تیرماه سال جاری به درخواست نهاد امربهمعروف و نهیازمنکر مشهد جلساتی در دادستانی این شهر بهریاست معاونت دادستان تشکیل و صورتجلسهای تنظیم شد که یکی از مصوبات آن «ممنوعیت استفادهٔ زنان از دوچرخههای بایدو» در کلانشهر مشهد بود.
این صورتجلسه سپس توسط معاون دادستانی به شهرداری ابلاغ شد تا مفاد آن از ابتدای مرداد به اجرا گذاشته شود که بر اساس آن استفادهٔ زنان از دوچرخههای اشتراکی تنها در بوستانهای بانوان ممکن است.
این در حالی است که بر اساس آمار بهدستآمده، تا پیش از اِعمال این محدودیت بالغ بر ۷۰ درصد کاربران بایدو در مشهد را زنان تشکیل میدادند. بازتاب منفی این ممنوعیت بهصورت گسترده ابتدا در فضای مجازی شکل گرفت و اعتراض گسترده شهروندان مشهدی تاکنون به انصراف حدود دو هزار کاربر زن و مرد از استفاده از بایدو انجامیده است.
کاربری در یک توئیت انتقادی خطاب به محسنی اژهای، رئیس قوه قضاییه، نوشت: «شهرداری مشهد میگوید منع استفاده از دوچرخه برای زنان در این شهر به دستور دادستان مشهد انجام شده. آیا قوانین در مشهد در جایی غیر از مجلس تصویب میشود؟ دادستان با استناد به چه قانونی دستور منع استفاده از دوچرخه برای زنان را داده؟»
کاربر دیگری حرکت فراقانونی دادستانی را نقد کرد: «بدون هیچ ادله و استناد قانونی دوچرخهسواری زنان رو ممنوع کردند. بعد سالها آزمون و خطا، تحمل هزینهها و تنشهای بیخود، هنوز هم به این فهم نرسیدند که حکمرانی جنسیتزده بحرانآفرینه!»
شورای شهر مشهد در پیامی محروم شدن زنان از حق استفاده از شبکه دوچرخهٔ اشتراکی بایدو را نقض حقوق شهروندی آنها دانست.
ماده ۱-۴ فصل ۴ منشور حقوق شهرنشینی مشهد در شرح «حق دسترسی به امکانات و خدمات»، دسترسی مناسب بدون وجود هرگونه مانعی که مخل حرکت آزادانه برای اقشار گوناگون جامعه به تمام نقاط شهر خصوصا کاربریها و فعالیتهای آموزشی، فرهنگی و تفریحی باشد، را از حقوق کلیه شهرنشینان میداند.
بهعلاوه عدالت فضایی در بحث توزیع کاربریها با توجه به مقیاس آنها باید در برنامهریزی شهری مدنظر قرار گیرد.
همچنین ماده ۲۶ این منشور بهوضوح هرگونه تبعیض جنسیتی علیه زنان را محکوم میکند: «مدیریت شهری موظف است تمامی حقوق زنان را به رسمیت شناخته و از هرگونه تبعیض ناعادلانه و ناروا به علت جنسیت جلوگیری نموده و زمینه مشارکت فعالانه و موثر آنان را در حل مسائل شهری با حفظ کرامت و شخصیت انسانی مهیا و تسهیل نماید.»
به طور کلی هیچگونه ممنوعیت قانونی برای دوچرخهسواری زنان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد، ولی فتوای رهبر جمهوری اسلامی بیش از قانون مبنای کار مسئولان ستاد امربهمعروف و نهیازمنکر در برخورد با استفادهٔ زنان از دوچرخه بوده است.
سال گذشته ستادهای امربهمعروف و نهیازمنکر شهرهای مختلف خراسان از جمله سبزوار و فریمان دوچرخهسواری زنان را ممنوع کردند. پیرو این دست ممنوعیتها، دادستان طرقبه شاندیز ورود زنان دوچرخهسوار به طرقبه را ممنوع کرد که با واکنش زیادی در رسانهها و فضای مجازی مواجه شد و خوشبختانه به لغو ممنوعیت انجامید.
تاریخچهٔ دوچرخههای عمومی و اشتراکی در مشهد
اولین اقدامها برای ایجاد دوچرخههای عمومی در مشهد در دهه ۸۰ صورت گرفت. تعداد کمی ایستگاه دوچرخه در مناطقی چون کوهسنگی، فلکه پارک و تقیآباد تعبیه شده بود که شهروندان (فقط مردان) میتوانستند از اپراتور(گرداننده) دوچرخه امانت بگیرند و بعد از استفاده دوچرخه را بازگردانند.
