لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۹:۱۵

استیضاح ترامپ؛ به نام حیثیت، به کام انتخابات


آدام شیف، رئیس کمیته اطلاعات نمایندگان مجلس، در جریان استیضاح دونالد ترامپ در سنا صحبت می‌كند
آدام شیف، رئیس کمیته اطلاعات نمایندگان مجلس، در جریان استیضاح دونالد ترامپ در سنا صحبت می‌كند

یادداشتی از رسول نفیسی: سه‌شنبه اول بهمن به‌عنوان روزی تاریخی در تاریخ آمریکا ثبت خواهد شد. این آغاز محاکمه/استیضاح ریاست‌جمهوری است که تنها دو بار دیگر رخ داده است: استیضاح پرزیدنت آندرو جانسون در سال ۱۸۶۸ واستیضاح پرزیدنت بیل کلینتون در سال ۱۹۹۸. البته در هر دو مورد هم رؤسای جمهوری تبرئه شدند.

این استیضاح که توسط اکثریت دموکرات‌های مجلس نمایندگان تصویب شده و به مجلس سنا برای محاکمه ترامپ ارائه شده، بر اساس دو اتهام است: سوءاستفاده از قدرت و اخلال یا انسداد در جریان قانونی جمع‌آوری اطلاعات توسط مجلس نمایندگان. اتهام عمده البته سوءاستفاده از قدرت است که به آن می‌پردازم.

اختلاف در تفسیر قانون

موضوع سوءاستفاده از قدرت در ادعانامه دموکرات‌ها که از طرف «مدیران» برگزیده رئیس مجلس ارائه می‌شود و ریاست آن را رئیس کمیته مجلس نمایندگان، آدام شیف، عهده‌دار است، بر این اساس است که ترامپ کوشیده است از طریق استفاده از یک قدرت خارجی – اوکراین – چهره یکی از کاندیداهای اصلی حزب دموکرات در انتخابات سال ۲۰۲۰، یعنی جو بایدن، را مخدوش کند.

برای این منظور، ترامپ پرداخت مبلغ چهارصد میلیون دلار کمک عمدتاً نظامی را که مجلس تصویب کرده بود، متوقف کرده بوده تا زلینسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، را به همکاری با خود ترغیب کند. ادعا این است که این امر در جهت منافع شخصی ترامپ است و از رئیس‌جمهور پذیرفته نیست، چون حیثیت مقام ریاست‌جمهوری را زائل می‌کند.

آن‌ها به‌خصوص به نظریات الکساندر همیلتون، از بنیانگذاران آمریکا، اشاره می‌کنند که حوزه وسیعی را برای استیضاح و برکناری رئیس‌جمهور خاطی در نظر گرفته است. بر اساس نظر صریح همیلتون که از تدوین‌کنندگان قانون اساسی بود، هر نوع عمل رئیس‌جمهور که مقام ریاست‌جمهوری را لکه‌دار کند، باعث استیضاح و اخراج اوست.

همیلتون در بخش ۶۵ مجموعه «فدرالیست» که حاوی مهم‌ترین مباحث درباره استیضاح و برکنار کردن رئیس‌جمهور متخلف است می‌نویسد: «موضوع این قانونگذاری (استیضاح)، تخلفات صاحب‌منصبی است که خطاکار است و به نحوی از انحا به اعتماد عمومی تجاوز می‌کند. این تخلفات از نوع سیاسی هستند به لحاظ این‌که عمدتاً جامعه را جریحه‌دار می‌کنند.»

این حوزه وسیع نشان می‌دهد که جرم ریاست‌جمهوری شبیه جرم در حقوق خصوصی نیست بلکه فراتر از آن است و در واقع این تشخیص کنگره خواهد بود که به‌عنوان یک دادگاه عمل کند و ارتکاب جرمی را که «اعتماد عمومی» را خدشه‌دار کرده است محرز اعلام کند یا نه.

