اول خرداد ماه روز جهانی تنوع زیستی بود. روز مهمی برای انسان، تنها به عنوان یکی از دو میلیون گونه موجودات زنده که تا به حال روی کره زمین شناخته شدهاند.
تنوع زیستی یعنی همه شکلهای زیست، از ژنها گرفته تا گونهها از مولکولها گرفته تا اکوسیستم و از ما انسانها که سهواً خودمان را اشرف مخلوقات دانستهایم تا سوسک و موش و این روزها خفاش که خیلیها پس از شیوع کرونا پرسیدهاند اصلاً خفاش به چه درد میخورد؟ خفاش برای چه؟
ناصر کرمی، اقلیمشناس و استاد دانشگاه برگن نروژ، همین اول برنامه پاسخ این سؤال خودخواهانه ما انسانها را میدهد:
«اینها به چه دردی میخورند یعنی چه؟ مگر ما درد را تعیین میکنیم یا فایده و سود و زیان را؟ اینها موجود زندهاند و حق زندگی دارند. اساس و فلسفه اخلاق محیط زیست این است که همه موجودات فارغ از سود و زیانشان برای ما و فارغ از فهم ما از سود و زیانشان و کارکردشان، حق حیات دارند.
«اینکه خفاش به نفع ما است یا نیست دلیل نمیشود که خفاش باید باشد یا نباشد. بعد هم اینکه خفاش اصلا چه کار دارد میکند در عالم هستی، شاید دانش شما نرسد که او دارد چهکار میکند ولی ایندلیل نمیشود که چون ما نمیدانیم یا چون به نفع ما نیست، مثلاً خفاش حق حیات ندارد!
خفاش به عنوان یک موجود زیستمند و موجود زنده حق حیات خود را دارد و ما هم حق حیات خودمان را داریم. خفاش دارد چه کار میکند؟ سوسک دارد چهکار میکند؟ اینها قطعا همه بخشی از زنجیره اکوسیستم هستند. شاید ما الان نتوانیم بفهمیم مثلا فلان تکیاخته اصلا به چه درد میخورد؟ ما صد سال پیش خیلی چیزهای بیشتری را نمیدانستیم. ۲۰۰ سال پیش خیلی چیزهای بیشتری را نمیدانستیم».
تنوع زیستی که شاید در نگاه اول آنقدر هم موضوع مهم و در اولویتی به نظر نرسد- بدانیم یا ندانیم- رابطه مستقیمی با سلامت محیط زندگی همه ما دارد. خیلی وقتها تنوع زیستی استاندارد خوبی برای سنجش میزان سلامت اکوسیستمها است. از ناصر کرمی درباره اهمیت تنوع زیستی پرسیدهایم:
«خب، همه این را میدانند که یک اکوسیستم از مجموعه بسیار پرشماری از انواع گونهها و زیستمندان شکل گرفته است که شامل گونههای گیاهی و جانوری و حتی باکتری و ویروس میشود، تکیاختهگان و همه چیز. اینها در تعامل با هم اکوسیستم را به صورت یک چرخه و موجود زنده شکل میدهند.
«و شما موقعی که یکی از این مؤلفهها را حذف میکنید، بهکل روی اکوسیستم اثر میگذارید؛ یعنی مثلاً شما اگر یک گونه گیاهی را از گوشه یک تالاب بردارید، ممکن است کل تالاب نابود شود و همینطور ممکن است مثل یک حرکت دومینویی، کل اکوسیستم به اصطلاح تحت فشار و بعضاً به سمت نابودی برود».
هر چند چیزهای مهمی مثل کیفیت آب و هوا، سلامت آب، گردهافشانی و جلوگیری از فرسایش از یک سو و ارزشهای مهمی مثل ارزشهای آموزشی و فرهنگی و زیباییشناختی همه به حفظ و مراقبت از تنوع زیستی وابستهاند اما همه میدانیم که انسان در طول حیات خود روی کره زمین تا توانسته گونههای مختلف جانوری و گیاهی را از بین برده است. آقای کرمی میگوید:
«پوشش گیاهی از بین رفته است، به واسطه چرای بیرویه دام. این باعث میشود که علفخواران تعدادشان کم شود. بعد گوشتخواران بزرگ جثه تعدادشان کم میشود. یک گونههای دیگری به صورت موذی ممکن است تعدادشان زیاد شود. به همین صورت ادامه پیدا میکند. یا مثلاً فاضلابی که وارد طبیعت میکنیم، این فاضلاب باعث میشود که تالابها با مشکل روبهرو شوند. تالاب که با مشکل روبهرو شود، دیگر گونهها دچار مشکل میشوند و همینطور به جلو میرود.»
از سوی دیگر کشاورزی با روشهای صنعتیِ امروز هم یکی از راههایی است که انسان با آن به تنوع زیستی آسیب میزند. این صدای نماینده ایران است در نشست سال گذشته سازمان ملل متحد، با موضوع تنوع زیستی که گزارش آن از روی شبکههای اجتماعی از جمله یوتیوب در دسترس است:
«باید سیاستهای کشاورزی به سمتی میل کند که ما تنوع بیشتری در محصولات کشاورزی و غذایی خودمان پیدا کنیم و تمرکز خودمان را صرفا از روی برنج، ذرت و گندم برداریم و سعی کنیم روی محصولات جدید و محصولات بیشتری که به اصطلاح تطابق بیشتری با شرایط اقلیمی، شرایط زیستی و آب و هوایی دارد و بهخصوص با تغییرات اقلیمی میتواند سازگار باشد تمرکز پیدا کنیم.»
