انتخابات این دوره مجلس به تعبیری یک چرخه را کامل میکند. روندی که دوم خرداد ۷۶ با تولد گفتمان «اصلاحطلبی» بخشی از شهروندان «غیرخودی» را با استدلال «انتخاب بین بد و بدتر» پای صندوقها کشاند، در این انتخابات به بیرمقترین وضعیت و – به اعتقاد بسیاری – نقطه پایانی خود رسیده است.
البته «اصلاحطلبان» پس از انتخابات ۸۴ عملا هیچ گاه از سوی نظام به بازی گرفته نشدند. اما در طول این سالها معرفی چهرههایی که قرار بود طیف «معتدلتر» را در انتخابات نمایندگی کنند، فضا را برای شماری از شهروندانِ امیدوار، «رقابتی» جلوه میداد و بر تنور انتخابات میدمید.
این دور از انتخابات اما با کارزار تحریم گسترده، حتی از جانب طیفهایی مواجه شد که در دورههای پیش، چشم امید به «میانهروها» داشتند و بر «مشارکت مصلحتی» پای میفشردند.
اگر در دورههای پیشین انتخابات، دوقطبی «تحریم» و «مشارکت» میان منتقدان حکومت به بحثهای آتشین دامن میزد، امروز انتخابات نیروهای منتقد و مخالف را از جناحهای سیاسی متفاوت در زمینه لزوم تحریم همسو کرده است.
عملکرد حسن روحانی به عنوان یکی از آن گزینههای «بد و بدتر» در سایه رویدادهای اخیر، سهم بسزایی در پایان این روند داشته است.
انتخابات مجلس شورای اسلامی روز جمعه در پسلرزههای دو اتفاق بزرگی رقم میخورد که ایران را تکان داد؛ سرنگونی هواپیمای اوکراینی توسط سپاه و پنهانکاری نظام از یک سو و سرکوب خونبار اعتراضات آبان از سوی دیگر.
تاثیر این اتفاقات بر انتخابات مجلس چیست؟ تاثیر گستره رد صلاحیتها بر انتخابات چیست و فیلترینگ شورای نگهبان با دفعات قبل چه تفاوتی دارد؟ با توجه به عملکرد این دوره، اکنون مجلس کجای «امور» است؟