قصه تورج شعبانخانی قصه آهنگساز نوجوی جوانی است که در برههای درخشان از تاریخ موسیقی نوظهور پاپ در ایران، همه چیز برایش جفت و جور میشود تا در جای مناسب شنیده شود.
«آدمک» در دهه پنجاه خورشیدی؛ خسرو هریتاش با ایدههایی تازه به ایران آمده است تا اولین فیلمش را بسازد و همین فیلم و ترانه آن آغازی میشود برای فریدون فروغی تا هر سه در تاریخ ثبت شوند.
در این گزارش نگاهی داشتهایم به نقش و حضور تورج شعبانخانی در کسوت آهنگساز با حضور فرزاد فتاحی، آهنگساز، و بابک صحرایی، ترانهسرا، در کنار گفتوگویی که ده سال پیش با تورج شعبانخانی داشتیم.
همچنین یادی میکنیم از یکی از قطعات زیبای این هنرمند، «شهر خالی» با حضور فرشته، خواننده این ترانه.
در سالهای پس از انقلاب که دیگر خبری از آن همنشینیها و همنفسیها در فضای موسیقی ایران نیست، تورج شعبانخانی نیز از همکاران گذشتهاش رنجیده خاطر است، با وجود این، دو همکاری خاطرهانگیز دیگر در سالهای پایانی حیات هنری این هنرمند با دو صدا از عصر طلایی موسیقی نوپای پاپ ایران شکل میگیرد.
موج با صدای بتی و لالایی با صدای گوگوش که این آخری با گوشهچشمی به حوادث و رخدادهای اجتماعی سالهای اخیر به کسانی تقدیم شده بود که عزیزِ در بند دارند.