در بحث استراتژیهای خروج از بحران کرونا و نگهداشتن جامعه در حالت عادی یا بازگرداندن آن از شرایط قرنطینه به حالت عادی، مسئله تست نقشی اساسی بازی میکند.
هر چه در تستها شمار مثبتها یا مبتلایان رو به افزایش باشد، به این معناست که پیک یا نقطه اوج بحران طی نشده و هنوز ابتلای اکثر جامعه به این ویروس همهگیر و ایجاد مصونیت عمومی نسبی تأمین نشده است.
در تشخیص ویروس جدید کرونا که در بدترین حالت سبب بیماری عفونت تنفسی (کووید ۱۹) میشود، از همان روشی استفاده میشود که برای تشخیص ویروسهایی مثل ایدز یا سارس استفاده میشده است.
این آزمایش بر اساس توالی ژنوم (فرمول ژنتیکی) ویروس جدید کرونا قابل انجام است که چینیها آن را در جریان مهار بحران در استان هووی کشف و در اختیار جهان قرار دادند.
در آزمایشگاه، محتویات مولکولی و ژنتیکی مخاط گلو یا بینی فرد مشکوک به ابتلا، با فرمول ژنتیکی ارائهشده از سوی چین مقایسه میشود، تا به وجود یا عدم وجود ویروس در بدن فرد و نیز مرحله ابتلای احتمالی او پی برده شود.
این آزمایش در دو مرحله اصلی انجام میشود: تشخیص اولیه و تأیید تشخیص. در مجموع سه آزمایش انجام میشود که هر آزمایش بررسی و اندازهگیری یک توالی ژنتیکی ویروس است. فعلاًنتیجه قطعی آزمایش تشخیصی کووید-۱۹ از زمان ارسال نمونه ۴۸ ساعت زمان میبرد.
در آلمان که دستکم تا اکنون وضعیت وخیمی مانند ایتالیا پیدا نکرده، علاوه بر عامل کمتر آلوده بودن هوا و امکانات درمانی و بیمارستانی مجهزتر، اقدام بهموقع در شناسایی سریع بیمار صفر و نیز انجام تستهای وسیع در مورد بخش قابل اعتنایی از افراد مشکوک (هفتهای بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار مورد) کار غربالگری و قرنطینه مبتلایان را تسریع و مؤثرتر کرده است. (بیمار صفر به اولین فرد آلودهشده در یک منطقه گفته میشود که به شناسایی همه کسانی که با او در تماس بودهاند منجر میشود.)
به طور متوسط از هر ۹ تست یکی مثبت درمیآید. یعنی اگر روزی ۴ هزار فرد مبتلا به کرونا تشخیص داده شوند، برای دستیابی یه آن باید مجموعاً ۳۶ هزار مورد تست انجام شده باشد. اما با افزایش شمار مبتلایان حالا باید تستهای بیشتری انجام شود. با این حال امکان افزایش تست محدود است و شاید مجبور شوند صرفاً کسانی را که علائم شدید دارند یا کسانی را که با مبتلایان در تماس بودهاند تست کنند. برای همین، یعنی افرادی که فقط تب و گلودرد دارند مشمول تست نمیشوند و صرفاً باید در خانه بمانند و اسمشان هم در فهرست آمار نمیآید.
برخی کارشناسان معتقدند که تستها را میتوان ادامه داد ولی با توجه به ناکافیبودن امکانات تست در قیاس با شمار روزافزون افراد مشکوک به ابتلا، بهتر است از خیر تست برای تعیین وضعیت شیوع کرونا بگذریم و به دو معیار دیگر رجوع کنیم؛ یکی شمار بستریشدگان در بیمارستانها و یکی هم تستگیری به صورت تصادفی (رندوم)، مثل نظرسنجی. سپس از هر دو نتیجه مدلهای محاسباتی بسازیم و به یک برآورد درباره سرعت و وضعیت منحنی شیوع برسیم.
تست و راهبردهای گوناگون
در مجموع، با توجه به نبودن واکسن و دوا و درمان مشخص برای کرونا، تمامی تدابیر و فکر و ذکرها در کشورهایی مانند آلمان و آمریکا و فرانسه معطوف به آن است که تا مبتلاشدن اکثریت جامعه، تضعیف نسبی گسترش ویروس و کاهش قوس منحنی ابتلا، شمار مبتلایان بهخصوص در میان افراد آسیبپذیر به اندازهای باشد که بیمارستانها و دستگاههای تنفس مصنوعی از پس مراجعات برآیند و مثل ایتالیا و اسپانیا نظام درمانی کشور یکباره با حجم گستردهای از این نوع مبتلایان روبهرو نشود.
یک مشکل این راهبرد این است که با توجه به کاهش میزان تماسها و اعمال گسترده دوریگزینی فیزیکی، ابتلای درصد یادشده از مردم جامعه و بالتبع ایجاد مصونیت جمعی به زمان بیشتری نیاز دارد؛ زمانی که در آن فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، با همه ضرر و زیانهای مالی و روحی و روانی برای تک تک افراد و کل جامعه، تعطیل یا محدود میماند.
هستند جوامعی مانند سوئد یا بلاروس و مکزیک که مشکلات ابتلای به ویروس کرونا را کمابیش در سطح سایر ویروسها تلقی میکنند و صرفاً با تقاضا از جامعه برای توجه به برخی ملاحظات بهداشتی یا کاهش محدودِ سطح تماسها، و بدون توقفهای اساسی در کار و فعالیتها، عبور از آن را عملی میدانند. این رویکرد که البته انتقادهایی هم به آن وارد شده، اینجا و آنجا و مرحله به مرحله مشمول بازنگری میشود.
