۱۰ سال پیش، در پانزدهم مارس سال ۲۰۱۱، زمانی که اعتراضات «بهار عربی» به سوریه رسید، هیچکس تصور نمیکرد که قیام مردم این کشور علیه رژیم فاسد و استبدادی خانواده اسد، با سرکوب شدید حکومتی مواجه و این اعتراضات به جنگی طولانی و ویرانگر تبدیل شود.
تحولات اعتراضات سوریه خیلی سریع از محدوده مرزهای این کشور فراتر رفت و بازیگران خارجی را درگیر خود کرد. منافعی که به ویژه جمهوری اسلامی ایران و روسیه در سوریه داشتند، مانع بزرگ به نتیجه رسیدن اعتراضات سوریه بوده و همچنان هستند.
تولد جنگ داخلی، از بطن سرکوب شدید
اعتراضات مارس ۲۰۱۱، اعتراض به ۱۰ سال حکومت بشار اسد و در مجموع ۴۰ سال حکومت خانواده اسد بود.
تظاهرات در ابتدا به صورت تجمعهای پراکنده در دمشق آغاز شد، اما خیلی زود جرقه اصلی آن در جنوب کشور زده شد؛ در درعا، جایی که ۱۵ نوجوان به دلیل کشیدن یک نقاشی دیواری علیه رژیم شکنجه شده بودند. اعتراضات به دیگر شهرهای سوریه نیز سرایت کرد، اما سرکوب نیروهای دولتی شدید بود.
در ماه ژوئیه همان سال، یک سرهنگ ارتش سوریه که به ترکیه پناهنده شده بود، «ارتش آزاد سوریه» را تشکیل داد؛ سربازان این ارتش شامل فراریان از ارتش سوریه و همچنین غیرنظامیان مخالف دولت بودند که اسلحه به دست گرفته بودند.
این مخالفان مسلح کمکم مناطق مهمی از خاک سوریه را به تصرف خود درآوردند؛ به ویژه بخشهایی از استان حمص در مرکز سوریه و همچنین شهر حلب در شمال کشور.
اما نیروهای شبهنظامی مخالف دولت دمشق هر چه قدر هم که نیرومند میبودند، نمیتوانستند بر ارتش سوریه که برگ برنده آن، جنگندههایش بود، غلبه کامل یابند.
در مارس ۲۰۱۲، یعنی در اولین سالگرد اعتراضات، ارتش سوریه محله بابا عمر در حمص را پس از یک ماه محاصره دوباره به کنترل رژیم درآورد. همزمان چندین عملیات خونین و مرگبار از سوی ارتش رژیم بشار اسد به ویژه در حماه، مرکز سوریه، پس از برگزاری تظاهرات علیه حکومت انجام شد.
در ژوئیه همان سال، مخالفان مسلح نبرد دمشق را آغاز کردند. دولت توانست کنترل خود پایتخت را حفظ کند، اما مناطقی در حومه دمشق سقوط کرد و به دست مخالفان افتاد.
در همان زمان، سازمان ناظران حقوق بشر سوریه و همچنین مخالفان دولت، استفاده از «بشکههای انفجاری» پر شده از تیانتی از سوی دولت را محکوم کردند. ارتش بشار اسد این بشکههای انفجاری را با هواپیماهایش بر روی مناطق تحت کنترل مخالفان میانداخت.
یک سال بعد، گروه شبهنظامی شیعی حزبالله لبنان تحت حمایت جمهوری اسلامی رسما وارد درگیریهای سوریه شد. در آوریل سال ۲۰۱۳، حزبالله برای حمایت از دولت اسد که خود از علویها، فرقهای از فرق شیعه است، هزاران نیرو فرستاد. همزمان جمهوری اسلامی نیز نیروهایش را به صورت منظمتر و برنامهریزی شدهتر برای جنگیدن در کنار ارتش سوریه، روانه این کشور کرد.
از آن پس، حملات گسترده رژیم اسد آغاز شد و «جنایات جنگی» ارتش سوریه نیز از همان موقع شدت گرفت. بر اساس اعلام دولت آمریکا، یک حمله شیمیایی در اوت سال ۲۰۱۳، در نزدیکی دمشق منجر به کشته شدن ۱۴۰۰ نفر شد. دولت آمریکا در همان موقع توافقی را با روسیه برای از بین بردن زرادخانه شیمیایی سوریه به امضا رساند.
