«یک کلمه از حرفهایت را باور نمیکنم ولی دوستت دارم»؛ «هیچکسی در هیچ مقامی در دولت اسرائیل حق ندارد رئیس جمهور آمریکا را تحقیر کند»؛ (سپس با فریاد و خشم و با تکان دادنهای شدید دست): نقطه، نقطه، نقطه (بس، بس، بس)».
این بخشی از گفتههای مشهور جو بایدن در دو سخنرانی مختلف در مورد بنیامین نتانیاهو است؛ اظهاراتی که در چهار سال دوران روابط بهشدت نزدیک بنیامین نتانیاهو و دستگاه دولت دونالد ترامپ ظاهراً به فراموشخانه تاریخ سپرده شد اما حال دوباره در فضای مناسبات اسرائیل و آمریکا، طنین انداختهاست.
بنیامین نتانیاهو که اندکی دیرتر از سران شماری از کشورهای جهان پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را شادباش گفت، هر چند یقیناً بیش از هر کس دیگری این جملات آقای بایدن را به یاد دارد اما در پیام تبریکش به سابقه ۴۰ سال دوستی فیمابین با «جو» اشاره کرد؛ او اندکی جوانتر، اما مانند آقای بایدن در دهه هفتاد عمر خود است و از سالهای دوری که سفیر اسرائیل در سازمان ملل بود، «سناتور بایدن» را میشناسد.
یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون اسرائیل که زودتر از هر سیاستمدار دیگر اسرائیل، در نخستین دقایق اعلام پیروزی جو بایدن به ساکن جدید کاخ سفید شادباش گفته، در روزهای گذشته تأکید کرده که نتانیاهو روابط با حزب دموکرات را به فراموشی سپرد و در چهار سال گذشته سیاست خارجی را مانند «شعبهای از حزب جمهوریخواه آمریکا» اداره کرد. آقای لاپید تأکید کرده که او به خوبی میداند که جو بایدن «در مورد بنیامین نتانیاهو چه فکر میکند».
جو بایدن با سابقه ۴۷ سال سناتوری، بیش از هر سیاستمدار دیگری در جهان، اسرائیل و سران آن را در طول چند دهه میشناسد و با آنها دیدار و نشست و برخاست داشتهاست. او کسی است که حتی با گلدا مایر، نخستوزیر دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی اسرائیل ملاقات کرده و بر اساس گفتههای خودش، دیدارهای خوبی با او داشتهاست.
آقای بایدن گفتهاست که برای «صهیونیست» بودن، لازم نیست که یهودی باشید؛ او خود را یک «صهیونیست» و دوستدار واقعی اسرائیل مانند بسیاری دیگر از دموکراتهای آمریکا میداند. کارنامه ۴۷ سال رایدادنهای آقای بایدن در سنای واشینگتن در راستای منافع اسرائیل، دوستی واقعی او به دولت یهود را ثابت کردهاست.
جو بایدن در دورههای مختلف با افتخار گفته که «بسیار بیشتر از افراد لابی ایپک، کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل، برای ایپک و اسرائیل، پول گردآوری کردهاست».
روی کارآمدن باراک اوباما در سال ۲۰۰۸ که جو بایدن در مقام معاونت، این نخستین رنگینپوست زاده شده از پدری مسلمان را همراهی کرد، با زمانی مصادف شد که اعلام کنارهگیری اهود اولمرت، نخستوزیر میانهروی اسرائیل به انتخابات زودهنگام منجر شد و در نتیجه آن، بنیامین نتانیاهو دوباره قدرت را در دست گرفت. او حدود یک دهه پیش از آن، یک دوره دیگر نخستوزیر بود که با دوران بیل کلینتون دموکرات مصادف بود و آن نیز با تنشهایی متناوب اما نه چندان پررنگ، همراه بود.
سیاستهای بنیامین نتانیاهو از جمله در زمینه گسترش شهرکسازیها در کرانه باختری در حالی که دولت اوباما و شخص جو بایدن بر لزوم راهکار دو کشوری تأکید داشتند، بسیار زود به برخورد و تقابلهای پرخشم منجر شد.
زمانی که جو بایدن در سال ۲۰۱۰ در نخستین سفر رسمی در مقام معاون باراک اوباما به اسرائیل آمد، شورای سیاستگذاری شهرکسازیها، همان روز، با ساخت هزاران خانه در شهرکی در اطراف بیتالمقدس/اورشلیم موافقت کرد.
دان شاپیرو، سفیر پیشین آمریکا در اسرائیل گفتهاست که جو بایدن آن اقدام را تحقیر خود و شدیداً برخورنده دانست اما با پوزشخواهی نتانیاهو، که «از این امر آگاه نبودم»، احتمال پایان دادن زودهنگام سفر رسمی مرد دوم سیاست آمریکا به اسرائیل، ختم به خیر شد؛ ولی در تمامی سالهای دولت باراک اوباما، دولت اسرائیل با تداوم شهرکسازیها، از سیاست تصریحشده واشینگتن، بارها عدول و به مخالفتهای برآمده از پایتخت سیاسی آمریکا در این زمینه، بیاعتنایی کرد.
