صدای اعتراضات اخیر زنان ایرانی به حجاب اجباری در فرانسه طنینانداز شده است؛ کشوری که سابقه طولانی در زمینه مبارزه با سلطه مذهب بر جامعه دارد.
نشریه شارلی ابدو روز جمعه ۱۴ ژانویه در گزارشی به قلم یکی از گزارشگران زن خود، از کارزار اینترنتی اخیر «بگذارید حرف بزنیم» که به ابتکار مسیح علینژاد، روزنامهنگار و فعال حقوق زنان به راه افتاده، حمایت کرده است.
هدف اصلی این کارزار بازگو کردن رنج و شکنجهای است که تحمیل قانون حجاب اجباری بر دختران و زنان اهل کشورهای مسلمان وارد میکند؛ چه آنانی که مدتی در زادگاهشان زندگی کردهاند، چه آنانی که به غرب مهاجرت کردهاند اما پیشتر اسیر قید و بندهای جامعه اقلیت یا خانواده مسلمان خود بودهاند.
«بگذارید حرف بزنیم» با اینکه از سوی زنان ایرانی به راه افتاده اما کارزاری بدون مرز و بدون جنسیت است و مردان هم میتوانند از تجربههای خود در این زمینه بگویند.
در شرایطی که حجاب حتی وارد دنیای مد در غرب شده، حرف اصلی این کارزار و کارزارهای مشابهی که پیشتر نیز به راه افتاده، این است که حجاب یک پوشش معمولی یا یک لباس عادی مثل دیگر لباسها نیست.
شرکتکنندگان در این کارزار معتقدند حجاب اجباری یک شیوه سرکوب و محدودسازی و انزوای زن بوده و هرگونه توجیه و ربط دادن آن با مسائل «تنوع فرهنگی» و «آزادی انتخاب»، تخفیف وجه سرکوبگرانه و کاستن از بار سیاسی حجاب است.
دو جنجال درباره حجاب در کانادا و اروپا
شارلی ابدو در گزارش خود اشاره کرده که ماجرای کارزار «بگذارید حرف بزنیم» واکنشی به یک اقدام مهمترین نشریه پزشکی کانادا است که علاوه بر چاپ عکس دختربچهای با حجاب اسلامی، نامه یک پزشک کودکان در اعتراض به این عکس را نیز سانسور کرد.
چنین جنجالی در کانادا در حالی است که در اروپا نیز چندی پیش، ماجرایی مشابه پیش آمد.
دو ماه پیش، پس از آن که شورای اروپا کمپینی را برای بزرگداشت «تکثر» جوامع و فرهنگها در اروپا، با شعار «زیبایی در تکثر است، همچنان که آزادی در حجاب» به راه انداخت، موجی از واکنشها به ویژه در فرانسه علیه این کارزار به راه افتاد.
شورای اروپا در پوستری که برای این کمپین منتشر کرد تصویر زنی را منتشر کرد که نیمی از آن حجاب اسلامی داشت و نیمی بدون حجاب اسلامی.
در حالی که نهادهای اروپا از مدتها پیش از سوی برخی فعالان و رسانهها به «تشویق و گسترش اسلامگرایی در اروپا» متهم هستند، این نهاد اروپایی نوشت: «اگر همه یکسان به نظر میرسیدند دنیا خستهکننده نمیشد؟»
در میان کشورهای اروپایی، فرانسه شدیداً به این کارزار اعتراض کرد و آن را مغایر با ارزشهای سکولاریسم و جدایی دین از عرصه سیاست دانست که اروپا برای رسیدن به آن راه طولانی و پرفراز و نشیبی را طی کرده است.
همچنین برخی از رسانههای فرانسوی درباره این کارزار نوشتند که «قربانیسازی [از زنان محجبه]، سلاح ابدی اسلامگرایان است.» فیگارو نیز مقالهای را با عنوان «نه، حجاب یک لباس معمولی نیست» را منتشر کرد.
این واکنشها موجب شد که شورای اروپا عقبنشینی کند و از این پیام تبلیغی جنجالی خود صرفنظر کند.
