زعفران را اینجا نکاریم؟ افغانستانیها هم الان خودشان دارند در کشور خودشان زعفران میکارند و خودشان تولید و صادرکننده شدهاند. متأسفانه این مشکلاتی است که برای زعفران ایران پیش آمده.»
اگرچه زعفران میراث کهن کشاورزی ایران است و حتی زعفران بعضی مناطق ایران مثل گناباد که با آب قنات و به روش سنتی آبیاری میشود در فهرست میراث جهانی کشاورزی در فائو هم به ثبت رسیده است، با این حال تحریمها علیه ایران سبب شده تا نقش و قدرت ایران در بازار جهانی زعفران محدود و محدودتر شود. شف حسین زارع بر همین موضوع تأکید دارد:
«شما نگاه کنید! تحریم باعث شده که این ماده اصلی ایران با ارزش بسیار ناچیز از ایران بیرون بیاید و تمام این پولها به جیب کشورهای دیگر برود.»
با این حال تلاش ایرانیهای فعال در حوزه غذا و رستورانداری و آموزش آشپزی برای معرفی محصولات ایرانی از زعفران اصل ایرانی گرفته تا سماق و زردچوبه و ادویهجات متنوع ایرانی به جهان همچنان ادامه دارد. کسانی مثل شف حسین زارع که با راهاندازی کمپین اعتراض علیه مقاله مجله بناپتی بار دیگر نگاهها را به سوی زعفران ایرانی جلب کرد. او از تلاشهایش برای معرفی ادویه ایرانی به جهان میگوید:
«من خودم که در آمریکا داشتم با شرکتم مسافرت میکردم که غذاهای ایرانی را به شفهای آمریکایی درس بدهم، از مواد اولیه ایرانی اصلاً مثلاً لیموعمانی و زرشک و اینها را -به غیر از زعفران که معروف است- هیچ اطلاعی نداشتند و میترسیدند. ولی یواش یواش که آنها را با این مواد آشنا کردم عاشقش شدند و حتی یکی از شرکتهایی که محصولات ایرانی را ارائه میدهند کارشان ده برابر رشد کرد. ما مدام باید بتوانیم اینها را [با مواد غذایی ایرانی] آشنا کنیم ولی تا موقعی که این تحریمها هست ما نمیتوانیم اینها را از ایران بیرون بیاوریم و نشان بدهیم که چیست. ولی اگر تحریم نباشد و بشود بهراحتی زعفران را به اینجا آورد، سطح غذای اینها بالا میرود.»
زعفران یا زرپران، از تیره زنبقیان گرانترین ادویه شناختهشده در جهان است که بیش از ۹۰ درصد آن همواره در ایران تولید شده است.