وکلای رئیس‌جمهور که تحت ریاست پَت چیپولونه، مشاور حقوقی رئیس‌جمهور، عمل می‌کنند، نظرات کاملاً متفاوتی دارند. آن‌ها استدلال می‌کنند که دموکرات‌ها به آرای مردمی که ترامپ را انتخاب کرده‌اند احترام نمی‌گذارند و در کار قوه مجریه اخلال می‌کنند.

جمهوری‌خواهان بدون این‌که وارد بحث ماهوی در اتهامات ترامپ شوند، کلاً اتهامات را ناشی از اغراض سیاسی می‌دانند نه در جهت دفاع از قانون اساسی و حفظ آن. به نظر آن‌ها حتی اگر بپذیریم که این تبانی قرار بوده انجام شود، باز به سطح تعریف قانون اساسی از «جنحه و جرم کبیره» نمی‌رسد.

الن درشوویتز که از معروف‌ترین وکلای آمریکا و استاد دانشگاه هاروارد است و نقش استراتژیست تیم مدافع ترامپ را به‌خصوص از لحاظ انطباق جرم با مواد قانون اساسی به عهده دارد، استدلال می‌کند که جرم مورد نظر قانون اساسی باید به جرم‌های عادی شباهت داشته باشد وگرنه جرم نیست (در سال ۱۹۹۸ در استیضاح پرزیدنت کلینتون، او استدلالی کاملاً متضاد با این ارائه داد و جرم قابل استیضاح را فقط جرم سیاسی قلمداد کرد).

آقای درشوویتز استدلال می‌کند که نمی‌توان هر شائبه ارتکاب جرمی را وارد دانست و به عنوان جرم سیاسی تلقی کرد. او می‌گوید که بر اساس برداشت او از نوشته‌های همیلتون و نیز محاکمه پرزیدنت اندرو جانسون در سال ۱۸۶۸، به این نتیجه رسیده است که جرم باید مشخص و شبیه جرم معمولی باشد وگرنه اتهام «سوءاستفاده از قدرت» مفهوم گسترده و کشداری است که قابل تعقیب نیست.

اختلافات در آیین دادرسی

محاکمه رئیس‌جمهور، همان‌طور که گفته شد، امر بسیار نادری است و به همین لحاظ آیین دادرسی آن چندان جا نیفتاده است. به همین لحاظ، در جریان اخیر، میچ مک‌کانل، رهبر اکثریت جمهوری‌خواه در سنا که علناً هم گفته در این محاکمه «بی‌طرف نخواهم بود»، مسئول انجام محاکمه و نوشتن بعضی از مقررات اجرایی آن است.

آقای مک‌کانل در دو مورد خاص با همتایان دموکراتش تفاوت دارد. مهم‌ترین این تفاوت‌ها درباره حضور شاهدان جدید و نیز ارائه اسناد جدید از طرف دموکرات‌هاست. این نمایندگان و سناتورهای دموکرات علاقمندند که جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق دولت ترامپ، را به جلسه دعوت کنند.

آن‌ها همچنین اصرار می‌کنند که اسناد جدیدی اضافه بر آن‌چه در ادعانامه آمده ارائه کنند. مهم‌ترین این اسناد نظر«دفتر ناظر بر اعمال دولت» است که شورایی است متشکل از اعضای دو حزب که در آخرین لحظات اعلام کرد اقدام ترامپ مجرمانه بوده است. همچنین اظهارات لو پارناس، از همکاران رودی جولیانی، وکیل آقای ترامپ، که با ارائه مدارک نشان می‌دهد ترامپ کاملاً بر اقدامات جولیانی و دیگران در جهت احراز همکاری غیرقانونی از رئیس‌جمهور اوکراین اشراف داشته است.

مورد دوم البته طول محاکمه است که میچ مک‌کانل سعی دارد در اسرع وقت آن را به سرانجام برساند، حال آن‌که دموکرات‌ها وقت کافی می‌خواهند تا ادعانامه خود را مطرح کنند و از این طریق، هم احتمال حمایت احتمالی از طرف چهار تا هشت جمهوری‌خواه میانه‌رو را افزایش دهند و هم حمایت مردم آمریکا را از ترامپ کاهش دهند و افزون بر این، شانس انتخاب سناتورهای جمهوری‌خواه حامی ترامپ را در ماه نوامبر کاهش دهند.

