هنرمند خواننده و نوازنده راک هاله غفوری که در نیویورک به دنیا آمده و یک مدت ده سال پیش در سانفرانسیسکو یک گروه راک داشت با چند تا صفحه شنیدنی، سه چهار سال است که به زادگاهش نیویورک برگشته و به فرهنگ اجدادیاش، و به زبان فارسی موسیقی اجرا میکند ولی یک نوع موسیقی راک، که مطبوعات آمریکا آن را راک صوفیانه یا sufi rock اسم گذاشتهاند. هاله هفته پیش در نیویورک، و بعد از آن در حاشیه جشنواره سینمائی Sundance در پارک سیتی ایالت یوتا و امشب، شنبه شب هم در کلوپ بزرگی در دو ساعتی شمال نیویورک در مساچوستز برنامه اجرا میکند. رادیو فردا مصاحبهای دارد با هاله غفوری و همراه او به تکههائی گوش میدهیم از اولین میکس CD جدید هاله که هنوز بیرون نیامده است. بهنام ناطقی (رادیوفردا، نیویورک): خانم هاله سالها ترانهسرائی و اجرای موسیقی راک در آمریکا را پشت سر دارد، تجربهای که او را حتی مدتی با پدربزرگ راک آمریکا آقای نیل یانگ در اجرای کنسرتها همسفر کرده بود. هاله در کار جدید خود که نوعی رجوع به فرهنگ اجدادیاش است، از تجربه خود در سالها ترانهسرائی و خوانندگی موسیقی راک در اجرای اشعار معاصر فارسی مثل آثار فروغ فرخزاد استفاده میکند و در اجرای ترانههای قدیمی و معروف، مثل ترانه مرغ سحر و ترانه نوائی.
اما هاله در اجرای ترانههای قدیمی، انگار خاطره یا یادی از آنها را اجرا میکند با جملاتی پراکنده و گاه بدون ربط با هم و از فارسی به انگلیسی میپرد و بر میگردد، و انگار ترانهها را به اجزاء سازندهشان تجزیه میکند و از نو چیز دیگری از آنها به وجود میآورد. هاله غفوری در مصاحبه با رادیوفردا میگوید شاید دلیلاش این باشد که ترانههای ایرانی و همه چیزهای ایرانی دیگر، تکه تکه و بدون ترتیب و نظم در آمریکا به او رسیدهاند.
هاله غفوری (ترانهسرا و خواننده موسیقی راک، نیویورک): من به این آهنگها به عنوان کولاژ فکر میکنم. یک چیزی که از تکههای مختلف زندگی به هم وصل میکنم. من البته اینجا (در نیویورک) بزرگ شدهام این است که آهنگهای ایرانی برای من تکه تکه بودند. همه چیز فرهنگ ایرانی را من تکه تکه خوردم، تکه تکه تجربه کردم. تکه تکه به من رسید. این است که در آهنگها این احساس را حفظ میکنم.
ب.ن.: بعضی از این آهنگها را شما همیشه توی کنسرتها اجرا میکنید اما همان آهنگ، مثل نوائی، یا مرغ سحر، هر بار یک جور دیگر است.
هاله غفوری: آره، درست است. یکی از دلیلهاش این است که نوازندههای من اغلب دارند عوض میشوند ولی الان دیگر فکر میکنم نوازندههای خودم را پیدا کردهام. دیگر عوض نمیکنم. ولی خوب، این یک دلیل است. همچنین من دوست دارم برنامه اجرا کنم و من نرفتم توی خانه بنشینم پنج سال کار کنم. من جلوی مردم دارم رشد میکنم و دارم این آهنگها را explore میکنم، توی این آهنگها جستجو میکنم و الان دارم راضی میشوم از جوری که به وجود آمده است. So, it’s a matter of evolution یک جور تحول است. تحول کارمن است. Does that make sense؟
ب.ن.: سازهای زهی را در گروه نوازندگانی که همراه خانم هاله سفر میکنند خانمها Eyvind Kang و ماریکا هیوز Marika Hughes مینوازند. رضا مسیانی نوازنده سازهای کوبهای است. خود هاله گاهی همراه با بعضی از آهنگها سهتار میزند، و نوازنده گیتار اصلی، طبلها، و گیتار بیس، هنرمند برجسته آقای شهزاد اسماعیلی است که در استودیو و در بیشتر کنسرتها با خانم هاله همراه است.