رفته رفته با مطرح شدن و گسترش روزبهروز دوچرخههای اشتراکی در سطح دنیا، اواخر سال ۹۰، شورای شهر مشهد هم تصمیم به راهاندازی دوچرخهٔ اشتراکی در این شهر گرفت. ولی از آنجا که شهرداری مشهد بودجهای را برای این کاراختصاص نمیداد، از بخش خصوصی کمک گرفته شد. ایستگاههایی در سطح شهر تعبیه گردید که بالای آنها بیلبوردهای تبلیغاتی نصب میشد تا سرمایهدار از درآمد تبلیغاتی آنها هزینههای این سیستم دوچرخه را تأمین کند.
این دوچرخهها از کیفیت پایینی برخوردار بودند و بسیار کم توسط شهروندان (فقط مردان) مورد استفاده قرار گرفتند.
در اوایل کار، شورای شهر دوره چهارم در سال ۹۲، نسبت به «ظاهر زنانه» دوچرخهها که ناشی از نداشتن میله در قسمت فوقانی جلوی آنها بود، انتقاد کرد و طی مذاکره با شرکت مربوط، سرمایهگذار را مجبور به تغییر شکل دوچرخهها کرد. این در حالی بود که زنان حتی اجازه استفاده از این دوچرخهها را نداشتند و تنها مردها میتوانستند از این خدمات بهرهمند شوند.
متأسفانه از همان اوایل به دلیل جهش ارزش ارز و تورم بالا سرعت فعالیت سرمایهگذار پایین آمد و با تغییر مدیریت در سالهای بعد، مشکلات متعددی ظهور کرد.
کیفیت پایین دوچرخهها، هزینهٔ بالا و شرایط سخت ثبتنام (مثلاً نیاز به سفته بانکی)، هوشمند نبودن ایستگاهها، قیافهٔ «مردانهٔ» دوچرخهها، سرویس نکردن دوچرخهها توسط شرکت، محدودیت زمانی استفاده و البته محرومیت زنان و کلاً مدیریت ضعیف پروژه، همگی باعث شد که این ایستگاهها عملاً بلااستفاده بمانند.
بهرغم کیفیت پایین این سیستم، مشهد جزو اولین شهرهای ایران بود که سرویس دوچرخهٔ اشتراکی را راه انداخت. اما از آنجا که شرکت خصوصی علاقهٔ زیادی به تسهیل و بهبود کیفیت این سیستم نشان نمیداد، بعد از کشیده شدن اختلافات بین شهرداری و سرمایه گذار به محکمه قضایی، نهایتاً در سال ۹۹ این سیستم بهکلی از سطح شهر مشهد برچیده شد.
اهداف اصلی سرویس دوچرخههای اشتراکی و اهمیت دسترسی آزاد برای همهٔ شهروندان
نبودِ نگاه درست به محیط زیست و اهمیت ندادن به سبک زندگی سالم و فعال در ایران کیفیت زندگی شهروندان را از بسیاری جهات آسیبپذیر کرده است. در اغلب کشورها دولت و جامعهٔ مدنی توجه و منابع فزایندهای را به سمت حفظ محیط زیست و تضمین سلامت شهروندانشان اختصاص میدهند،
اما ایران ما متأسفانه روزبهروز با بحرانهای بیشتری در این عرصهها مواجه است.
بسیاری از کشورهای پیشرفتهٔ صنعتی، با تکیه بر الگوهای توسعهٔ پاک شهری تلاش دارند میزان استفاده از خودرو و انرژیهای فسیلی را با سیاست، تدبیر و وضع قوانین جدید هر روز کاهش دهند.، در حالی که در ایران بودجهٔ عمومی صرف ساخت بزرگراه، پارکینگ و امثال آنها میشود، یعنی تقویت یک نگاه «خودرومحور».
رواج سبک زندگی غلطِ خودرومحور در میان شهروندان نیز تشدید آلودگی هوا، بدتر شدن شرایط سلامت جسمی افراد و کاهش ارتباط اجتماعی را بهدنبال داشته است.