گسترش ابعاد جنگ، با پیدایش داعش
در ژوئن ۲۰۱۴، وقتی جنگ سوریه وارد چهارمین سال خود شده بود، گروه دولت اسلامی (داعش) در بخشهای وسیعی از خاک سوریه و عراق اعلام «خلافت اسلامی» کرد، اما در سپتامبر همان سال، ائتلافی بینالمللی به رهبری آمریکا برای از بین بردن این گروه تروریستی تشکیل شد و همزمان ائتلافی از نیروهای کرد و عرب نیز به مبارزه با داعش پرداختند.
داعش کمکم تحت محاصره قرار گرفت و باغوز، آخرین پایگاه این گروه در شرق سوریه، در مارس ۲۰۱۹، در هشتمین سالگرد اعتراضات سوریه، سقوط کرد.
با وجود ارتش نسبتاً مجهز سوریه و حمایتهای زمینی جمهوری اسلامی و حزبالله، شکی نیست که اگر حمایت نیروی هوایی روسیه نبود، رژیم بشار اسد با دشواریهای جدی مواجه میشد. روسیه که دارای پایگاههای نظامی در سوریه است، در سپتامبر ۲۰۱۵، پشتیبانی هوایی را برای حمایت از نیروهای رژیم اسد آغاز کرد.
ورود رسمی روسیه به جنگ سوریه، موجب شد که نیروهای مسلح مخالف کمکم عقبنشینیهایی را متحمل شوند و همزمان با حملات هوایی نیروهای روس، نیروهای بشار اسد نیز در خاک سوریه پیشروی کنند.
این پیشرویها به گونهای شد که حکومت پس از یک رشته حملات و محاصرههای بیرحمانه، شهر مهم حلب را در سال ۲۰۱۶ به طور کامل در اختیار گرفت و غوطه شرقی در نزدیکی دمشق را نیز در سال ۲۰۱۸ به تصرف خود درآورد.
اما با وجود تلاشهای بینالمللی برای خلع سلاح شیمیایی رژیم اسد، این رژیم از سلاح شیمیایی برای پیشرویهای خود استفاده کرد و یک حمله شیمیایی با گاز سارین از سوی دولت سوریه در آوریل ۲۰۱۷، جان ۸۰ غیرنظامی را در خان شیخون در غرب سوریه گرفت.
در واکنش به این حمله، دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا، دستور حمله به پایگاه نظامی شعیرات در مرکز سوریه را صادر کرد. در آوریل سال ۲۰۱۸، آمریکا، فرانسه و بریتانیا حملاتی را علیه مواضع نظامی رژیم سوریه در واکنش به یک حمله شیمیایی در نزدیکی دمشق انجام دادند.
اما ترکیه هم یکی از بازیگران اصلی خارجی جنگ سوریه شد. در تاریخ نهم اکتبر ۲۰۱۹، ارتش ترکیه که پیشتر دو عملیات نظامی را در سال ۲۰۱۶ در شمال سوریه انجام داده بود، از عقبنشینی نیروهای آمریکایی استفاده کرد و حملاتی را علیه نیروهای کرد به پیش برد. این عملیات نظامی آنکارا به ترکیه اجازه داد تا برای خود یک نوار مرزی حائل در خاک سوریه ایجاد کند.
در دسامبر ۲۰۱۹، رژیم سوریه تحت حمایت روسیه عملیاتی را برای تصرف شهر ادلب، در شمال غربی سوریه که در واقع آخرین پایگاه مخالفان مسلح به شمار میرود، آغاز کرد. اما یک توافق آتشبس در مارس ۲۰۲۰ که میان روسیه و ترکیه صورت گرفت، به حملات ارتش بشار اسد پایان داد.
مصونیت رژیم سوریه از مجازات
در طول ۱۰ سال گذشته، پروندههای مختلفی درباره جنگ سوریه در مجامع بینالمللی، از شورای امنیت سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته به آن، تا دادگاههای کشورهای غربی تشکیل شده است. اما هنوز مقامهای رژیم بشار اسد در دادگاهی معتبر حضور نیافتهاند.
