کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان، یک سند بینالمللی است که در سال ۱۹۷۹ به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسیده است و تقریباً همۀ کشورهای جهان عضو آن هستند. جمهوری اسلامی ایران یکی از معدود کشورهای جهان است که به این کنوانسیون ملحق نشده است.
این کنوانسیون دارای یک مقدمه و ۳۰ ماده است و کشورهای عضو آن متعهد میشوند که هرگونه تبعیض علیه زنان را که مغایر اصل برابری انسانهاست، از بین ببرند. آنها همچنین متعهد میشوند که برای اطمینان از برقراری مساوات در حقوق سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای زنان ، اقدامات فوری به عمل بیاورند. مواد ۱۰ تا ۱۴ این کنوانسیون، دول عضو را متعهد مینماید که در زمینههای آموزشی، شغلی، بهداشت، اقتصاد و امور اجتماعی، رفتاری مساوی بین مردان و زنان کشورهای خود داشته باشند. این نوشته به بررسی موارد تعارض مواد کنوانسیون فوقالذکر با قوانین جمهور اسلامی ایران اختصاص دارد.
مهمترین موارد تعارض این کنوانسیون با قواعد اسلامی حاکم بر ایران عبارتند از:
۱ ـ ارث: طبق قواعد اسلامی، سهم ارث زنان نصف سهم مردان است.
۲ ـ دیه: دیه زنان نصف مردان است. جالب توجه است که دیۀ برخی قسمتهای بدن مردان، از دیه زنان بیشتر است.
۳ ـ حق طلاق: حق طلاق بطور مطلق با مردان است.
۴ ـ حق مسافرت زنان: زنان بدون اجازۀ مستقیم همسران یا سرپرستان مذکر آنان ( تنها معیار انتخاب آنان به عنوان سرپرستان، مرد بودن فیزیکی آنهاست). مسافرت دراین مفهوم به معنی حتی قدم گذاشتن به خارج از خانه تفسیر شده است.
۵ ـ شهادت زنان در دادگاهها و محاکم رسمی، شهادت زنان به اندازۀ نصف مردان ارزش و اعتبار دارد. یعنی شهادت دادن دو زن معادل شهادت یک مرد در دادگاه است.
۶ ـ زنان نمیتوانند قاضی باشند. هیچ زنی نمیتواند در سیستم اسلامی ایران قاضی باشد. قاضی (حاکم شرع) فقط از بین مردان انتخاب میشود. اخیراً در برخی جاها (مثل دادگاه خانواده) زنانی را ظاهراً به عنوان قاضی به کار گرفتهاند ولی احکام یا تصمیمات آنها بدون تأیید قاضی شرع بیارزش است.
۷ ـ حضانت اطفال: سرپرستی یا حضانت اطفال همیشه با مردان است. مثل خیلی از موارد دیگر، این مطلب به نحوی توسط تفسیر میشود که امتیازی برای زنان است و آنها را به سرپرستی اطفال نمیگمارند و این فشار مالی را به مردان میدهند.
۸ ـ زنان اقلیت: زنانی که عضو اقلیتهای مذهبی باشند (بخصوص آنهائی که به اقلیتهائی تعلق داشته باشند که "اهل کتاب" خوانده نمیشوند)، از "تبعیض مضاعف" رنج میبرند. زیرا آنها هم زن هستند و هم از گروههای اقلیت.
۹ ـ ازدواج : مردان میتوانند چهار زن بگیرند و البته زنان نمیتوانند همزمان بیش از یک شوهر داشته باشند.
۱۰ ـ ازدواج موقت ـ مردان میتوانند زنان صیغهای داشته باشند. این یک قاعدۀ شیعی است و سنیها آنها را قبول ندارند.
۱۱ ـ زنانی که با خارجیها ازدواج کنند، طبق قواعد اسلامی حاکم بر ایران، تابعیت خود را از دست میدهند.
۱۲ ـ افرادی که دین اسلام را ترک کنند (مرتکب ارتداد شوند)، اگر مرد باشند بلافاصله محکوم به اعدام میشوند ولی در مورد زنان، حکم این است که آنان را در زندان نگاه دارند و هر روز در زمان نمازهای یومیه، شلاق بزنند تا وقتی که دست از ارتداد بردارند و به اسلام باز گردند. این "امتیاز" به زنان از بابت اعتقاد بر اینست که زنان سست فکر هستند و برعکس مردان که تصمیم آنان قاطعیت دارد، تصمیم زنان ناشی از ضعف دماغی است.
۱۳ ـ لباس: در قواعد اسلامی حاکم بر ایران، قواعد ناظر بر لباس پوشیدن بین زنان و مردان کاملاً تبعیضآمیز است. زنان باید تمام بدنشان را، به غیر گردی صورت و کف دستهایشان (از مچ تا انگشتان) مخفی کنند. کل بدن زنان "عورت" محسوب میشود و مثل بالنتیجه باید از انظار عمومی مخفی بماند. هیچگونه محدودیت مشابهی برای مردان وجود ندارد. فقط در برخی موارد از مردها خواسته شده که به زنان "بد" نگاه نکنند.