متفاوت بودن (۷)؛ مرا به عنوان زن قبول ندارند

متولد مه ۱۹۶۲. جو گوسلینگ در زندگی‌نامه خود می‌نویسد که پدر و مادر او نمونه خوبی از تلفیق و تحرک طبقاتی در جامعه بریتانیا قرن ۲۰ را به نمایش می‌گذارند. یکی متعلق به طبقه کارگر لندنی و دیگری متعلق به طبقه مرفهی که دور از هیاهوی شهر زندگی می‌کرد. در نهایت هم هیچ کدام نتوانستند ارزش‌ها و هنجارهای طبقه متوسط بریتانیا را ملکه ذهن خود کنند.

وقتی جو از دبستان خود می‌نویسد به حضور تعدادی دانش‌آموز معلول در کنار بچه‌های غیرمعلول اشاره می‌کند که مدیریت مدرسه قائل به کوچک‌ترین تمایزی میان آنها نبود. تنها تفاوت میان دانش‌آموزان، تفاوت میان مذاهب آنها بوده است.

جو از بیماری‌های متعدد و دردهای مزمن خود در دوران نوجوانی سخن می‌گوید، اما هنوز عارضه شویرمان آن‌قدر در وجود او پیش نرفته بود. در بیست و چند سالگی جو گوسلینگ معلول می‌شود و معلولیت را می‌پذیرد.

 

بخشی از مصاحبه: «وقتی که به این فهم و درک رسیدم که معلول هستم و تجربیاتم را با دیگران به اشتراک گذاشتم، احساس آرامش عمیقی به من دست داد، و آن هم زمانی بود که با سیاست‌ها و فلسفه جنبش معلولین آشنا شده بودم.»

عکس: جو گوسلینگ (مجموعه مناظر هولتون لی) 

عکس: جو گوسلینگ (مجموعه مناظر هولتون لی) 

تانگوی درختان - اثر جو گوسلینگ

عذرا (از مجموعه عکس‌های اهالی ساحل)

برهنه

صحنه‌ای از سخنرانی جو گوسلینگ با عنوان «در هر حال نرمال یعنی چه؟». گوسلینگ در این سخنرانی انگاره‌های ذهنی اکثریت جامعه از مفهوم نرمال را به چالش می‌کشد.
 

تجمع معلولان بریتانیا در اعتراض به سیاست‌های دولت دیوید کامرون - عکس: جو گوسلینگ

«چرخ‌ها در آتش» از مجموعه «غیرنرمال» 

«کمک به فرد معلول» از مجموعه «غیرنرمال»

عکس از خود - مجموعه «سایه»

جو گوسلینگ: «دغدغه ویژه من، زنِ معلولِ لزبین است. فارغ از آن، موضوعات کار هنری من مثل آثار همه هنرمندان درباره تولد، مرگ، محیط برساخته بشر و محیط طبیعی، روابط اجتماعی و... است.»