به تازگی در فرانسه پروندهای درباره «جنایات جنگی» رژیم بشار اسد برای حملات شیمیایی این رژیم علیه مخالفانش گشوده شده است. همچنین در آلمان نیز یک عضو سرویسهای اطلاعاتی سوریه به جرم «مشارکت در جنایات علیه بشریت» به چهار سال و نیم زندان محکوم شده است.
دیدهبان حقوق بشر سوریه، روز یکشنبه در یک ارزیابی جدید اعلام کرد جنگ درحالی وارد یازدهمین سال خود میشود که تاکنون دستکم ۳۸۸ هزار و ۶۵۲ نفر در این جنگ جان خود را از دست دادهاند. از این میان، بیش از ۱۱۷ هزار نفر غیرنظامی از جمله بیش از ۲۲ هزار کودک بودهاند.
این سازمان که مقر آن در بریتانیاست، همچنین بر اساس اسناد به دست آمده، مرگ دستکم ۱۶ هزار زندانی را در زندانهای رژیم بشار اسد به ثبت رسانده است. این رقم بسیار کمتر از آماری است که درباره مرگ زندانیان بر اثر شکنجه در زندانهای سوریه تخمین زده میشود.
حکومت سوریه اکنون کنترل بیش از ۶۰ درصد خاک سوریه را در دست دارد و بقیه مناطق تحت کنترل نیروهای کرد در شمال شرقی کشور، نیروهای ترکیه در امتداد مرزهای شمالی و همچنین نیروهای شبهنظامی مخالف بشار اسد در شمال غربی کشور است.
علاوه بر کشته شدن صدها هزار نفر در جنگ سوریه و آواره شدن میلیونها نفر دیگر، حدود ۲۰۰ هزار نفر نیز ناپدید شدهاند.
ادامه اعتراضات با وجود اپوزیسیون تضعیف شده و در حاشیه
جنگ سوریه در حالی به پایان دهمین سال خود رسید که مخالفان سیاسی حکومت دمشق در خارج از کشور برای متحد کردن خود مقابل حکومت سوریه دچار ضعف هستند.
بر اساس گزارشهایی که به تازگی منتشر شده، این گروههای مخالف حکومت اسد، هنوز نتوانستهاند که پلهای محکمی با پایگاه اجتماعی خود در داخل کشور ایجاد کنند. این در حالی است که در اولین جلسه مخالفان اسد در ترکیه که در ژوئن سال ۲۰۱۱ برگزار شد، طیف وسیعی از مخالفان حضور داشتند؛ از اخوان المسلمین و روشنفکران، تا نماینده قومیتهای مختلف و فعالان جوان.
اولین بلوک سیاسی مخالفان با عنوان «شورای ملی سوریه» در اکتبر سال ۲۰۱۱ ایجاد و یک سال بعد در ائتلافی بزرگتر با حضور نیروهای سیاسی داخلی ادغام شد.
مخالفان سیاسی رژیم بشار اسد که در مذاکرات صلح تحت رهبری سازمان ملل متحد حضور دارند، هنوز نتوانستهاند با نمایندگان حکومت بر سر یک دوره گذار سیاسی در سوریه به نتیجه برسند.
همزمان شکستهای نظامی مخالفان مسلح در داخل سوریه و همچنین فشارهای بینالمللی، موجب شده که اپوزیسیون سیاسی اسد تحت فشار قرار گیرد تا رویکردی آشتیجویانهتر اتخاذ کند.
این مخالفان با وجود این که از سوی سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شدهاند، در مذاکرات سرنوشتساز دیگری موسوم به «مذاکرات آستانه» که میان سه کشور ترکیه، روسیه و ایران در جریان بوده، حضور ندارند.
به گواهی گزارشهایی که در ماههای اخیر منتشر شده، در حالی ۱۰ سال از اعتراضات سوریه میگذر که مناطقی از این کشور که تحت کنترل دولت قرار دارند همچنان مستعد قیام علیه حکومت هستند.