تقابل و رقابت قوه مجریه و قوای قهریه موضوع تازهای در فضای سیاسی ایران نیست. نهادهای تحت نظر رهبر جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته با چهار دولت مدام در حال چالش بودهاند. این چالش به دوران خامنهای نیز اختصاص ندارد. در دوره خمینی این تقابل به عزل یک رئیس جمهور (بنی صدر) و به حاشیه رفتن رئیس جمهور دیگر (علی خامنهای) انجامید.
با کم خاصیت شدن مجلس، دستگاه قضایی، سپاه، ائمه جمعه، و شوراهای منصوب خامنهای در نوک تیز حملات به قوه مجریه (بخش کاملا رام نشدهی آن) قرار داشتهاند. از دل این تقابل عناوین مشخصی مثل نخبگان بی بصیرت، رهبران فتنه، جریان انحرافی و جاده صاف کن های غرب بیرون آمده است. امروز در دوره دوازدهم ریاست جمهوری شاهد فصل دیگری از این بازی پر مخاطره که به بازداشت و حتی ترور (سعید حجاریان) صدها تن از کارگزاران کشور انجامیده هستیم.
سه پرونده در دورهی دوازدهم ریاست جمهوری در جدال میان روسای جمهور چهار دورهی اخیر و دستگاههای تحت نظر بیت اهمیت ویژهای خواهند داشت: تخلفات مالی حسین فریدون برادر حسن روحانی (تقابل روحانی-خامنهای)، پروندهی محمود احمدی نژاد که بالاخص پس از نمایش اپوزیسیون وی و همراهانش به جریان افتاده است (تقابل احمدی نژاد- خامنهای)، و پرونده حصر سران جنبش سبز که خاتمی در سخنانی خطاب به رهبر جمهوری اسلامی خواهان حل آن شده بود (ادامه تقابل خاتمی- خامنهای). پروندههای مربوط به تقابل رفسنجانی- خامنهای پس از مرگ وی به حاشیه رفته و دیگر اهمیت سیاسی چندانی ندارند.
پروندهی فریدون: عشرت آباد در برابر پاستور
سوالات پاسخ داده نشده بسیاری در مورد پرونده حسین فریدون وجود دارد. نخست آن که اتهامات دقیقا اعلام نشده است. دلایل مشخص بازداشت چه بوده است؟ دادستان یا قاضی چه اتهاماتی در پرونده ذکر کردهاند؟ صرف عنوان "مسائل مالی" اتهام نیست. عناوین حقوقی مشخص برای اتهامات مالی وجود دارد مثل تصرف غیر مجاز، اختلاس، کلاهبرداری، ارتشا، تبانی در معاملات دولتی، قاچاق، پولشویی و تصرف غیر قانونی اموال عمومی و دولتی. چرا عنوان دقیق اتهامی اعلام نمی شود؟ ایا قرار است اتهامات مثل بسیاری دیگر از پروندههای سیاسی در بازجوییها ساخته و پرداخته شود؟ مبهم نگاه داشتن اتهامات گاه برای باز کردن راه جهت مبادلات سیاسی دو طرف است.
نکته دیگر این که بازداشت اولیه توسط اطلاعات سپاه و عشرت آباد نشینان بعد از ذکر "دولت با تفنگ" توسط روحانی صورت گرفت. وجه امنیتی موضوع چه بوده که اطلاعات سپاه وارد شده است؟ در توضیح پرونده از سوی مقامات قضایی به عملیات هماهنگ دو ساله توسط بخشی از اعضای مجلس، سپاه و دستگاه قضایی قبل از بازداشت اشاره شده است. اگر این یک پرونده عادی در دستگاه قضایی است آن زمینه سازیها چه معنایی دارد؟
این بازداشت قرار است نمایش مبارزه با فساد باشد اما سوء استفاده از قدرت بخشی جدایی ناپذیر از حکومتداری در ایران است و نمایش مبارزه با آن بخشی از درامای بازی تاج و تخت میان مراکز قدرت است. سالانه حدود ۳۵ میلیارد دلار هزینه فساد برای اقتصاد ایران است (به قول احمد توکلی) یعنی چیزی حدود یک دوم درآمد نفت کشور. بازداشت فریدون و نگه داشتن امکان بازداشت بر سر وی نوعی حمله به نقطه ضعف روحانی برای کنترل وی است. البته برای همهی مقامات پرونده سازی می شود (بسیار آسان است) اما تنها بخشی از آنها به جریان می افتد: با نزدیکان خاتمی و احمدی نژاد نیز همین برخورد شده است: این یک دستور العمل است.
بازداشت فریدون دو معنای مشخص دارد: تداوم تنازع میان دولت و سپاه، و استفاده از دستگاه قضایی برای تسویه حسابهای سیاسی. زمان بازداشت همین نکته را نشان می دهد. این جدال در موضوع فساد شایع، گسترده و ساختاری هیچ تاثیری نخواهد داشت چون فساد در کنار امتیازات حکومتی یکی از مجراهایی است که برای خرید وفاداری و توزیع رانت باز گذاشته شده است. هدف از این بازداشت رام کردن روحانی بعد از انتخابات بالاخص در آستانهی انتخاب وزرا بود. سکوت روحانی تا این مرحله بدین معناست که روحانی برگ برندهای در این بازی ندارد.