بنیامین نتانیاهو از سال ۲۰۱۰ دیگر ایران را به دلیل برنامه هستهای تهران «هدف روشن» خود قرار داده و گفتارهای محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری وقت ایران که اسرائیل آن را «انکار هولوکاست» میدانست و اظهارات پی در پی فرماندهان سپاه پاسداران در خصوص «نابودی قریبالوقوع اسرائیل» و «گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه» مناسبترین و راحتترین آتش تهیه برای سران وقت اسرائیل با هدف همراه کردن آمریکا برای تقابل با ایران بود.
بنیامین نتانیاهو و وزیر دفاع وقتش، اهود باراک، در آن سالهای پردلهره پیاپی از گزینه نظامی سخن میگفتند و در تلاش بودند که نشان دهند که احتمال حمله پیشدستانه اسرائیل به ایران «جدی» است. وزیر دفاع وقت آمریکا اهود باراک را به آمریکا دعوت کرد و آزمایشی از بمبهای موسوم به «مادر همه بمبها» را در صحرای نوادا به او نشان داد تا اسرائیل از اقدام یکجانبه عدول کند هر چند که کم نبودند افرادی در اسرائیل و نیز در آمریکا که تأکید داشتند هشدارهای اسرائیل برای حمله پیشدستانه واقعی نیست و برای وادار کردن آمریکا به درپیش گرفتن سیاست سخت در برابر تهران است.
در دوران حدوداً سه ساله مذاکرات هستهای میان ایران و قدرتهای جهانی و در صدر آنها، آمریکا، بنیامین نتانیاهو خشم خود را از دولت باراک اوباما و جو بایدن آشکارتر کرد و با بهره بردن از روابط دیرینه با کنگره، درصدد متقاعد کردن آنها به همراهی با اسرائیل و علیه دولت مستقر آمریکا برآمد. او در اقدامی که در عرف دپیلماتیک سابقه نداشت، بدون دعوت رهبر آمریکا، در میانه خشم شدید باراک اوباما و جو بایدن، به کنگره رفت و از اعضای کنگره خواست موضع او را بپذیرند نه دیدگاه رئیس جمهور و معاون آمریکا را. به نوشته جروزالم پست، کم نبوند جمهوریخواهان کنگره در آن زمان، بنیامین نتانیاهو را به چشم «رهبر روحانی» خود میدیدند.
جو بایدن بعد از آن سفر نتانیاهو با خشمی بیسابقه در یک سخنرانی فریاد زد که «هیچ فردی در هیچ مقامی در اسرائیل حق ندارد و نباید رئیس جمهور ما را تحقیر کند؛ نقطه، نقطه، نقطه (بس، بس، بس)».
باراک اوباما و جو بایدن بعد از حصول برجام، با پیشنهاد اسرائیل که همچنان از «خطرات ایران» ابراز نگرانی میکرد، در آخرین هفتههای کار دولت خود موافقت کردند که کمک نظامی سالانه آمریکا به اسرائیل برای یک دوره ده ساله به رقم بیسابقه ۳۸ میلیارد دلار افزایش یابد و از جمله اسرائیل ۵۰ فروند هواپیمای پیشرفته جنگی اف۳۵ نیز از آمریکا دریافت کند که تا آن زمان به هیچ کشور دیگری غیر از اسرائیل فروخته نشده بود.
اما زمانی که دولت اوباما- بایدن در آخرین هفته کارش برای اولین بار به قطعنامه نکوهش ساختوسازهای اسرائیل در شورای امنیت رای ممتنع داد، آن هم چند هفته پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات، معلوم بود که پرونده هشت ساله رابطه سیاه دولت اوباما- بایدن با دولت اسرائیل با ناخشنودی عمیق بسته میشود.
دولت اسرائیل تلخکامی شدید از باراک اوباما و معاون او را با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید به فراموشی سپرد و فصلی تازه از روابط بهشدت نزدیک میان آنها گشوده شد که با اقداماتی خطیر و پیاپی به سود اسرائیل همراه بود؛ به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل، انتقال عملی سفارت از تلآویو به اورشلیم، قرار دادن کلیت سپاه پاسداران در لیست تروریستی، برقراری تحریمهای «فلجکننده» علیه ایران که نتانیاهو سالها برای تحقق آن چشمانتظاری کرده بود؛ خروج آمریکا از برجام، از بین بردن قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه، و سرانجام، نزدیک کردن اسرائیل به امیرنشینهای خلیج فارس که در همین هفتههای اخیر در قالب دو قرار داد صلح با امارات متحده عربی و بحرین عینیت یافت و سران سودان نیز با وجود همه کشمکشهای داخلی کشورشان، برای عادیسازی رابطه با اسرائیل اعلام آمادگی کردند هر چند که هنوز معلوم نیست چقدر در این نیت موفق باشند.
