خانم هاله غفوری در کنسرت پنجشنبه شب خود در تالار دانشگاه لاگواردیای شهر نیویورک با ارکستر جدید خود ظاهر شد و حاصل هشت ماه تمرین برای ضبط نخستین آلبوم خود را در اجراهائی تازه از ترانه هائی بر اساس اشعار مولانا و فروغ فرخزاد عرضه کرد. آقای داگی باون، هنرمند برجسته موسیقی راک، که تهیه کننده کنسرت و آلبوم جدید خانم غفوری است. خانم هاله در اجراهای خود واژه ها و نغمه های آشنا را در هم می ریزد، و از سر به هم می دوزد. یک مجله تخصصی او را خیاط سبک شکن موسیقی موسیقی لقب داده است و یکی از 15 هنرمند موج آینده. موسیقی خلسه آور او یک رشته از موسیقی post rock است که می توان آن را ethno trance نام گذاشت. بهنام ناطقي (راديوفردا، نيويورک): خانم هاله غفوري که با نام هاله برنامه اجرا ميکند، در کنسرت پنجشنبه خود، براي نخستين بار حاصل هشت ماه کار خود را به روي نخستين آلبوم خود از اين موسيقي، با همکاري نوازنده چيره دست موسيقي راک و تهيهکننده، آقاي داگي باون Dougie Bowne ارائه داد.
آقاي داگي باون، يکي از چهرههاي برجسته موسيقي راک امروز، براي استينگ و گروه لانج ليزردز طبل مينواخت و سالهاست به تهيهکنندگي روي آورده است. خانم هاله، بعد از کار به عنوان ترانهسرا و خواننده موسيقي راک اوائل دهه 1990، از کاليفرنيا به زادگاه خود نيويورک بازگشت و به تبار ايراني خود روي آورد، و سه چهار سال است کنسرتهائي برگزار ميکند از موسيقياي که با الهام از شعر فارسي و ترانههاي عرفاني ميسازد، به خصوص به روي چند شعر از فروغ فرخزاد و مولوي، مثل اين ترانه که در آن از مولوي به فروغ ميپرد، و از انگليسي به فارسي و از آرامش و سکون به شور و جذبه ميرسد، صداي خود را در ريتمهاي خلسهآور فزاينده و نالههاي ويلنها و گيتارها گم ميکند.
خانم هاله از اشعار فارسي که انتخاب ميکند، و نغمههاي آشناي ترانههاي مشهوري که براي اجرا بر ميگزيند، به عنوان سکوئي براي پرش استفاده ميکند.
روايتهاي گوناگوني که خانم هاله از ترانه مرغ سحر اجرا کرده است، نشان ميدهد يک ترانه به عنوان دستمايه، چقدر جاي کار ميتواند داشته باشد و جستجوي هنرمند در امکاناتي که اين چند نغمه و واژه عرضه ميکنند، پايان ناپذير است. در اين برداشتها، قصد او اجراي اين ترانه به روايتي ديگر نيست، بلکه ارائه کاري است که درآن جملهها و نغمههاي ترانه، در گردباد سرمست و خلسهآميزي که خانم هاله و ارکستر همراه او، برپا ميکنند، تکه پاره ميشوند، در هم ميريزند و به صورتهاي مختلف به هم ميآميزند، و بيانگر چيزي ميشوند فراتر از آن ترانه، چيزي امروزي و در عين حال باستاني.
منتقد موسيقي نيويورک تايمز در باره خانم هاله نوشته بود هاله نشاندهنده تحول و تغيير شکلهاي هنري کهنسال است در برخوردشان با دنياي امروز و شهر چندقومي نيويورک.
خانم هاله در تعبيري کشدار و مستانه ترانهاي از ساختههاي خودش بر اساس يک شعر مشهور مولوي، مثل خيلي ديگر از ترانههاي خود، فارسي و انگليسي را در ميآميزد، و از جائي در دوردست و گذشتهها، پلي به امروز و اينجا ميزند.
ارکستر خانم هاله يک band کامل موسيقي راک است شامل دو گیتار برقی و یک گیتار باس، با سه نوازنده کوبهاي، به اضافه سازهاي زهي، نظير ويلسل و ويولا، و گهگاه همراه با دوتاري که خود او مينوازد. کار آقاي شهزاد اسماعيلي، نوازنده گيتار برقي، آقاي ايوند کنگ Eyvind Kang نوازنده ويولا، و البته کار آقاي داگي باون، روي گيتار و سازهاي کوبهاي تحسينانگيز بود. آنها در اثر تازهاي با هم همکاري کردند بر اساس بيتها و عباراتي از شعر تولد ديگر فروغ فرخزاد.
در اين برداشت، خانم هاله زيرکانه، کلمات اين شعر مشهور فرخزاد را به روي ريتمهاي خلسهآوري سوار کرده است و حتي تماشاگران را تشويق ميکند که با او در کفزدن همراه شوند، اما تضاد اين کلمات را با ريتمهاي شورانگيز خود، در پرده تاريکي که صداي خود را در آن ميپيچد، باز ميتابد، مثل گريستن و رقصيدن، و هاله با موسيقي خود، شعر فرخزاد را تکه پاره می کند و به ريتم و موسيقي شبه عرفاني خود ميدوزد. شاید برای همین است که خانم هاله را نشريه تخصصي Global Rhythm به خياطي سبکشکن تشبيه ميکند. این نشریه که او را در فهرست 15 هنرمند جديد موج آينده قرار داده است، مينويسد هاله با موسيقي خود، ستارگاني که به آنها صعود ميکند، را در برابر چشم تماشاگر ميگسترد.