هاله غفوری: هنوز با من هست و همه گیتار را توی CD شهزاد میزند و خیلی نوازنده خوبی است و شهزاد فکر میکنم الان در ژاپن است وبا خیلیها برنامه اجرا میکند و این است که یک کم سخت است شهزاد را بگیرم.
ب.ن.: خانم هاله غفوری، مانند خیلی دیگر از نسلدومیهای ایرانی در آمریکا، وقتی به دانشگاه رسید به فکر آشنا شدن با فرهنگ اجدادیاش افتاد. ترانه باز هوای وطنم آرزوست در دست او، یادی از وطنی است در دوردست و در رویا، وطنی که هرگز ندیده.
منتقد نیویورک تایمز در باره کار هاله بعد از یکی از اجراهای اخیر او در مجتمع عظیم مرکز لینکلن مینویسد هاله نشاندهنده تحول و تغییر اشکال هنری قدیمی است که خود را با واقعیتهای امروز شهر چند قومی نیویورک تطبیق میدهند. نشریه تخصصی Global Rhythm نام هاله غفوری را در میان نام هنرمندان آیندهدار موسیقی آمریکا قرار داده است.
ب.ن.: آلبوم خانم هاله غفوری را آقای داگی باون Dougie Bowne نوازنده برجسته و باسابقه راک و جاز تهیه کرده است، هنرمندی که دهه 1980 همراه با گروه Lounge Lizards روی صحنه میرفت و در سالهای 1990 به همراه همسرش خانم یوکا هوندا بنیانگذار گروه راک Cibo Mato بود و همراه با David Gilmore و کاساندرا ویلسن برنامه اجرا میکند. خانم هاله غفوری در باره کار با داگی باون میگوید
هاله غفوری: من شاید یک سال و نیم یا دو سال پیش، شهزاد ما را آشنا کرد و داگ اومد یکی از برنامههای من و دید و گفت من میخواهم produce کنم و من هم میشناختماش و میدانستم که کارهاش خیلی جالب و یگانه است و کارهاش را دوست داشتم و گفتم آره، با هم کار کنیم و شروع کردیم آهنگ نوشتن و آلبومم را produce کرد.
ب.ن.: حالا شنیدم که این آلبوم قرار است در بیاید با چه کمپانی؟
هاله غفوری: الان داریم مذاکره میکنیم با یک کمپانی خوب اینجا، آمریکائی، و انشاءالله این سال CD را پخش میکنیم.
ب.ن.: چرا به شما میگویند sufi rocker؟ این ترکیب خیلی عجیبی است، صوفی راکر!
هاله غفوری: (میخندند) بله catchy است و وقتی من این لغت را میشنوم به فکرم میآید عشق، برای اینکه central concept صوفیگری، فکر مرکزی صوفیگری، عشق است دیگر! و یک چیز دیگر که به فکر من میآید، trance، سماع و mystical transcendence through music. عروج عرفانی از طریق موسیقی و همچنین drumming طبل زدن ecstatic تجربه عرفانی میگیری از طریق موسیقی و این چیزها. برای من it’s beautiful. این چیزها به فکرم میآید... جنبه دینیاش برای من مطرح نیست اما این ارتباطها را بله.
ب.ن.: واکنش تماشاگرهای شما که بیشتر آمریکائی هستند به این موسیقی که بیشترش به فارسی است چی است؟
هاله غفوری: What’s the reaction, you said؟ آنها که آنجا هستند دیگر خیلی حال میکنند! (میخندد) و گاهی وقتها با من حرف میزنند و میگویند که یک احساس روحانی میگیرند از برنامه، از موسیقی و میپرسند چی داری میگی؟ مینویسی در CD؟ میپرسند معنی این شعرها چی است و میپرسند آیا میخواهم اینها را در CD ترجمه کنم. خیلی علاقه دارند که بیشتر بفهمند.
ب.ن.: خود شما معنی این شعرهای فارسی که میخوانید میدانید؟
هاله غفوری: خوب، بیشتر... I understand more than I can actually speak. بهتر از آنکه میتوانم توضیح کنم میفهمم.
ب.ن.: مثلا مرغ سحر را چه جوری توضیح میدهید وقتی از شما میپرسند؟
هاله غفوری: خوب، ترجمه میکنم. O’ god! O’ nature! O’ cosmos! Make this dark night light ای خدا ای فلک ای طبیعت! خوب این مرغ سحر را یک زندانی سیاسی نوشته و دارد از آزادی تعریف میکند. آرزوی آزادی را میکند.