متفاوت بودن (۹)؛ شما فقط بهتر از ما پنهان‌کاری می‌کنید

کارن گفنی، متولد ۱۹۷۷ در ایالت کالیفرنیا آمریکا. در یکی از مصاحبه‌هایش گفته است که از ۹ ماهگی شنا را شروع کرده و ۷ ساله بوده که در المپیک ویژه حضور یافته است. 

شناگر کوچولو در ساحل دریاچه تاهو؛ سال‌ها بعد از این عکس کارن گفنی توانست ۹ مایل عرض این دریاچه را بدون وقفه شنا کند، کاری که انجام آن ۶ ساعت طول کشید. دریاچه تاهو بین ایالت کالیفرنیا و ایالت نوادا قرار دارد.

همراه با پدر؛ کارن به والدین بچه‌های دارای سندرم داون توصیه می‌کند که تمرکز خود را معطوف به استعدادهای آن بچه و کارهایی که می‌تواند انجام بدهد، بکنند، نه آن کارهایی که نمی‌تواند انجام دهد.


 

«فرار از آلکاتراز»؛ زندان مشهوری در خلیج سانفرانسیسکو که موضوع فیلم‌ها و داستان‌های پرطرفداری بوده است. حالا کارن از این زندان می‌گریزد!

رژه افتخار افراد دارای معلولیت در پورتلند؛ رهبری این رویداد در یک دوره بر عهده کارن گفنی بود، چهره‌ای که بنیادی را به نام خود برای پشتیبانی از افراد دارای سندرم داون و دیگر معلولیت‌ها تاسیس کرده است. 

«فکر نمی‌کنم که من در جامعه افراد دارای سندرم داون یک استثنا باشم. جوانان زیادی به سن و سال من هستند که از آموزش خوبی برخوردار بوده‌اند و حالا به سختی سعی می‌کنند که بر محدودیت‌های خود غلبه کنند. من آنها را تشویق می‌کنم که نهایت تلاش خودشان را به‌کار برند و درباره خودشان تفکر مثبتی داشته باشند و به‌هیچ وجه تسلیم نشوند.» بخشی از مصاحبه با کارن
 

عبور از کانال مانش؛ کارن اولین فرد دارای سندرم داون است که عرض کانال مانش را شنا کرده است.

بخشی از مصاحبه: «من در خلال سخنرانی‌هایی که در سراسر کشورم داشته‌ام درباره این مسئله بارها صحبت کرده‌ام که چه احساسی به آدم دست می‌دهد وقتی متوجه می‌شود که با او متفاوت از دیگران رفتار می‌کنند. همچنین از اهمیت دوستی سخن می‌گویم که یعنی بیایید و با کسانی که متفاوت هستند دوستی کنید.»

«عبور از تاهو؛ رویای یک شناگر»؛ کارن سال ۲۰۰۷ عرض دریاچه تاهو را شنا کرد که این رخداد دستمایه یک فیلم مستند شد. 

سخنرانی در یک نمایش مد

بر تصویر اصلی وبسایت «بنیاد کارن گَفنی» این واژه با حروف درشت خودنمایی می‌کند: «اراده».

کارن گفنی: «بعضی اوقات مردم رفتار و نگاهی کلیشه‌ای نسبت به افراد دارای معلولیت دارند. خوب می‌فهمم برای آدم‌های شبیه من چقدر این کلیشه‌ها آزاردهنده و دشوار است. ما فقط به شیوه متفاوتی یاد می‌گیریم.»