این مستند رادیویی نخستین بار در ۱۲ مهرماه ۱۳۹۹ از رادیوفردا پخش شده است.
مستند رادیویی:«پرونده نوید افکاری»
تهیهکننده و اجرا: وحید پوراستاد
تدوین صدا: شهرام ابراهیمی
زمان: ۵۹ دقیقه
Your browser doesn’t support HTML5
پرونده اعدام نوید افکاری تنها یک پرونده قضایی نیست. پروندهای است که سایه یک سیستم سیاسی- قضایی غیرشفاف بر روی آن قرار دارد، سایه امنیتی پرابهام، که نه تنها برای منتقدان و مخالفان سیاسی خود دادرسی عادلانه و منصفانه برگزار نمیکند بلکه در مواردی برای آنان با اتهام سازی، پرونده سنگینی میسازد.
صدها صفحه اوراق قضایی و ساعتها فایل صوتی دادگاه برادران افکاری در این مستند بررسی شده است.
این «مستند رادیویی» نشان میدهد روند بازجویی، بازپرسی و دادرسی برادران افکاری، فاقد ابتداییترین اصول قضایی است. زیرا بارها قانون، اصول آیین دادرسی کیفری و حتی قانون اساسی جمهوری اسلامی بطور آشکار و مکرر، نقض شده است.
قضات دادگاه در روند دادرسی نه تنها توجهی به ادعای متهمان مبنی بر اقرارهای تحت اذیت و آزار و شکنجه ماموران در دوران بازجویی در اداره آگاهی و اطلاعات شیراز نکردند بلکه هرگز هیچ شاهد و مطلعی که در کیفرخواست نام آنها آمده بود را برای روشن شدن ابعاد مختلف پرونده قتل به دادگاه احضار نکردند.
قضات به دلایل نامعلومی، هرگز خودشان مستقیم در دادگاه صحبت شاهدان و مطلعین و حتی کارشناسان را نشنیدند و تنها براساس کیفرخواستی که دادستان نوشته بود، محاکمه را با نقض اصول قانونی انجام دادند.
در دادگاه کیفری یک شیراز، نوید و وحید افکاری متهم به قتل یک مامور امنیتی بودند. بر اساس کیفرخواست، مقتول با ضربه دو چاقو در ساعت ۲۳:۳۲ شب یازدهم مرداد سال ۹۷ به قتل رسیده است.
تقریبا در حول حوش تاریخ قتل، اوج اعتراضهای مردم شهرهای مختلف ایران از جمله شیراز به سیاستهای حاکمیت و نیز وضعیت اقتصادی و معیشتی در جریان بود.
تشکیل هم زمان یک پرونده امنیتی دیگر در دادگاه انقلاب برای نوید و وحید افکاری در کنار پرونده قتل نفس، سایه سنگین ، غیرشفاف و پرابهام بیشتری براین پرونده انداخته است.
اتهامهای امنیتی آنان حضور در اعتراضهای خیابانی سال ۹۶ و ۹۷ شیراز عنوان شده است.
آنها در دادگاه انقلاب اسلامی، با اتهام افساد فی الارض و محاربه از طریق ارتکاب به تشکیل دسته و گروه چهارنفره معاند نظام و اداره کردن آن با قصد بر هم زدن امنیت کشور روبه رو میشوند که حکم آن اعدام است .
پرونده دیگری هم در دادگاه کیفری دو شیراز نیز برای انها تشکیل شد با ۲۵ عنوان اتهامی بلند و بالا که تقریبا بخش مهمی از عناوین مجرمانه در کتاب قانون مجازات اسلامی است:
۱- شرکت در تجمعات و دستههای معاند نظام ۲- مساعدت مجرم برای خلاصی از محاکمه و محکومیت ۳- فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ۴- شرکت در قتل عمدی مسلمان ۵- اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرایم علیه نفوس و اموال مردم ۶- محاربه و افساد فیالارض از طریق تشکیل گروه معاند نظام ۷- ساخت و تهیه وسایل ارتکاب جرم ۸- مساعدت مجرم برای خلاصی از محاکمه و محکومیت ۹- عضویت در جمعیتهای معارض کشور ۱۰- معاونت در سرقت مقرون به آزار ۱۱- تمرد نسبت به ماموران حین انجام وظیفه ۱۲- ترغیب مردم به شورش ۱۳- ایراد جرح عمدی با چاقو ۱۴- شروع به قتل عمدی ۱۵- شرکت در تجمعات غیر قانونی ۱۶- اغوا یا تحریک مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر به قصد بر هم زدن امنیت کشور ۱۷- اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی و خارجی۱۸- توهین به مقام معظم رهبری ۱۹- ایراد ضرب و جرح عمدی با باتوم ۲۰- تهیه وسایل ارتکاب جرم ۲۱- اخلال در نظم و آسایش عمومی ۲۲- سرقت مقرون به آزار ۲۳- اخلال در نظم و آسایش عمومی ۲۴- مشارکت در سرقت مقرون به آزار ۲۵- توهین به مامورین دولتی
نوید افکاری در تمام روند دادرسی و اسناد قضایی که از او وجود دارد و در این مستند رادیویی به آن پرداخته شده، میگوید تمام اقرارهای اولیه او در دوران بازجویی چه در اداره آگاهی و چه در اداره اطلاعات شیراز، تحت اذیت و آزار و شکنجه بوده:
نوید افکاری: «من از ابتدای دستگیری ام بی گناهی ام را فریاد زدم، چه تو آگاهی و اطلاعات، چه تو دادسراها و دادگاه هایی که بردندمان. اما بعد از هفته ها توی زیرزمین و انفرادی بودن، بعد از ساعت ها آویزان بودن به سقف اتاق شکنجه و شکستن کتفم، بعد از این که ساعت ها پلاستیک کشیدند سرم و بارها مرگ را با چشم خودم دیدم، بعد از این که ستوان عباسی و زادع مویدی مثل نقل و نبات فحش ناموس بهم می دادند و با لوله آهنی و باتوم ساعت ها شکنجه ام دادند و دستم را شکاندند، بعد از بازداشت پدر و برادر و شوهر خواهرم و پرونده سازی برای آن ها، بعد از نتیجه ندادن چندین هفته اعتصاب غذای خودم و وحید، بعد از شنیدن خبر خودکشی وحید که با شیشه رگ گردنش را زد و به کما رفت و البته با معجزه زنده ماند، بعد از این که وحید دوباره خودکشی کرد و این بار سه تا مشت قرص خورد و باز هم به کما رفت و بعد از چند روز با احیای قلبی برگشت، بعد از دیدن حکم بازداشت مادر و خواهرم و تهدید به بازداشت فوری آن ها و بعد از شکنجه هایی که از بیانشان شرم دارم، که البته هر شخصی که تجربه حضور توی بازداشتگاه وزارت اطلاعات را داشته باشد می داند چه می خواهم بگویم، آیا راهی جز تن دادن به اعتراف تحمیل شده داشته ام؟ کی می تواند ادعا کند که اگر جای من بود راضی به ادامه داشتن این شرایط می شد؟ کدام مرد راضی می شود ناموسش را ببرند بازداشتگاه اطلاعات؟»
مهرداد تهمتن و وحید اسدی قضات دادگاه کیفری یک، بدون احضار شاهدان و مطلعین و حتی کارشناسان پرونده و بدون انکه به سوالات ، ایرادات و ابهامات متعدد نوید افکاری و برادرش در روند دادرسی درباره محتوا و مستندات کیفرخواست پاسخ دهند و حتی بدون آنکه به صراحت و شفاف به آنها فرصت آخرین دفاع را بصورت شفاهی و حتی کتبی بدهند بر همان اقرارها و مستندات پرابهام کیفرخواست استناد کردند و رای خود را صادر کردند
نوید افکاری به قصاص نفس (اعدام) و وحید افکاری را از حیث معاونت در قتل به ۲۵ سال زندان محکوم شدند
در پرونده دادگاه کیفری دو، نوید افکاری و وحید به اتهام اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی ، تمرد و توهین نسبت به مامورین دولت حین انجام وظیفه هر کدام به ۴ سال و نیم و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدند.
حبیب افکاری دیگر برادر نوید و وحید به اتهام اخلال در نظم عمومی از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی ، تمرد و توهین نسبت به مامورین دولت حین انجام وظیفه ، دو فقره جرح عمدی با شیء برنده ، تبانی و اجتماع جهت ارتکاب جرم علیه نفوس و اموال مردم و تدارک مقدمات اجرایی مجموعا به بیش از ۱۶ سال و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد
در دادگاه انقلاب هم آنها به مجازات دیگری محکوم شدند : نوید افکاری به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب به تشکیل دسته و گروه چهارنفره معاند نظام و اداره کردن آن با قصد بر هم زدن امنیت کشور به اعدام و وحید افکاری به اتهام معاونت در محاربه به ۲۵ سال حبس محکوم شد. نوید و وحید در این دادگاه به اتهام توهین به آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی به ۲ سال حبس محکوم میشوند
دادگاه انقلاب همچنین حبیب افکاری را به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و عضویت چهارنفره معاند نظام با قصد بر هم زدن امنیت کشور و همچنین توهین به رهبر جمهوری اسلامی او را مجموعا به ۸ سال حبس محکوم میکند
رای دادگاه انقلاب و کیفری دو، هنوز در مرحله تجدیدنظر بود و به تایید دادگاه بالاتر نرسیده بود و با اعدام غیرمنتظره نوید افکاری یکی از مهمترین اصول آیین دادرسی کیفری در همین مرحله نقض شد.
خانواده و وکلای نوید افکاری از اعدامش با خبر نبودند. او شب قبل از اعدام در تماسی تلفنی کوتاه با برادرش گفته بود می خواهند او و دیگر برادرانش را به تهران منتقل کنند و البته همچنان امیدوار به روزهای آینده بود
اما حتی نحوه اعدام پرابهام نوید افکاری نیز با نقض مکرر قانون همراه بود و معلوم نشد نوید افکاری در اخرین لحظاتی که به طناب دار نزدیک می شد چه گفت.
آیا او را برای اعدام هم با اجبار و ضرب و شتم به پای چوبه دار بردند؟ چرا مقامهای قضایی و امنیتی با وجود ایرادهای متعدد در پرونده های او در اعدامش عجله داشتند و دهها ماده و اصول قانونی را بطور آشکار نقض کردند.
با اعدام پرابهام نوید افکاری نه تنها پرونده او بسته نشده، بلکه عدالت قضایی جمهوری اسلامی بار دیگر در مقابل ده ها سوال وجدان عمومی جامعه قرار گرفته است؟ از جمله اینکه هزینه انتقاد و مخالفت با سیستم جمهوری اسلامی تا میزان است؟ و مهمترین سؤال اینکه، آیا واقعاً نوید افکاری مرتکب قتل شده بود؟