هدف اصلی پروژههایی چون دوچرخهٔ اشتراکی بایدو در درجهٔ اول تغییر سبک زندگی مردم در جهت سالم سازی و فعال بودن است. اگر مردم سبک زندگیشان را عوض کنند، استفاده از خودرو را تا حد امکان با پیادهروی و دوچرخهسواری جابهجا کنند، کاهش خشونت در جامعه، بهبود سلامت، بهبود کیفیت هوا، افزایش سلامت مردم و بسیاری تأثیرات پایدار دیگر را در پی خواهد داشت. دوچرخه یکی از ابزارهایی است که میتواند ما را به سمت جامعهای سالمتر ببرد.
بایدو؛ ققنوس سیستم دوچرخهٔ اشتراکی مشهد
پس از سال ۱۳۹۶ و بالا آمدن شورای ششم اصلاحطلب، این شورا به فکر ایجاد جایگزینی برای سیستم قبلی (دوچرخههای اجارهای) بود. از همین رو اواخر سال ۹۸ مأموریت انجام این پروژه به شرکت الیت، متولی ساماندهی پارکینگهای شهر مشهد، سپرده شد.
تیم الیت مجهز به متخصصان آیتی بود و قرار شد سیستمی هوشمند جایگزین سیستم قدیمی شود. شرکت الیت کارگروهی از متخصصان شهرداری و سمنها را تشکیل داد که مأموریت داشت تجربیات دوچرخهٔ اشتراکی در سطح کشور و جهان را بررسی و مدل مناسب هوشمند برای مشهد را پیدا کند.
در همین سالها فعالان حوزهٔ محیط زیست، دوچرخهسواران و شهروندان دیگر مشاهدات و تجربیات خود از دوچرخههای اشتراکی در خارج کشور بهخصوص اروپا را با مسئولان مربوط در میان میگذاشتند. مدیران شهری نیز به سهم خود در سفرهای خارجیشان و ارتباطهایی که با پروژههای شهری این کشورها داشتند، به دنبال ارتقای سیستم دوچرخههای اشتراکی در مشهد بودند. به این ترتیب، حجم خوبی از دادهها از این گروهها جمعآوری و در اختیار کارگروه قرار داده شد.
برای انتخاب عنوان این سرویس شهری، از تعدادی از دوچرخهسواران اهل هنر و خوشذوق خواسته شد تا اسمی ساده، جذاب و گویا را انتخاب کنند که بهخاطرماندنی هم باشد. عناوین گوناگونی پیشنهاد شد، از جمله بایدو، آگورو، دوکسی، پاکسی، پاکرو، پاکدو، دوپاک، پاکیدو و مرکب.
بعضی از این اسامی، مورد مشابه در ایران و دنیا داشت، مثل پاکرو که روی خودروهای هیبرید تاکسی هیوندای تهران گذاشته شده است. از آنجایی که در مشهد، هشتگ #با_دوچرخه برای ارتقای فرهنگ دوچرخهسواری بسیار استفاده میشود، بالأخره «بایدو» انتخاب شد.
طی بررسی نمونههای دوچرخهٔ اشتراکی موجود در ایران و انتقادات کاربران آنها تصمیم گرفته شد که دوچرخهٔ دندهای ۲۶ unisex (بدون جنسیت) مجهز به سیستم هوشمند از چین خریده شود. برنامهٔ اعزام تیم مجربی از متخصصین به چین برای بازدید و بستن قرارداد در اواخر سال ۹۸ با شیوع همهگیری کرونا و در نتیجه محدودیتهای سفر و لغو واردات کالا از چین کنسل شد.
طراحی، ساخت و راهاندازی بایدو مدیون ماهها تلاش و همت فعالان مردمی در دوران کرونا
بعد از مواجهه با مشکل کرونا، یک تیم کارشناسی متشکل از مهندسین و متخصصین بومی (اعضای سمنها) داوطلب شد تا طراحی سیستم هوشمند و دوچرخههای بایدو را با تکیه بر ظرفیتهای داخل ایران درآن شرایط بحرانی انجام دهد.
بر همین اساس ساعات زیادی برای طراحی و مهندسی بایدو با تمام استانداردها و ویژگیهای در نظر گرفته شده برای مشهد صرف گردید. تنها کارخانهای که در ایران کار دوچرخه میکرد، آساک دوچرخ قوچان بود که در آن زمان تعطیل بود. پس از انجام مذاکرات، ساخت مدلهای اولیه بایدو در ۳-۴ ماه اولیه سال ۹۹، با کار دقیق ۴ مهندس زبده مشهدی در کارخانه آساک انجام شد.ژ
سرانجام اولین مدلهای بایدو اواخر اردیبهشت ۹۹ آماده شد و پس از تأیید شهرداری، با امضای قرارداد با شرکت آساک، کار تولید و تحویل دوچرخهها در اواخر شهریور آغاز شد. حتی اپلیکیشن بایدو هم در این مدت توسط یک شرکت در مشهد بنام دانشبنیان فراهم گردید.
