«رویه ثابت در همه دولتها، هماهنگی با رهبری در انتخاب وزیران دفاع، امور خارجه و اطلاعات بوده است... در خصوص برخی وزارتخانهها مثل علوم، آموزش و پرورش و ارشاد اسلامی، رهبر انقلاب اسلامی حساسیتهایی دارند.»
این مهر تاییدی بود که امسال سرانجام وبسایت رسمی رهبر جمهوری اسلامی، بر شایعاتی زد که از سالها پیش، از «سهم» داشتن رهبر ایران در کابینه حکایت میکرد.
با آغاز روند رای اعتماد نمایندگان مجلس به گزینههای روحانی برای کابینه دوازدهم اما مشخص شد که این بحثها به راحتی پایان نمیگیرند؛ به ویژه هنگامی که رئیس جمهوری ایران از یک تریبون و در یک سخنرانی، به فاصلهای کوتاه خودش را بیش از یک بار نقض میکند. یک بار «در میان گذاشتن لیست وزرا با رهبر» را نفی میکند؛ اما پشت سرش میگوید با آیتالله خامنهای مشورت کرده است و او هم «مصلحت کشور را تذکر میدهد».
پرسش این است که اگر آقای خامنهای آنچه را «مصلحت» میداند، به آقای روحانی «تذکر» داده، آیا میتوان تصور کرد که روحانی از انجام آن سر باز زده باشد؟ حال اگر به نظر رهبر تمکین شده، آیا مفهوم این کار، هماهنگی با او نیست؟
روحانی اما به این تناقض بسنده نمیکند و در جای دیگری وجود فشار بر رئیس جمهور را تکذیب میکند، تا دقایقی بعد، مجددا خود را نقض کند و بگوید میخواسته سه وزیر زن داشته باشد که «نشد». آیا سناریویی غیر از وجود فشار میتوان در این باره متصور شد؟
پای صحبت نیروهای فرادولتی در این چند روز و طی جلسات رای اعتماد به کابینه پیشنهادی، در موارد دیگری باز هم به صحن علنی باز شده است؛ از جمله در سخنان علی مطهری خطاب به محمود علوی وزیر اطلاعات مبنی بر انتقاد از ساختار شبکههای اطلاعاتی و امنیتی و وجود نهادهای موازی. علوی هم مستقیما پای رهبر را به میان کشید تا باز هم رسما تایید شود که خامنهای به شکل مستقیم در ساختار اطلاعاتی ایفای نقش میکند.
پرسش این است: این کابینه تا چه حد متعلق به روحانی است و تا چه حد متعلق به خامنهای؟ در این برنامه مخاطبان رادیو فردا در کنار مهدی مهدوی آزاد تحلیلگر سیاسی به بحث سهم روحانی و خامنهای در دولت میپردازند.