بنیامین نتانیاهو همواره گفتهاست که او تنها دولتمرد در جهان بود که برجام را قبول نکرد و با آن کنار نیامد و با روی کار آمدن دونالد ترامپ، موساد را مأمور کرد اسناد هستهای آرشیو حقیقی ایران را به اسرائیل بیاورند تا به دونالد ترامپ «ثابت کند» که نیت اولیه ایران ساخت بمب اتمی بودهاست. این اسناد تنها یک ماه پیش از خروج رسمی آمریکا از برجام در اسرائیل رونمایی شد.
دونالد ترامپ با همه کارهایی که برای اسرائیل کرده بود، در انتخابات میاندورهای کنگره در سال ۲۰۱۸ گفت، تأکید آن دسته از یهودیان آمریکا که به حزب دمکرات رای میدهند، به اندازه کافی اسرائیل را دوست ندارند؛ ایوب قرا، وزیر پیشین عرب دروزی نزدیک به بنیامین نتانیاهو با صراحت بیشتری همین روزها گفت یهودیان آمریکایی که به آقای ترامپ رای ندادند، «خیانت کردند».
بخش چشمگیری از میان ۳۰ تا ۴۰ درصد یهودیان آمریکایی که در این آخرین انتخابات به دونالد ترامپ رای دادهاند گفتهاند که منافع اسرائیل و یاریهای او به اسرائیل ملاک رایشان بود. اما باز حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد از یهودیان آمریکایی رای سنتی هواداری از دمکرات را به صندوقها ریختند. این آمار هنوز نهایی نیست هرچند که روند تمایلات، مشهود است.
برخی دولتمردان نزدیک به بنیامین نتانیاهو مانند زاخی هانگبی گفتهاند که سیاستهای کاملاً روشن جو بایدن و سناتور کامالا هریس علیه شهرکسازیها و حمایتشان از لزوم تجدید مذاکرات سیاسی اسرائیل و فلسطینیان خاطر نخستوزیر اسرائیل را مکدر نمیکند. اما این گفته با تردید افراد دیگری دراسرائیل روبروست که تأکید دارند که برای بنیامین نتانیاهو مسئله شهرکسازیها اهمیتی بسزا دارد هر چند که او ظاهراً باید سخن گفتن از الحاق شهرکنشینها را در دوران دولت بایدن به فراموشی بسپارد.
از لحظه اعلام پیروزی جو بایدن، دولتمردان و حامیان بنیامین نتانیاهو نکات مثبت و متعدد حمایتهای «رئیس جمهوری منتخب آمریکا» در نیم قرن اخیر از اسرائیل را برجسته کرده و ابراز امیدواری میکنند که دولت او سیاستهای دولت دونالد ترامپ، هم علیه ایران و هم در راستای صلح اسرائیل و اعراب را ادامه دهد.
با وجود این، از گفته بسیاری از وزیران و سیاستمداران نزدیک به بنیامین نتانیاهو و فرماندهان ارشد پیشین ارتش اسرائیل، هویداست که نقطه اصلی جوش در تنش احتمالی در روابط آتی اسرائیل و آمریکا، ایران خواهد بود.
طیف وسیعی از اظهارات اولیه مقامات رسمی دولتی اسرائیلی نشان از آن دارد که بنیامین نتانیاهو و دولتش به آسانی با ورود دوباره آمریکا به پشت میز مذاکرات برجام با ایران و عملی کردن سیاستی که آقای بایدن در مقاله اوایل ماه سپتامبر برای سایت سیانان نوشت، کنار نخواهند آمد مگر آنکه دولت بایدن- هریس در نیت خود کاملاً راسخ باشند.
شبکه کان اسرائیل گزارش داده که سفر این هفته مایک پومپئو وزیر خارجه و الیوت ابرامز نماینده ویژه دولت ترامپ در امور ایران به اسرائیل برای بستن آخرین قراردادها در راستای منافع اسرائیل در دو ماه و نیم پایانی دولت کنونی آمریکا است. اسرائیل از اقدامات هفتههای گذشته آمریکا در سفتتر کردن حلقه تحریمها علیه ایران، ظاهراً با این هدف که دولت بایدن- هریس نتواند به سادگی آنها را بردارد، حمایت کرده بود.
بنیامین نتانیاهو و حامیانش میخواهند که دو ماه و نیم پایان کار دولت دونالد ترامپ، اگر رفتن او از کاخ سفید قطعی باشد، با نشان دادن بیشترین احترام به او و مقامات دولت واشینگتن باشد که در این چهار سال بسیاری از آرزوهای اسرائیل را برآورده و راه تقویت اسرائیل برای سالهای طولانی دیگر هموار کردند.
به ارزیابی تحلیلگران در اسرائیل، کاملاً محتمل است که بنیامین نتانیاهو برای داشتن دولتی راستگراتر ائتلاف دولت کنونی را پایان داده و انتخابات دیگری برگزار کند که دست او را برای نحوه تعامل با دولت تازه واشینگتن بازتر بگذارد زیرا او کماکان به حمایت جامعه اکثراً راستگرای اسرائیل تکیه دارد.
راه و روش ایران در این وضعیت تعیینکننده است.