در زمستان سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳ خورشیدی)، ساکنان روستای کوچکی در نزدیکی تهران در حال تماشای یک هواپیمای تمامفلزی بودند که چرخهای آن پس از فرود آمدن بر روی زمین شکست.
خلبان این هواپیما، والتر میتلهولزر، هوانورد سوئیسی بود که دولت ایران او را مأمور کرده بود یک هواپیمای یونکرز تحویل کشور دهد که نام آن در سال ۱۹۳۵ [۱۳۱۴] به «ایران» تغییر یافت.
کاسپار سوربر، روزنامهنگار سوئیسی که کتابی در مورد میتلهولزر نوشته است، به رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی گفت این هوانورد بهعنوان بخشی از «تبلیغ هوانوردی»، بهواسطهٔ عکسهایی که قرار بود از آسمان بگیرد، برای سفر به ایران برگزیده شد.
میتلهولزر در زمان خود مشهور بود و نخستین کسی بود که با استفاده از هواپیما بهطور کامل از کوههای سوئیس عکسبرداری کرد.
سوربر میگوید در دهه ۱۹۲۰، شرکتهای آلمانی و بریتانیایی درگیر یک «رقابت» بودند تا خدمات هوایی را در ایران آغاز کنند و مهارتهای عکاسی میتلهولزر یک مزیت تبلیغی کلیدی در این زمینه به شمار میرفت.
یک روزنامه سوئیسی در مورد این هوانورد نوشت: «مردم سوئیس میدانند چه انتظاری باید از آقای میتلهولزر خود داشته باشند که نه تنها میتواند یک هواپیما را در همه کشورهای ناشناخته هدایت کند بلکه همچنین میتواند در زمان پرواز، عکاسی کرده و فیلم بگیرد».
میتلهولزر و ارنست بیسهگر، مکانیک، پس از فرود ناموفق در ۴۰ کیلومتری بیرون از تهران، و پیش از اینکه سرانجام از پایتخت ایران کمک برسد و هواپیمایشان تعمیر شود، رویارویی شدیدی با روستاییان داشتند.
پرواز سه هزار کیلومتری میتلهولزر و بیسهگر از سوئیس به ایران از جمله شامل اختلافهایی با مقامات ترکیه بود که باعث شد هواپیمای آنها ضبط شود. دستوپنجه نرم کردن با کیفیت پایین بنزین خریداریشده در بغداد و خطاهای نقشهبرداری که باعث فرود ناموفق آنها و شکستهشدن چرخهای هواپیما شد، از دیگر مشکلات آنها بود.
احساس اولیه میتلهولزر از سرزمین ایران از آسمان، «مناطق خالی از سکنه و برهوت بود و تا چشم کار میکرد برای ساعتها هیچ جنبندهای دیده نمیشد. جلگههای وسیع، کومههای ویران و دلتاهای شورهزار رودخانهها مشخصه این کشور است».
هنگام پرواز در آسمان ایران هرازچندگاهی آبادیهای دورافتاده به چشم میخورد.
میتلهولزر مینویسد: «در گوشهوکنار سبزهزاری چشمک میزند. فضایی که در مرکز آن کلبههای گلی ساکنان در کوچه و پسکوچههای پر پیچ و خم نمایان است. نوارهای نقرهای، مشخصکننده کانالهای آبیاری در کنار باغها هستند».
میتلهولزر از این فرصت استفاده کرد تا بهطور کامل از آسمان از ایران عکسبرداری کند که تصاویر گرفتهشده توسط او هماکنون در اختیار «کتابخانه ایتیاچ زوریخ» است.
این هوانورد و عکاس سوئیسی همچنین از دوربین خود بر روی زمین برای عکسبرداری از کشوری استفاده کرد که در دوره رضاشاه در آستانه تغییرات داخلی بود. رضاشاه به عنوان «دیکتاتور نوسازی» ایران شناخته میشود.
در زمان سفر میتلهولزر به ایران، کشور فاقد شبکههای راهآهن و جادهای بود و همچنان از کاروانهای شتر برای تجارت خارجی استفاده میشد. حملونقل هوایی امکان وسوسهانگیزی در اختیار حاکمان کشور قرار داد.
در زمانی که صنعت هوانوردی ایران در آغاز راه خود بود، میتلهولزر و بیسهگر در حالی که به سمت شهرها پایین میرفتند تا تصاویری بگیرند که به زودی مخاطبان اروپایی را متحیر میکرد، تقریباً آسمان را در اختیار خود داشتند.
میتلهولزر پیشبینی میکرد که عکسبرداری هوایی نقشی مهم در تصویر مستند از آینده ایفاء خواهد کرد.
او در سال ۱۹۲۸ نوشت: «دنیای نادیده دیگری در برابر ما گشوده میشود. گویی زمین از این طریق چهره دیگری پیدا کرده است، و انسان یک چشم جدید و بدون نقص».
این دو هوانورد سوئیسی پس از سپری کردن چند هفته در داخل ایران، مسیر طولانی خود به مرکز اروپا را با ماشین طی کردند. میتلهولزر بعداً یکی از پایهگذاران شرکت سوئیس ایر، خطوط هواپیمایی ملی سوئیس، تا سال ۲۰۰۲ شد. او در سال ۱۹۳۷، در ۴۳ سالگی، در یک حادثه کوهنوردی جان باخت.
دوستی در یادداشت سوگواری او نوشت مرگ میتلهولزر در کوهستانهایی که عاشقشان بود و حرفه فوقالعاده او را رقم زد، یک شعر تراژیک مشخص را در خود نهفته دارد: «آنها او را در آخرین سیاحتهایش در آغوش گرفته و او را از آن خود کردند و شاید آرزوی پایانی بهتر نداشت، اما افسوس که خیلی زود فرا رسید؛ کارهای بیشتری پیش روی او بود».