خرید و وارد کردن قفلهای هوشمند برای بایدو از چین اما به دلیل محدودیتهای کرونا و تحریمها با مشقات زیادی همراه بود، ولی با تلاشهای پیگیرانه شرکت الیت به سرانجام رسید. خوشبختانه شهرداری هم بودجههایی را برای ساخت دوچرخه، خرید قفل هوشمند، بنای ایستگاهها و طراحی اپلیکیشن در نظر گرفته بود.
اواخر بهمن ۱۳۹۹، ایستگاههای ابتدایی مجهز شدند و استفادهٔ آزمایشی از بایدو آغاز گشت. فراخوانی مردمی داده شد تا شهروندان دوچرخهها را تست کنند. حدود دو ماه این سیستم به صورت آزمایشی توسط شهروندان، این بار با مشارکت زنان، تست شد، خطاها و باگهای سیستم شناسایی و رفع ایراد شد و از اوایل سال ۱۴۰۰ امکان استفادهٔ همگان از دوچرخههای اشتراکی بایدو فراهم گردید.
استقبال پرشور زنان از سیستم دوچرخهٔ اشتراکی مشهد
کاربران زن از همان ابتدا استقبال بسیار خوبی از بایدو نشان دادند. در میان کاربران زن از تمامی اقشار زنان و طیفهای مختلف اجتماعی، مذهبی و اقتصادی به چشم میخورد. آنان بدون هیچ مسئلهای کنار یکدیگر از بایدو استفاده میکردند و حضور بسیار پررنگی را داشتند. زنان شاغل و خانهدار بسیاری روزانه از بایدو برای جابهجایی شهری استفاده میکردند. مادران در کنار کودکانشان از بایدو استفاده میکردند که بسیار برای سلامت و شادابی خانواده مهم بود.
حتی فرهنگ استفاده از بایدو برای انجام خرید رفتهرفته میان زنها در حال شکلگیری بود. این همان استفاده از دوچرخه بهعنوان وسیلهٔ حملونقل شهری بود که داشت در میان زنها نیز پا میگرفت.
کلیپهای شاد زیادی از این زنان و استفادهٔ آنان از بایدو در فضای مجازی در این چند ماه وجود داشت که احساس خرسندی از تسهیلات شهروندی را در چهره آنان نشان میداد. زنان همچنین در کمپینها و فعالیتهای دوچرخهسواری مشهد پابهپای مردان فعالانه حضور داشته و دارند. هر هفته علاوه بر استفاده از دوچرخههای شخصی، با بایدو در پویش «سهشنبههای بدون خودرو» شرکت میکنند.
استقبال خوب مردم از سیستم بایدو
علیرغم آنکه سیستم بایدوی مشهد در مقایسه با پروژههای کلان خودرو-محور بودجهٔ بسیار محدودی را به خود اختصاص داده بود، بازخورد و استقبال مردمی از آن به گونهای بود که پروژههای دیگر را تحتالشعاع قرار داد. روحیهٔ نشاط و شادابی در مردم کاملاً مشهود بود و بهشدت معترض بودند که چرا این سیستم به صورت گستردهتری نیست و تعداد دوچرخهها محدود است.
بایدو وسیلهای بود که عموم مردم در اوقات خوششان از آن استفاده میکردند. عکسهای یادگاری، لحظات خوشی که با خانواده در کنار هم داشتند، همه در ذهن مردم ماندگار شد. بازخورد خوب مردم مشهد انعکاس وسیعی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هم داشت.
رویکرد مثبت مردم به دوچرخهسواری در کنار توسعهٔ مسیرهای دوچرخه و بهبود زیرساختهای دوچرخهسواری در سالهای اخیر در افزایش و ارتقای فرهنگ استفاده از دوچرخه تاثیر بسزایی داشته است.