برخی کشورها اما راهبردی دیگر در پیش گرفتهاند، یعنی استفاده از تست در سطح وسیع، بدون قرنطینه عمومی یا تعطیل و توقف گسترده کار و فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی.
برای مثال، در کره جنوبی و ایسلند و سنگاپور این شیوه در حال اجراست که با همان هدف کاهش آسیبها تا زمان دستیابی به مصونیت جمعی (ابتلای تا ۷۰ درصد جامعه) در سطح وسیعی انجام شده و میشود.
در این راهبرد، نه تنها افراد دارای علائم مشکوک بلکه شمار زیادی از افراد عادی و فاقد علامت هم تست میشوند؛ اقدامی که طی آن هم میزان آسیب ناشی از ابتلا به ویروس (چه تعداد بدون نشانگان یا با نشانگان خفیف که از ابتلای به آن عبور کردهاند) و هم سرعت و نحوه انتشار آن قابل محاسبه است، و هم افرادی که ابتلا را بدون عوارض سپری کردهاند قابل تشخیصاند.
در این کشورها، هم افراد مبتلا تا حد ممکن سریع شناسایی و به قرنطینه فرستاده شدهاند و هم با استفاده از امکانات ردیابی تلفنهای همراه، دایره و تعداد افرادی که با فرد مبتلا در ارتباط بودهاند شناسایی و آنها نیز قرنطینه میشوند. اپلیکیشهایی هم برای تلفنهای هوشمند طراحی شده که به صاحب آن نشان میدهد احیاناً در منطقهای بوده که افراد آلوده به آنجا رفتوآمد داشتهاند و باید به دنبال تست و قرنطینه باشد.
با نوع و گستردگی تستی که در کره جنوبی و سنگاپور و ایسلند و حتی در شهرک وو در ونیز ایتالیا دنبال میشود، هم افراد سالم از قید ممانعت از کار عادی رها شدهاند و هم برخی افراد که ابتلا را بدون عوارض سپری کردهاند و خود مصون هستند و ناقل آن هم نیستند، به کار در مؤسسات درمانی یا محلهای عمومی که ارباب رجوع زیاد دارد گماشته شدهاند.
در واقع، روند عادی زندگی در این کشورها کموبیش جریان دارد و تعطیل بیسابقه و گسترده فعالیتها در گسترههای مختلف ضرورت نیافته است. میزان مرگومیر در میان مبتلایان هم به دلیل اقدام سریع نسبت به مداوای آنها پایین است. مثلاً در کره جنوبی ۷۷/۰ درصد است که به طور نسبی نازلترین رقم در سطح بینالمللی به شمار میرود.
سه توصیه سازمان سازمان جهانی بهداشت
به این ترتیب، کشورهای یادشده نه مثل چین به قرنطینه کامل این یا آن بخش از کشور برای هفتههای متمادی مجبور شدهاند و نه مثل آمریکا و آلمان و شماری از کشورهای اروپایی، در چارچوب ایجاد مصونیت جمعی کنترلشده، به قرنطینه عمومی ولو خفیفتر روی آوردهاند، که تعطیل بخش بزرگی از فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اداری از پیامدهای آن است.
بنا بر همین تجارب است که توصیه سازمان جهانی بهداشت اخیرا در سه کلمه خلاصه شده است: تست، تست و تست. نتیجه تحقیق سه محقق آمریکایی هم بر این نکته متمرکز است که تست گسترده تا چه حد میزان مرگومیر را کم میکند، کار قرنطینهسازی مبتلایان را تسریع و تدقیق میکند و در عین حال توقف فعالیتهای عادی جامعه را بلاموضوع میسازد.
در آلمان، حالا فشار برای گذار به این راهبرد در حال افزایش است. منتقدان میگویند تاکنون تست صرفاً برای تأیید یا رد موارد مشکوک بوده و باید راهکاری مانند کره جنوبی یا ایسلند در پیش گرفته شود و قرنطینه کنونی تا حد ممکن کاهش یابد. اما دولت تا امروز پاسخش این بوده که امکانات تست کشور با توجه به میزان جمعیت در حدی نیست که بتوان بهراحتی چنین راهبردی را اجرا کرد.
در ایران چه خبر است
در ایران، اخیراً تست به سطح شش تا ده هزار مورد در روز رسیده، که در قیاس با کل جمعیت رقم نسبتاً ناچیزی است و عمدتاً هم برای دستیابی به میزان ابتلا و تأیید یا رد موارد مشکوک صورت میگیرد.
در واقع، اصولاً بحث استراتژی خروج از کرونا در ایران، هم به لحاظ اغتشاشات آماری و هم از جنبه سوءمدیریتها و نوسانات و اعوجاجات در تصمیمات و اظهارنظرها، از انسجام و چشمانداز روشنی برخوردار نیست.
بهرغم برخی محدودیتهای نیمبند که حکومت نهایتاً برای کاستن از فشار بر نظام درمانی کشور در پیش گرفته، سیاست (بیسیاستی) در عمل معطوف به مصونیت اصطلاحاً گلهای یا جمعی است که به دلیل خدشهدار بودن اعتماد میان حکومت و مردم و فقدان برخی زمینهها و امکانات برای خانهنشینی بخشی از اقشار جامعه، عملا اجرای این توصیهها هم (برخلاف کشوری مثل سوئد) با دشواری پیش میرود.
این که حسن روحانی، با همه این اوصاف، وضعیت ایران رادر مقابله با کرونا در میان سایر کشورها مطلوب توصیف میکند، با توجه به واقعیتها، به لحاظ نادرستی چندان نیازمند تست و راستیآزمایی از هیچ نوعی نیست.