پرونده حصر: سیدِ خندان در برابر سیدِ انتقام جو
علی رغم تلاش اصلاح طلبان برای تقرب به خامنهای و سپاه (سکوت کامل آنها در برابر مداخله نظامی در سوریه، اطاعت کامل از شورای نگهبان و افزایش دادن سهم سپاه از کیک اقتصاد کشور) و درخواست آشکار رئیس بنیاد باران (محمد خاتمی) موضوع حصر همچنان مانعی برای عادی شدن روابط پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان و نهادهای انتصابی قدرت است. خامنه ای و نهادهای نظامی امنیتی درخواست برای رفع حصر را کاملا نادیده می گیرند چون طرف مقابل از هیچ ابزاری برای اعمال فشار برخوردار نیست و حتی گذاشتن اسامی اقتدارگرایان در فهرست "امید" بیت و سپاه را برای پذیرش واقعی بودن توبهی اصلاح طلبان قانع نکرده است.
امروز کروبی ۸۰ سال، میر حسین موسوی ۷۶ سال و زهرا رهنورد ۷۲ سال سن دارند. کروبی و موسوی از لحاظ شرایط جسمی در وضعیت مناسبی نیستند و هر روز ممکن است خبر مرگ آنها منتشر شود. اعضای بیت و سپاه مطمئنا از مرگ این افراد محزون نخواهند شد اما مرگ نخست وزیر خمینی و رئیس مجلس خامنهای در شرایط حصر خانگی لکهی ننگی است برای نظام مذهبی مثل مرگ کاظم شریعتمداری و حسن قمی در شرایط حصر خانگی. مطمئنا دلالان سیاسی به دنبال یافتن راه حلی برای این موضوع بودهاند اما تا کنون به طرحی قابل قبول برای دو طرف نرسیدهاند. از همین جهت این پرونده بر فراز فضای سیاسی همچنان معلق خواهد ماند.
پروندهی دولت بهار: جمکران در برابر قم
گروه دولت بهار اشتیاق و شور وافر خود را برای کسب کرسی ریاست جمهوری نشان داده است. سه تن از چهرههای کلیدی این جریان یعنی مشایی، بقایی و احمدی نژاد تا کنون رد صلاحیت شدهاند و امکان تایید آنها وجود ندارد. اما آنها از این بازی دست نخواهند شست و فرد دیگری را در انتخابات آینده به میدان خواهند آورد. فعالیتهای سیاسی آنها در قالب وب سایت و سفر به شهرستانها و اطلاعیههای گهگاهی نیز ادامه خواهد یافت. در این میان تنها سلاح بیت قوهی قضاییه و پرونده سازی و احضار است چون به دلیل بر هم افتادگی نیروهای میدانی سرکوب سپاه نمی تواند علیه تیم احمدی نژاد وارد عمل شود. این نبرد متقابل مشخص نیست تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد اما آنچه مشخص است به استهلاک بیشتر تیم احمدی نژاد خواهد انجامید.
آنچه احمدی نژاد و دوستان در چنته دارند این است که ولایت گرایان بدون آنها نتوانستهاند کرسی ریاست جمهوری را به دست آورند. در عین حال هیچ روزنهای برای اتحاد این دو گروه به چشم نمی خورد. حتی فاصلهی آنها بعد از انتخابات ۹۶ افزایش بیشتری یافته است. جریان موعودگرا از یک ظرفیت اعتقادی و نهادی فروخفته برخوردار است که روحانیت شیعه و سپاه آن را نادیده می گیرند. اتکا به این ظرفیت است که گروه احمدی نژاد را برای ولی فقیه موجود یا آینده پر مخاطره می سازد. باور به منجی در شرایط دشواری معیشتی و نا امنی بسیار موفق تر در بسیج اجتماعی عمل می کند تا باور به شریعت و تمسک به نائب کم خاصیت یا بی خاصیت این منجی.
***
چنان که ملاحظه می کنید این سه پرونده محصول دو دوره ریاست جمهوری و یک دورهی انتخابات ریاست جمهوری هستند. اگر پروندههای فائزه و مهدی هاشمی را به میان آوریم به ازای هر رئیس دولت یک پرونده به صورت چاقوی لای گوشت برای حکومت باقی مانده است. فصل دوازدهم سریال بازی تاج و تخت تازه در ایران آغاز شده است. این مجموعه برای ناظران ایران می تواند بسیار جذاب تر از مجموعهای به همین نام که از شبکهی اچ بی او پخش می شود باشد.
--------------------------------------------------------------------
یادداشتها، آرا و نظرات نویسندگان خود را بیان میکنند و لزوماً بازتاب دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.