در شرایط کرونا، گرایش مردم جهان هم به دوچرخه افزایش یافت و مشهد مستثنا نبود. از سوی دیگر، با توجه به مشکلات اقتصادی، قیمت بالای ارز و وارداتی بودن دوچرخه در ایران، بسیاری از خانوادهها توانایی خرید دوچرخه به تعداد کافی برای تمام اعضای خانواده را ندارند. بایدو بهنوعی این کاستی را هم جبران میکرد. مثلاً اگر خانوادهای یکی دوتا دوچرخه داشتند، یکی دوتا بایدو برمیداشتند و بهصورت خانوادگی دوچرخهسواری میکردند.
عملاً یک حجم دوچرخهسوار که ترکیبی از دوچرخههای شخصی و بایدو بود، در سطح شهر دیده میشد که خود پیشرفت بسیار خوبی را به نمایش میگذاشت. اما حالا بسیاری از زوجها و خانوادهها به دلیل ممنوعیت استفاده بایدو برای زنان، دوباره از هم جدا افتادهاند.
این درحالی است که دوچرخههای بایدو، مانند دوچرخههای اشتراکی دیگر در سراسر جهان، هدف اولیهشان حملونقل است و نه ورزش و تفریح. جانمایی ایستگاهها هم بهگونهای است که اینها مکمل سیستم حملونقل عمومی و انبوهبر مثل مترو و بیآرتی باشد و بایدو برای انجام پارهسفرهای شهروندان است.
بنابراین کاربران از بایدو هم برای حملونقل در طول ساعات کاری استفاده میکردند و هم در ساعتهای عصر برای تفریح فردی و خانوادگی. تقاضای بسیار زیاد برای افزایش تعداد بایدوها در سطح شهر در همین ماههای اخیر، بهخصوص در ساعات اوج ترافیک، حاکی از استقبال روزافزون مردمی از این سرویس سالمسازی شهری بود.
تعداد مشترکان ثبتنامشده تا قبل از ابلاغ ممنوعیت خانمها، بالغ بر ۱۶ هزار نفر بود که روزبهروز هم بیشتر میشد. اما در هفتههای اخیر بهدنبال اعمال محدودیت بایدو برای زنان، بیش از دو هزار کاربر زن و مرد تا امروز انصراف دادهاند. متأسفانه تعداد سفر در روز هم از ۲۵۰۰ مورد به حدود ۷۰۰ مورد رسیده است.
استفادهٔ از بایدو در پارک زنان؛ انتظار غیرواقعبینانه
تعدادی پارک بانوان در مشهد موجود است، اما همگی به «مسیر دوچرخه» مجهز نیستند. اکثر این مسیرها قدیمی و غیراستاندارد هستند و عملاً مسیر دوچرخه نیستند. یعنی بیشتر آنها راههای پیچدرپیچی هستند که اصلاً استانداردها و ایمنی لازم را ندارند که متأسفانه این وضعیت منجر به حوادثی هم شده است.
اینکه زنها از این پس باید به بوستانهای بانوان بروند تا بتوانند از بایدو استفاده کنند، معقول نیست. دوچرخهٔ اشتراکی یک مدل حملونقل است و یک وسیله صرفا ورزشی نیست. هدف اصلی بایدو هم ورزش نیست، بلکه جابهجایی روزانه و حملونقل است. مقصد ممکن است کاری، تفریحی، خرید یا هر مسئلهٔ دیگری باشد.
علاوه بر این، استفاده از بایدو در بوستان بانوان معنایی ندارد، بهدلیل اینکه دوچرخههای اشتراکی با اپلیکیشن کار میکنند و سفرهای شهری بین نقطهٔ الف و ب را پایش میکنند. بنابراین وقتی کاربر زن در یک نقطه دور خودش میچرخد، عملاً استفاده از یک نرمافزار و یا قفل هوشمند معنایی ندارد. هدف بایدو حملونقل شهری است نه تفرج در پارک.
از آن گذشته، تمام بوستانها مجهز به بایدو نشدهاند و کلاً این ادعا که زنها میتوانند در بوستانها با بایدو تردد کنند، مردود است. پراکنده بودن این پارکها در سطح شهر عملاً استفادهٔ حملونقل شهری بایدو برای زنان را از بین برده و کاربرد دوچرخه برای آنها را به وسیلهای ورزشی-تفریحی تقلیل میدهد.
