با فرا رسیدن ۲۱ مهرماه، از بازداشت سیامک نمازی، شهروند ایرانی-آمریکایی، شش سال گذشت.
شش سال که او بدون حتی یک روز مرخصی در زندان اوین بوده و به گفته خودش«ناباورانه» قدیمیترین محکوم امنیتی موسوم به «دوتابعیتی» است.
سیامک نمازی تحصیلاتش را در دانشگاههای معتبری چون تافتس، راتگِرز و هاروارد تکمیل کرده و در زندگی حرفهای مشاور، محقق و مدیر اجرایی چند شرکت بوده است.
اما فارغ از این اطلاعات عمومی یک فرد، احمد کیارستمی، دوست نزدیک او که ساکن آمریکاست، شخصیت او را ترکیبی از «احساساتی ندیدن، دقیق دیدن با قدرت آنالیز کردن منحصر به فرد» و در عین حال شوخ طبع که به گفته آقای کیارستمی «طنزش بسیار باهوش و شیرین» و «خوشبختانه بعد از این همه سال در زندان، این طنز را با خود دارد».
سالهای زندانی که آقای کیارستمی به آن اشاره میکند امروز به عدد شش رسید. عددی که سیامک نمازی را تبدیل به قدیمیترین زندانی موسوم به دو تابعیتی کرده است. حبسی که بدون یک روز مرخصی ادامه دارد.
سیامک نمازی در یک فایل صوتی که در تماسی از زندان ضبط شده، برای توصیف اینکه چقدر زمان از زندانی شدنش گذشته، بسیاری از رخدادهای این شش سال را مرور کرده است. او از جمله میگوید: «سه رئیس قوه قضائیه، سه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، سه دولت و سه مجلس روی کار بودهاند. هر دو وکیل مدافعم و حتی قاضی دادگاه تجدیدنظرم فوت کردند. کشورمان دچار زلزله، سیل و خشکسالی شد. کیارستمی، شجریان و انتظامی جاودانه شدند. پلاسکو و سانچی سوختند. کرونا آمد! ولیکن من هنوز زندانم!»
سیامک نمازی وقتی در سال ۲۰۱۵ برای سفری کوتاه برای دیدار والدینش به تهران میرفت، مدیر بخش برنامهریزی استراتژیک در شرکت نفتی کرسنت بود؛ شغلی که ارتباطی با ایران نداشت. در پایان این سفر کوتاه، در فرودگاه تهران گذرنامه او ضبط میشود، سه ماه به طور مداوم مورد بازجویی قرار میگیرد و سرانجام در روز ۱۳ اکتبر سال ۲۰۱۵ بازداشت میشود.
بیژن خواجهپور مشاور راهبردی در وین، دو دهه پیش شریک و همکار سیامک نمازی در تهران بود. او زندانی شدن آقای نمازی و ادامه آن را از دریچه لایههای مختلفی میبیند؛ از جمله تأثیر آن بر خانواده و همفکران و دوستان و کسانی که سیامک نمازی را میشناختند.
اما مهمترین دریچه برای بیژن خواجهپور، تأثیر «تلخِ» شش سال زندان بر زندگی خود سیامک نمازی است. او میگوید: «انسانی که در اوج توانمندی حرفهای و بینالمللیاش، در سن ۴۴ سالگی بازداشت میشود و وارد یک بازی میشود، که با احتساب زندگی حرفهای سیامک، ۲۰ درصد از این زندگی را به تباهی میکشد».
احمد کیارستمی در آمریکا هم این میگوید مواجه شدن با ششمین سالگرد بازداشت سیامک نمازی، که «فردی فعال و پرفایده برای اطرافیان و جامعهاش بوده» نهتنها برایش «دردناک» است بلکه اذعان میکند که این واقعیت او را «عصبانی» میکند.
سیامک نمازی چند ماه پیش از به اجرا در آمدن توافق اتمی با شش قدرت جهانی زندانی شد. همان ماههایی که ایران و ایالات متحده آمریکا درگیر مذاکراتی محرمانه برای آزادی زندانیان دو طرف بودند. مذاکراتی که به آزادی چهار ایرانی آمریکایی انجامید. توافقی که سیامک نمازی بخشی از آن نبود.
پس از آن تبادل زندانی، و آزادسازی بخشی از اموال ایران، نه تنها پرونده او به سمت حل شدن نرفت، بلکه دو ماه بعد پدر ۸۰ ساله او هم بازداشت شد و هر دوی آنها حدود یکسال بعد به دلیل اتهامی تحت عنوان همکاری با دولت متخاصم به تحمل ۱۰ سال حبس محکوم شدند.
باقر نمازی چندی بعد به دلیل وضعیت جسمانی و نیاز به مراقبتهای پزشکی به مرخصی استعلاجی فرستاده شد و حال با اینکه پروندهاش مختومه اعلام شده، همچنان در ۸۵ سالگی اجازه خروج از ایران را ندارد.
مقامهای ایالات متحده در دولتهای دونالد ترامپ و جو بایدن، موضوع زندانیان را همواره اولویتی مهم خواندهاند و در ماههای گذشته به نظر میآمد تلاشهای آنها میتواند نتیجهبخش باشد، اما سیامک نمازی و دستکم دو زندانی دیگر آمریکایی مراد طاهباز و عماد شرقی همچنان در زندان هستند.
ادامه بازداشتی که بیژن خواجه پور در وین آن را «گروگانگیری» و نتیجه یک «توهم» ارزیابی میکند و میگوید: «این توهم وجود دارد که شاید دولت آمریکا حاضر است مبلغ یا منابع زیادی را در اختیار بگذارد که سیامک را از ایران خارج کند. درست است که سیامک در حقیقت انسان معتبری است و بسیاری در نقاط مختلف دنیا به او احترام میگذارند ولی این توهم نوعی از فرهنگ گروگانگیری است. یعنی عدهای فکر میکنند با کلک و بازیهای کثیف خود یک گروگان گرفتهاند و حالا باید صبر کنند تا پول هنگفتی داده شود تا این گروگان آزاد شود».
آقای خواجهپور در عین حال بر تأثیر ادامه زندانیکردن افراد دو تابعیتی مانند سیامک نمازی، بر سایر ایرانیان مقیم خارج از کشور میگوید: «هر کس که فکر میکند که این اتفاقات و این تصمیمهای غلط هیچ تأثیری روی رفتار ایرانیان خارج از کشور نسبت به منافع ایران ندارد، کاملاً در اشتباه است. وقتی آقای رئیسجمهور یا رئیس قوه قضاییه از ایرانیان خارج از کشور میخواهند به ایران بازگردند و به کشورشان کمک کنند، از این غافل هستند که کارها و تصمیمات خود آنها در میان ایرانیان خارج از کشور چه صحنه منفی و در عین حال نفرت ایجاد میکند».
سیامک نمازی که یک روز پس از شش سال زندانی بودنش در اوین، ۵۰ ساله میشود، در فایل صوتیای از این زندان، میگوید: «موهایم که هیچ، ابروهایم نیز در آسیاب این حبس سنگین سفید شدهاند و اگرچه بنده صادقانه به بیگناهیام اعتقاد دارم، امیدم به استیفای حقم دیگر مانند چشمهایم کم سو شده است».
این پیام آقای نمازی خطاب به غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی ضبط شده بود. پیامی که او در آن تنها خواستار مرخصی یک ماهه برای دیدار با پدرش شده است. پدری ۸۵ ساله که به گفته خانواده به دلیل بیماری و نیاز به عمل جراحی، با خطر مرگ روبهروست.