حساسیت فرانسه درباره حجاب اسلامی
در فرانسه، جدایی دین از سیاست و عدم مداخلهاش در عرصههای عمومی یک قانون است و اساسا همین قانون موجب شده که پیروان همه مذاهب و ادیان بتوانند آزادانه به انجام فرائض دینی خود بپردازند و انجمنها و نهادهای خود را داشته باشند.
چند سال پیش، رسانههای فرانسوی بر اساس تحقیقی که در آمریکا درباره جمعیت مسلمانان جهان صورت گرفته بود، نوشتند که جمعیت مسلمان جهان از جمله در فرانسه در حال افزایش است.
بر اساس این تحقیق، مسلمانان در فرانسه تا سال ۲۰۳۰، بیش از ۱۰ درصد جمعیت کل کشور را تشکیل میدهند. جمعیت مسلمانان فرانسه که تا سالهای اخیر حدود پنج میلیون نفر تخمین زده میشد، بر اساس این پژوهش، تا چند سال دیگر به نزدیک هفت میلیون نفر میرسد.
افزایش جمعیت مسلمان در فرانسه که اغلب خاستگاهی سنتی و مذهبی دارند، مسائل جدیدی را در جامعه مدرن و سکولار این کشور مطرح کرده است که مهمترین آن مسئله حجاب اسلامی زنان مسلمان است.
تا اواخر دهه ۱۹۷۰، مسئله حجاب اسلامی تقریباً موضوعیت نداشت و به یک رسم پدرسالارانه قدیمی در جوامع توسعهنیافته کشورهای اسلامی محدود میشد؛ نه ابزاری برای اثبات یک هویت خاص بود و نه ابزاری برای یک جنبش سیاسی.
موفقیت اسلامگرایان در اواخر دهه ۷۰ قرن بیستم به ویژه در جریان انقلاب ایران، حجاب را به یک مسئله اصلی در جوامع اسلامی و یک چالش بزرگ در جوامع مدرن غربی تبدیل کرد.
در چهار دهه گذشته، مخالفان حجاب اسلامی به ویژه در ایران با سرکوب گسترده مواجه شدهاند، اما به دلیل آزادی بیان و اندیشه و فعالیت گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی در غرب، رویکردها به مسئله حجاب در کشورهای غربی از جمله فرانسه متفاوت بوده است.
در حالی که برخی از سیاستمداران، فعالان مدنی و روشنفکران چپگرا نگاه و رویکردی ملایم به حجاب اسلامی دارند، روشنفکران بسیار و همچنین رسانههایی مثل شارلی ابدو در خط مقدم مبارزه با اسلامگرایی قرار گرفتهاند و حتی در این راه هزینه دادهاند.
همچنین انعکاس کارزار «بگذارید حرف بزنیم» در شارلی ابدو در حالی است که رسانههای فرانسوی در سالهای اخیر کارزارهای مشابه دیگر زنان در کشورهای اسلامی را پوشش دادهاند.
به عنوان نمونه، سه سال پیش، نشریه «مادام فیگارو» که ضمیمه روزنامه فیگارو درباره زنان است، گزارشی را از یک کارزار زنان الجزایری علیه حجاب اجباری منتشر کرد.
در این کارزار نیز که اوایل سال ۲۰۱۹ در واکنش به «روز حجاب» به راه افتاد، زنان الجزایری معتقد بودند که حجاب «ابزار سرکوب» است. «روز حجاب» در الجزایر برای اولین بار در سال ۲۰۱۳ جشن گرفته شد و سپس برگزاری برنامهای درباره این روز در موسسه مطالعات سیاسی پاریس معروف به «سیانس پو» با واکنشهای بسیاری مواجه شد.
همچنین این کارزار همزمان بود با افزایش پدیده خودکشی زنان محجبه در الجزایر. در همان موقع گزارشهایی از خودکشی زنان به صورت حلقآویز کردن خود از طریق روسریهایشان منتشر شد.
شهادت مهاجران و نویسندگان درباره حجاب
علاوه بر رسانهها و جامعه مدنی قوی در غرب، وجود نسلهایی از مهاجران کشورهای اسلامی در کشورهای غربی از جمله فرانسه در زمینه بیان و افشاگری پیامدها و آسیبهای حجاب اسلامی بسیار مهم بودهاند.
