کتاب «از شریعتی»، مجموعه گفتهها و نوشتههای دکتر عبدالکریم سروش در باره علی شریعتی، که در هفته گذشته منتشر شد، تصویری گویا از نسبت فکری این دو متفکر نو اندیش مذهبی به دست میدهد. نگرانیهای حاکم بر فضای سیاسی کشور، تشدید سانسور، کاهش درآمد لایه های کتابخوان و نرخ پائین کتابخوانی در جامعه از جمله دلایل عدم رونق نوزدهمین نمایشگاه کتاب بودند که برخلاف سابق بدون جلسات فرهنگی و سخنرانی ها برگزار شد و نشانن از تنگ تر شدن فضای فرهنگی جامعه داشت. انتشار رمان «دن آرام» نوشته میخائیل شولوخف، برنده جایزه ادبی نوبل، با ترجمه محمود اعتمادزاده ـ بهآذین، در نمایشگاه کتاب امسال فرصتی است مغتنم برای علاقمندان زبان فارسی تا زبان این متن را با ترجمه احمد شاملو از همین کتاب بسنجند. فرج سرکوهی (رادیوفردا): دکتر علی شریعتی در دهه 40 و دکتر عبدالکریم سروش در سه دهه اخیر بیش از هر متفکر دیگری بر جهاننگری روشنفکران مسلمان ایران اثر داشته اند. کتاب «از شریعتی»، مجموعه گفتهها و نوشتههای دکتر سروش در باره شریعتی، که در هفته گذشته منتشر شد، تصویری گویا از نسبت فکری این دو متفکر نو اندیش مذهبی به دست میدهد. شریعتی در دهه 40 به زمانی که روشنفکران دینی پرچم مبارزه علیه استبداد، مدرنیته، لیبرالیزم و سوسیالیزم را برافراشته بودند، با تلفیق اندیشه های انقلابی مارکسیستی و برداشت های رادیکال از اسلام و با اندیشه هایی که در قالب ائدیولوژی های مطلق گرا شکل گرفته بود، جوانان مسلمان سرخورده از سنت گرائی اسلامی و گریزان از مدرنیته را جذب کرد.
دکتر سروش از بستر فلسفه انگلیس بر میخاست که در مقابل مطلق گرایی فلسفه کلاسیک آلمان بر نسبیت شناخت آدمی تاکید داشت. سروش در دهه 60 از تحسین کنندگان نقد شریعتی بر سنت بود اما در دهه 70 انیشه های شریعتی را به دلیل ائدیولوژیک کردن دین به نقد کشید و تلاش کسانی چون او را برای استخراج مدل های سیاسی و اقتصادی از دین «دنیائی کردن دین» ارزیابی کرد. شریعتی متفکری بود با گرایش های پوپولیستی و سروش اندیشمندی است با گرایش های لیبرال. گفتارهای دکتر سروش در کتاب «از شریعتی» چالش دو تفسیر متفاوت از اسلام را به خوبی تصویر میکند.
اغلب کارشناسان «نوزدهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران» در دو هفته گذشته را بیرونق ترین نمایشگاه کتاب سالهای اخیر ارزیابی کردند. در نمایشگاه کتاب امسال از شور و شوق سالهای گذشته خبری نبود. تعداد مراجعین در سنجش با چند سال اخیر کاهش چشم گیری داشت. غیبت نشستهای فرهنگی، سمینارها، میزگردها و جلسه های شعر و داستان خوانی، که درچند سال اخیر به یکی از جاذبههای اصلی نمایشگاه بدل شده بود، نشانهای بود از بستهتر شدن فضای فرهنگی.
جمع آوری کتابهایی چون «شازده احتجاب»اثر هوشنگ گلشیری، «خاطرات امیر انتظام»، «تصویرها» اثر اینگمار برگمن و «تاریخ اجتماعی ایران» تالیف مرتضی راوندی تاکیدی بود برحضور سانسور مضاعف در نوزدهمین نمایشگاه کتاب تهران. همه آثار جمع آوری شده با مجوز وزارت ارشاد منتشر شدهاند. نگرانیهای حاکم بر فضای سیاسی کشور، تشدید سانسور، کاهش درآمد لایه های کتابخوان و نرخ پائین کتابخوانی در جامعه ایرانی را از دلایلی میدانند که در بی رونقی نمایشگاه کتاب موثراند.
تیراژهای اندک صنعت نشر ایران را به یارانههای دولتی وابسته و همراه با سانسور نشر ایران را به بحرانی مزمن دچار کرده است. نوزدهمین نمایشگاه کتاب تهران فرصتی بود مغتنم برای تشویق لایه های گوناگون مردم به مطالعه. فرصتی که از دست رفت.
انتشار رمان «دن آرام» نوشته میخائیل شولوخف، برنده جایزه ادبی نوبل، با ترجمه محمود اعتمادزاده ـ بهآذین، در نمایشگاه کتاب امسال فرصتی است مغتنم برای علاقمندان زبان فارسی تا زبان این متن را با ترجمه احمد شاملو از همین کتاب بسنجند. دن آرام را نخستین بار بهآذین در دهه 40 به فارسی ترجمه کرد. در همان زمان احمد شاملو در نقدی که در کیهان سال منتشر شد ترجمه به آذین را دور از سبک و زبان نویسنده ارزیابی کرد. شولوخف به ویژه در گفت و گوهای رمان زبان مردم کوچه و بازار را به زبانی دراماتیک ارتقاء داده است و شاملو بر آن بود که ترجمه به آذین زبان مردمی رمان را به زبان ادبی رسمی بدل کرده است. شاملو با ترجمه گیل گمش امکانات زبان آرکائیک و ادبی فارسی و با ترجمه آزاد دن آرام، امکانات غنی زبان مردم کوچه و بازار را نشان داد. هر دو ترجمه زیبائیهای ساختاری رمان را حفظ کردهاند.