اهمیت حق شهروندی زنان در استفاده از سرویس دوچرخههای اشتراکی
هر حق شهروندی باید از آنِ تمام افراد جامعه باشد. بایدو پروژهای است که از محل بودجهٔ عمومی مشهد فراهم شده است. شهرداری یک نهاد خدماتی برای همهٔ مردم شهر است؛ فرقی نمیکند این مردم چه عقیده، جنسیت یا زمینهٔ تحصیلی و اقتصادی داشته باشند.
تمامی اقشار جامعه در سراسر شهر، خانهدار، دانشجو، کارگر، کاسب، مهاجر، کارمند یا هر فرد دیگری، حق استفاده از خدمات شهری را دارد. وقتی شهرداری خدمتی را ارائه میدهد برای همهٔ این افراد است و این اصلی است که هم در قانون اساسی و هم در منشور حقوق شهرنشینی شهرداری آمده است.
امید به آینده
پس از اِعمال ممنوعیت دادستانی و حذف زنان، بسیاری از کاربران مرد نیز معترض این ممنوعیت شده و بایدو را تحریم کردند و معتقدند اگر خانمها نتوانند از این سرویس عمومی استفاده کنند، مردها هم نباید استفاده کنند.
با وجود این تحریمها عدهای معتقدند که علیرغم اینکه شروع این ممنوعیت برای زنان از راه غیرقانونی بوده، بایستی راه قانونی را برای بازگرداندن حق زنان پیش گرفت. سیستم قضایی در حال حاضر زیر سؤال است چون یک کار فراقانونی انجام داده است و امید به مداخله قانونی در این مسئله و ایجاد قانون حمایتی از زنان همچنان وجود دارد.
فشار رسانهای، اعتراض مردمی در فضاهای مختلف مجازی و غیرمجازی، و تماسهای اعتراضی مردمی با شهرداری میتواند به پیشبرد این هدف، یعنی رفع تبعیض علیه زنان در استفاده از همهٔ مزایای بایدو (سرویس دوچرخههای اشتراکی)، کمک کند.
اهمیت استفاده از بایدو در دوران کرونا
آمارهای تکاندهندهٔ ابتلا و تلفات کرونای روزهای اخیر در مشهد دغدغهٔ استفاده زنان از سیستم اشتراکی بایدو را بیش از پیش به نظر میآورد. با ظهور همهگیری کرونا بسیاری از شهرهای پیشرفتهٔ دنیا برای ارتقای سیستم اشتراکی دوچرخه تلاشهای قابلتوجهی انجام دادند که منجر به استفادهٔ بیش از پیش از دوچرخه در میان شهروندان گردید.
بهگفتهٔ برخی محققان، دوچرخهسواری در بسیاری جهات از افراد در برابر کووید ۱۹ محافظت میکند. بهگفته مایلکل بارکزوک، ویروسشناس آلمانی، در مجله اشپیگل، در طول دوچرخهسواری، مجاری تنفسی افراد بهخوبی تهویه میشود و فرد تنفس عمیقتری دارد و این به خونرسانی بهتر کمک میکند.
علاوه بر این، امکان استنشاق اکسیژن بیشتری در فضای باز وجود دارد و بدن انسان ویتامین D بیشتری تولید میکند که به سیستم ایمنی بدن کمک میرساند. دوچرخهسواری همچنین خلقوخو و خواب را بهبود میبخشد، باعث کاهش فشار خون میشود و برای بیماران دیابتی نیز مفید است.
علاوه بر بهبود سیستم ایمنی بدن، دوچرخههای اشتراکی بهعنوان وسیلهٔ حملونقل به بهترین نحو به رعایت فاصلهٔ اجتماعی کمک میکنند. بهگفته گرد آنتس، دوچرخه «بهترین شکل محافظت از خود» است. شما بهسرعت روی دوچرخهٔ خود از دیگران فاصله میگیرید و احتمال تنفس در قطرات ریز که ویروس کرونا را در حین دوچرخهسواری منتقل میکنند، تقریباً صفر است.
در نهایت، دوچرخهسواری شما را شادتر میکند. در شرایطی که بسیاری از مردم با بحران کرونا درگیر هستند، آرامش و شادی بسیار مهم است. استفاده از دوچرخه در فضای باز به بدن و ذهن افراد این اجازه را میدهد تا آرام شوند. هورمونهای شادی، اندروفین، در طول دوچرخهسواری ترشح میشوند.
بنابراین امکان استفاده از سرویس بایدو در مشهد برای تمامی شهروندان کمک شایانی میتواند باشد برای بهبود سلامت جسمی و روانی همهٔ افراد جامعه، چه مرد و چه زن.