این مهاجران به ویژه مهاجران زن، همچون شاهدانی زنده و دستاول درباره واقعیت مسئله حجاب اسلامی شهادت دادهاند و روایتها و تجربیات خود در این زمینه را بازگو کردهاند.
مثلاً در همین الجزایر، علاوه بر زنان الجزایری و نویسندگان زن الجزایری، حتی برخی نویسندگان مرد این کشور درباره مسئله حجاب اسلامی واکنش نشان دادهاند.
بوعلام صنصال، نویسنده بزرگ الجزایری که آثارش در انتشارات معتبر گالیمار منتشر میشود و برنده جایزه بزرگ آکادمی فرانسه شده است، ماه گذشته در مقالهای با عنوان «یک داستان مختصر درباره حجاب» نسبت به انفعال مقامهای فرانسوی درباره گسترش حجاب اسلامی در فرانسه هشدار داد.
او با تأکید بر این که هنوز برای اصلاح برخی رویهها در این باره وجود دارد، گفت که رهبران سیاسی فرانسه باید در این زمینه به تاریخ معاصر الجزایر مراجعه و رفتار «امپریالیسم اسلامگرا» در این کشور را مشاهده کنند.
اما در این میان، نویسندگان زن ایرانیتبار در فرانسه نیز نقش مهمی در افشاگریها درباره حجاب اسلامی دارند.
یکی از این نویسندگان زن، شهدخت جوان است که در ایران به دنیا آمده و از سال ۱۹۹۳ در فرانسه زندگی میکند. او همواره در مقالهها، کتابها و گفتوگوهایش، واقعیت حجاب اسلامی در ایران را بیان کرده و حتی انتقادهایی به برخی ایرانیان یا ایرانیتباران در غرب دارد که «گفتمانهای مبهمی» درباره حکومت اسلامی در ایران دارند.
انتشارات معتبر گالیمار اثر او درباره حجاب اسلامی را در سال ۲۰۰۳ منتشر کرد که در آن تحلیلی انسانشناختی و تاریخی از حجاب اسلامی ارائه داده و حجاب اسلامی برای کودکان و نوجوانان زیر سن قانونی را یک سوءاستفاده جنسی دانسته است.
این رماننویس ایرانی همچنین در گفتوگویی که چند سال پیش پس از انتشار رمان «فاحشههای محجبه هرگز به بهشت نمیروند» درباره کشتار فاحشهها در ایران، انجام داد گفت: «حجاب یک نماد مذهبی نیست، بلکه نماد تسلیم زنان در برابر مردان است.»
شهدخت جوان که سالها خودش مجبور بوده در ایران حجاب داشته باشد و اکنون ۵۵ ساله است، همچنین در گفتوگوی دیگری تأکید کرده است: «حجاب خشونت جسمی و روانی-جنسی است که بر دختران اعمال میشود.»
نویسنده زن ایرانیتبار دیگری که در این زمینه اظهار نظر کرده، آبنوس شلمانی است که در تهران به دنیا آمده و اکنون ۴۴ سال دارد.
شلمانی در فرانسه در سال ۲۰۱۴ با کتاب «خمینی، ساد و من» که از سوی انتشارات گراسه، یکی از انتشاراتیهای بزرگ پاریس منتشر شد، به شهرت رسید.
او که همچنین یک چهره رسانهای است، معتقد است اسلامگرایان با استفاده از واژگان متعلق به نظامهای جمهوری و دموکراسیها، سعی دارند واقعیت حجاب را که یک «تعهد سیاسی-مذهبی عینی» است، تحریف کنند.
آبنوس شلمانی هم که در کودکی در ایران مجبور بوده حجاب اسلامی داشته باشد، در گفتوگویی با نشریه اکسپرس گفته است: «من که ایرانیالاصل هستم، ناگزیر نگرشی به حجاب اجباری و تحمیلی دارم که بر اساس آن، حجاب، بدن زن را از عرصه عمومی دور میکند، زن را نامرئی میکند.»
این نویسنده زن ایرانیتبار تأکید کرده که حجاب در کشورهایی که شریعت اسلامی در آنها به اجرا گذاشته شده، «نشانه حقارت فرهنگی، سیاسی و قضایی زنان است.»