گمانه‌زنی درباره نتیجه این استیضاح و تأثیرات ثانوی آن

بر اساس آن‌چه تا به حال رخ داده و با توجه به وضعیت فعلی مجلس سنا و سوابق تاریخی مربوط، می‌توان احتمال داد که شانس تبرئه ترامپ بیش از محکومیت اوست.

در پی وقوع چنین احتمالی، ترامپ طبیعتاً مبارزه انتخاباتی شدیدی را آغاز خواهد کرد با این یادآوری در طی آن که چه خدماتی به آمریکا کرده و اگر کم و کاستی بوده تقصیر دموکرات‌هاست که با این استیضاح و و قبل از آن با تحقیقات پنجاه میلیون دلاری در مورد دخالت روسیه در انتخاب او، وقت و پول مردم را هدر داده‌اند و مانع اقدامات او شده‌اند. او از تبرئه خود به عنوان سند بی‌گناهی در مورد دخالت انتخاباتی روسیه هم به طور وسیع سود خواهد جست.

ترامپ در چندماه باقی‌مانده قبل از انتخابات، نیاز به برگ برنده مثبتی در حوزه سیاست خارجی دارد. قرارداد تجاری با چین چندان موفقیت چشمگیری در بر نداشت و اهداف اعلام‌شده کمتر تأمین شد. آیا احتمال دارد که ترامپ به درجه‌ای از درگیری با ایران بیندیشد؟

کشتن قاسم سلیمانی نتایج مخلوطی به بار آورد: درحالی‌که در حدود ۵۵درصد مردم آن عمل را تأیید می‌کنند، در عین حال تعداد کسانی که معتقدند قتل سلیمانی عدم امنیت بیشتری برای آمریکا به وجود آورده نیز در همین حدود است. به این لحاظ احتمال دارد که ترامپ تصمیم به درگیری‌های موضعی با ایران بگیرد تا از این طریق به افزایش محبوبیت خود در چند ماه باقیمانده کمک کند.

با توجه به این‌که دولت ایران در نزد اکثریت آمریکایی‌ها مشروعیتی ندارد، لطمه زدن به آن نه تنها بدون اشکال است که قاطعیت ترامپ را به رخ می‌کشد که صفت مورد علاقه او نزد طرفداران است.

ضمناً باید توجه کرد که گویا یازده سرباز آمریکایی در پایگاه عراقی «عین الاسد»، با وجود مخفی بودن در پناهگاه، بر اثر شلیک موشک‌های جمهوری اسلامی جراحت‌های جدی مغزی برداشته‌اند. از این جریان، به‌خصوص اگر به مرگ سربازی منتهی شود، ترامپ می‌تواند حداکثر استفاده تبلیغاتی را بکند و به درگیری‌های موضعی با ایران بپردازد.

دولت جمهوری اسلامی نشان داده که نه مایل و نه قادر به جنگ است. ایران به‌شدت بر اثر اقدامات تحریمی آمریکا ضعیف شده و ترامپ ممکن است از این وضعیت استفاده کند با حملات ایذایی برای ایجاد محبوبیت استفاده کند و نشان دهد که بدون جنگ تمام‌عیار هم می‌توان ایران را به زانو درآورد.

البته باید اضافه کرد که اگر قرارداد جدیدی با نام ترامپ بین دو کشور به امضا برسد، وضعیت به طور بنیادی تغییر می‌کند و طبعاً احتمال انتخاب مجدد ترامپ را نیز افزایش خواهد داد؛ اقدامی که البته احتمال وقوع آن از طرف دولت ایران بسیار بعید به نظر می‌رسد.

یادداشت‌ها آرا و نظرات نویسندگان خود را بیان می‌کنند و لزوماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیستند.
XS
SM
MD
LG