با خروج آمریکا از برجام، بیشتر شرکتهای هوایی خارجی در حال خروج از ایران هستند. البته برخی دیگر از خطوط هوایی با این خروج شروع به افزایش پرواز به ایران میکنند؛ مثل خطوط هوایی عربی و خطوط هوایی ترک. اما چرا؟
سه شرکت بریتیشایرویز، کیالام و ایرفرانس در حال توقف پروازهای خود به ایران هستند. این در حالی است که پس از برجام تعداد زیادی از خطوط هوایی که پروازهای خود را به ایران متوقف کرده بودند، دوباره پروازهای خود را به ایران دایر کردند. اما چرا این اتفاق رخ داده است؟
این سه شرکت اعلام کردهاند که به دلیل کاهش مسافر، پرواز به ایران صرفه اقتصادی کافی را ندارد. این مطلب چقدر میتواند درست باشد؟ در جواب میتوان گفت این مسئله، میتواند تا حدی متأثر از کاهش مسافر به ایران باشد، اما از طرفی دلایل سیاسی نیز میتواند پشت قضیه باشد.
در چهل سال اخیر همیشه در پی ایجاد تنش بین ایران و غرب، خطوط هوایی سریعتر از بقیه شرکتها فعالیت خود را در ایران قطع میکنند و در میان خطوط هوایی غربی، بریتیشایرویز، کیالام و ایرفرانس بیشتر از باقی شرکتها این کار را انجام دادهاند.
و شرکت آلمانی لوفتهانزا معمولاً کمتر از دیگر شرکتهای هوایی غربی این کار را کرده است.
کاهش مسافر خروجی نسبت به قبل از بازگشت تحریمهای آمریکا، امری واقعی است که شاهد آن هستیم. افزایش قیمت ارز و افزایش قیمت تعرفه خروجی، سفرهای خارجی را برای بسیاری از ایرانیها که تا پیش از این از پس هزینهها بر میآمدند، غیرقابل دسترس کرده است. از طرفی با منفی شدن اخبار رسانههای بزرگ بسیاری از گردشگران خارجی هم از سفر به ایران منصرف شدهاند و بسیاری از تورهای اروپایی هم برنامههای خود را به ایران کاهش دادهاند.
این اتفاق در زمان توافق هستهای برعکس رخ داده بود و تعداد مسافران و گردشگران خارجی به ایران چنان افزایش یافت که بسیاری از هتلهای ایران اعلام میکردند تا ماهها، تمام اتاقهایشان توسط تورهای خارجی رزرو شده است.
از دیگر سو با خروج آمریکا از برجام، فعالیت بسیاری از شرکتهای غربی در ایران کاهش پیدا کرده و یا متوقف شده است. در پی این اتفاق قطعاً سفرهای تجار، مهندسان و تکنیسینهای این شرکتها به ایران کاهش چشمگیر پیدا میکند.
این عوامل سبب میشود تا مسافران بسیار کمتری به ایران سفر کنند. اما این فرمول برای بسیاری از مسیرها چندان صدق نمیکند. به عنوان مثال سه مسیر پاریس - تهران، آمستردام - تهران و لندن - تهران، همیشه از پر مسافرترین مسیرهای غربیِ ایران هستند. این مسیرها به دلیل اینکه بهترین مسیرهای ترانزیتی به ایران هستند، همیشه پر مسافر بودهاند، حتی در بدترین شرایط سیاسی در ایران.
بسیاری از ایرانیانی مقیم خارج که به ایران رفت و آمد دارند، از این سه مسیر پروازی برای تردد بین ایران با آمریکا و اروپا استفاده میکنند.
این افراد به دلیل آنکه اکثراً در آمدشان ارزی است، نه ریالی، متأثر از قیمت ارز در ایران نیستند. مسافرانی از این دست میتوانند طیف گستردهای را از پدر و مادر یا فرزندانی که برای ملاقات با خانوادههایشان به ایران میروند تا افرادی که همچنان با ایران کار تجاری انجام میدهند، شامل شوند. از طرفی در چنین شرایطی معمولاً مهاجرت از ایران هم افزایش مییابد.
با وجود کاهش شدید فعالیتهای تجاری غرب با ایران اما همچنان بسیاری از شرکتها با ایران تعامل دارند. از طرفی ارتباط علمی ایران با مراکز علمی جهان ادامه دارد و تمامی این عوامل سبب میشود بسیاری همچنان به ایران سفر کنند و مسیرهایی مثل پاریس به تهران یا آمستردام به تهران میتواند بهترین انتخاب برای این افراد باشد.
از طرفی شرکت کی ال ام و ایرفرانس یک گروه هوایی هستند و در نُرم جهانی شاهد آن هستیم که در صورت قطع یک پرواز، اکثراً خط دیگر برای پوشش مسیرها، پروازهای خود را با هواپیمای سبکتر به آن مسیر حفظ میکند.
به عنوان مثال بیشتر مواقع در دو سال گذشته کی ال ام و ایرفرانس از هواپیماهای پهن پیکر مانند ایرباس ۳۳۰ در مسیر ایران استفاده میکردند که تعداد ظرفیت آن بیش از ۲۵۰ نفر است. حال آنکه مسیر تهران به پاریس یا تهران به آمستردام را میتوان با هواپیمای باریک پیکری مثل ایرباس ۳۲۰ نیز که ظرفیت آن زیر ۱۶۰ نفر است، پوشش داد.
اگر دلیل اصلی این شرکتها برای خروج از ایران کاهش تعداد مسافران است، این شرکتها میتوانستند حداقل با یک خط هوایی از گروه خود و با یک پرواز هفتگی که زیر ۱۶۰ نفر را پوشش میدهد، ارتباط خود را با ایران حفظ کنند؛ اما این کار را نکردند. پس به نظر میرسد دلیل توقف این خطوط هوایی به ایران بیش از دلایل اقتصادی، دلایل سیاسی دارد.
اما با خروج این خطوط هوایی از ایران چه میشود؟
اگر روال مانند گذشته باشد، خطوط هوایی عربی و ترک بیشترین استفاده را از این فرصت خواهند برد. بین سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۲ و زمانی که تحریمهای ایران به بیشترین میزان خود رسیده بود، شرکت ترکیشایر پروازهای خود را به ایران افزایش داد. شرکت قطر ایر هم چنین روندی را پیش گرفته بود.
در مقایسه با آن سالها تقریباً عوامل مشابهی وجود دارد؛ به عنوان نمونه بین سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۲ قیمت ارز سه برابر افزایش یافته بود، نقل انتقالات بانکی با ایران قطع شده بود و بسیاری از شرکت غربی هم فعالیت خود را در ایران تعطیل کرده بودند. اما خطوط هوایی عربی و ترک پوشش خود را روی ایران بیشتر کردند تا از ضعیف شدن خطوط هوایی ایران و قطع پروازهای شرکتهای غربی به ایران بیشترین استفاده را ببرند.