کشاورزی موضوعی است که ناصر کرمی، اقلیمشناس و استاد دانشگاه برگن نروژ، هم به آن اشاره میکند:
«هر منطقهای در زمان قدیم در ایران، گونه گندم خود را داشته است. آن بذر گندمی که در خوزستان کاشته میشد، همان بذر گندمی نبود که مثلاً در مازندران کاشته میشد. آمدند به قول خودشان بذرهای اصلاح شده دادند. همه دنبال این بودند که مثلاً میزان برداشت محصول در واحد هکتار را افزایش دهند.
«اما دو مسئله وجود داشت. یک، عمده بذرهای گندم بومی ایران با وضعیت خشک و کم آب ایران منطبق بود. یکی از دلایلی که منابع آب ما از بین رفته است و کشاورزی ناپایدار داریم، همین از بین بردن گونههای بومی گندم و جو و اینها بود که به جای آن گونه خارجی آوردند. گونه خارجی آب زیادی میخواست.
«مسئله دوم هم این بود که گونه گندمی که در ایران بود خودش را با آفتهایی که در این کشور هست وفق داده بود و این باعث میشد که مثلاً در خوزستان که قحطی میآمد؛ در مازندران قحطی نبود و خب میرفتند از آنجا گندم وارد میکردند منتها موقعی که در سراسر ایران یک گونه گندم داری میکاری، کافی است آفتی حمله کند که آن گونه در مقابلش مقاوم نباشد».
اگر فکر میکنید که فقط همینها است اشتباه میکنید. ما انسانها با رفتارهای دیگری هم -همین رفتارهای روزمره- تنوع زیستی را تهدید میکنیم. ما با همین نیهای پلاستیکی زندگی نهنگها را نابود میکنیم. اسماعیل کهرم، کارشناس محیط زیست در ایران:
«بنده تصویری از یک نهنگ دیدم که ۵۰ کیلوگرم پلاستیک داخل بدنش بود و نهایتاً این حیوان را از پا انداخته بود. نیها زیاد مصرف میشوند، هر شهروند بهخصوص در فصل تابستان که نوشابه زیاد میخورد، پنج شش تا از اینها را مصرف میکند. اینها وقتی که در طبیعت رها میشوند زود به قطعات کوچک تقسیم میشوند. این مشکل امروز نظر دانشمندان را جلب کرده و آنها توصیههایی را در این زمینه میکنند که کمتر مصرف کنیم.»
ما همه جا آشغال میریزیم و اکوسیستم را بهاینترتیب تغییر میدهیم. آنطور که اسماعیل کهرم میگوید، در کمال تأسف:
«بنده لاکپشتی را که ۳۰۰ سال عمر میکند دیدم در اثر یک کیسه پلاستیکی خفه شده بود. بنده پرنده را داخل اینها [کیسهها] دیدهام. بنده ماهیهای زیبای داخل استخر منزلام را دیدهام که اینها با کمال تأسف داخل یکی از این دستکشهای نایلونی یکبار مصرف رفته بودند و خفه شده بودند.
«من پای پرندهها را دیدهام که قطع شده بود به خاطر نخهای نایلونی ماهیگیرها که به پاهایشان پیچیده بود. و بالاخره بنده بلافاصله خارج شهر همدان را دیدم که به هر بوتهای، چهار پنج کیسه نایلونی آویزان شده بود. یک خارجی با من بود فکر میکرد این یک نوعی از کشاورزی است»!
اما باز هم فقط اینها نیست. تخریب تنوع زیستی تنها در ابعاد مادی و فیزیکی قابل دیدنِ آن خلاصه نمیشود. ما فرهنگها و خردهفرهنگها و زبانها و مذهبها را هم با یکسانسازی و بیتوجهی به اهمیت تنوع و تکثر از بین میبریم. ناصر کرمی میگوید:
«یک اکوسیستم با حذف حتی جزئیترین باکتری کوچک، حتی یک ویروس کوچک، حتی یک گونه گیاهی به ظاهر کماهمیت، یک علف هرزی که آن کنار است؛ ممکن است دچار قهقرا بشود. ما میتوانیم در چشمانداز انسانی هم این ادعا را بکنیم.
«در طبیعت، بهندرت یک گونه میتواند بر چشمانداز غلبه کند. در اکوسیستم یک تعادلی وجود دارد. تعداد گوشتخواران، تعداد علفخواران، تعداد جوندگان در تعادل با هم هستند. اما در چشمانداز انسانی این طور نیست. انسان میتواند هم حمله کند و یک طبیعتی را از بین ببرد و یک گونهای را منقرض کند که داریم میبینیم و هم در چشمانداز انسانی با غلبه، خودش را تحمیل کند.
«از اقلیتهایی که نابود میشوند، از خرده فرهنگهایی که نابود میشوند، قومیتهایی که نابود میشوند، مذاهبی که نابود میشوند گرفته تا موارد خیلی جزئیتر. چاقها محکوم به منقرض شدناند. انسان حتی دارد تنوع فیزیکی در خودش را هم از بین میبرد، با همین تحقیر همین چاقی و تحقیر لاغری و ...»
ایران با تنوع زیستی مثالزدنی که دارد، در سال ۱۳۷۵ پیماننامه تنوع زیستی سازمان ملل متحد را امضا کرده است. امضایی که البته مانع از تخریب سیستماتیک تنوع زیستی کشور؛ چه به خاطر اقدامات و سیاستهای حکومتی و چه به دنبال بیتوجهیهای شهروندان نشده است.
شاید روز تنوع زیستی بهترین فرصت ما برای آموختن بیشتر از طبیعت باشد.