پنجاهمین سالمرگ؛ آیا ناصر زنده است؟

  • آرش گنونی

تشییع‌جنازه جمال عبدالناصر، ۱۹۷۰

دقیقاً پنجاه سال پس از مرگ جمال عبدالناصر، رئیس‌جمهور پیشین مصر که نمادی از «پان‌عربیسم» و مقاومت در برابر اسرائیل و استعمار و فقر بود، بحث درباره کارنامه و میراث سیاسی او همچنان داغ است.

جمال عبدالناصر را با سخنرانی‌های آتشینش می‌شناسند که اغلب از شبکه‌های رادیویی پخش می‌شد و بسیاری را حتی در دیگر کشورهای عربی مجذوب خود می‌کرد.

او در دوران آشوب‌ها و بحران‌های قرن بیستم، چهره‌ای کاریزماتیک در جهان عرب، بادبانی برای کشتی، و ستونی برای سقف آرزوهای بسیاری از اعراب بود.

با وجود این، پنج دهه پس از درگذشت عبدالناصر، درحالی‌که نظم دیگری بر جهان عرب حاکم است، حوادث دوران او از منظر دیگری مرور می‌شود.

مرگی ناگهانی و شوکی برای جهان عرب

در ۲۸ سپتامبر ۱۹۷۰، وقتی جمال عبدالناصر در ۵۲ سالگی دچار حمله قلبی شد و در قاهره درگذشت، شوکی بزرگ نه‌تنها به مصر بلکه به جهان عرب وارد آمد.

عصر آن روز، همه شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی، با قطع ناگهانی برنامه‌های خود، آیاتی از قرآن پخش کردند. انور سادات، معاون وقت رئیس‌جمهور مصر، خودش با صدایی گریان خبر درگذشت عبدالناصر را در ساعت ۱۸ و ۱۵ دقیقه به وقت محلی اعلام کرد.

او گفت: «جمهوری عربی متحده، ملت عرب، همه بشریت، یکی از عزیزترین، شجاع‌ترین و صادق‌ترین انسان‌ها را از دست داده است.» سادات اضافه کرد که ناصر در حال آخرین تلاش‌هایش برای «پایان دادن به فاجعه وحشتناکی که به ملت عرب وارد آمده» درگذشت.

درست یک روز پیش از آن، جمال عبدالناصر توانسته بود با کشاندن ملک حسین، پادشاه اردن، و یاسر عرفات، رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین، به قاهره، توافقی را برای پایان دادن به خشونت‌های خونین «سپتامبر سیاه» به دست آورد.

عبدالناصر شدیداً سیگاری بود و دیابت داشت و این عوامل خطرات مشکلات قلبی برای او را افزایش داده بود. اما مردم عادی که از وضعیت شکننده سلامت عبدالناصر خبری نداشتند، مرگ ناگهانی‌ او برایشان بهت‌آور بود.

چهل روز عزای عمومی اعلام شد و در اولین ساعات پس از اعلام درگذشت جمال عبدالناصر، مردم محله‌های فقیرنشین به خیابان‌ها ریختند و به عزاداری پرداختند.

هواداران او به طرف کاخ ریاست‌جمهوری هجوم بردند و نیروهای نظامی در تلاش برای برقراری نظم بودند. در جاهایی مثل اسکندریه نیز همه مغازه‌ها تعطیل شد و سینماها فعالیت خود را متوقف کردند.

فردای آن روز، در ۲۹ سپتامبر ۱۹۷۰، روزنامه‌های مصری و دیگر کشورهای عربی در رثای جمال عبدالناصر نوشتند و یک روزنامه لبنانی تیتر زد «صد میلیون عرب امروز یتیم شدند».

تشییع‌جنازه عبدالناصر هم در اول اکتبر با حضور گسترده نظامیان و سران برخی از کشورها برگزار شد؛ هلیکوپترها و جنگنده‌ها هم در آسمان قاهره به پرواز درآمدند. تخمین زده شده که چند میلیون‌ نفر در تشییع جنازه این چهره محبوب شرکت کردند و شعار «زنده باد ناصر» رسر دادند.

فقط هنگام خاک‌سپاری بود که شور و هیجان و ازدحام تشییع‌جنازه جایش را به آرامشی نسبی داد و شرکت‌کنندگان برای همیشه با «ناصر» خداحافظی کردند و پیکر او به خاک سپرده شد.

کارنامه پیروزی‌ها و شکست‌ها

در میان اولین پیروزی‌های جمال عبدالناصر که موجب شد او به چهره‌ای محبوب در میان اعراب تبدیل شود، شکست دادن نیروهای فرانسوی، بریتانیایی و اسرائیلی در سال ۱۹۵۶ و ملی شدن کانال سوئز از همه شاخص‌تر بود. او این پیروزی را با کمک آمریکا به دست آورد.

همچنین او به راه‌اندازی پروژه‌هایی عظیم و پرهزینه زیربنایی مثل ساخت سد اسوان که در سال ۱۹۶۷ به بهره‌برداری رسید، علاقه داشت.

با این حال، کارنامه او فقط پیروزی و محبوبیت نبود. منتقدان ناصر معتقد بودند که او نماد «پوپولیسم اقتدارگرا»، «بی‌کفایتی اقتصادی» و «بی‌پروایی ژئوپولیتیک» است و هنگام مرگش کارنامه سیاسی و پیشینه رهبری او نقاط تاریک هم داشت.

هدی عبدالناصر، دختر جمال عبدالناصر که دو سال پیش به‌مناسبت صدسالگی پدرش مجموعه‌ کتابی را به زبان عربی درباره او منتشر کرد، تلاش کرده با بررسی یادداشت‌های جمال عبدالناصر و اسنادی که از او برجای مانده، نگاهی دقیق‌تر به زندگی این چهره تأثیرگذار بیندازد.

همچنین در کتابی که به‌تازگی و به‌مناسبت پنجاهمین سال درگذشت عبدالناصر به زبان فرانسه با عنوان «ناصر: بایگانی‌های مخفی» منتشر شده، بخش‌هایی از دفتر خاطرات جمال عبدالناصر در زمان جنگ اعراب با اسرائیل در سال ۱۹۴۸ که او در آن زمان یک افسر بود، ترجمه شده و به چاپ رسیده است.

مکاتبات عبدالناصر با جان اف‌کندی، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، و با نیکیتا خروشچف، از رهبران شوروی، بخش‌های دیگری از این کتاب را تشکیل می‌دهند.

هدی عبدالناصر درباره این کتاب گفته است: «من فقط حوادثی را روایت کرده‌ام که اتفاق افتاده‌اند و با ارائه نوشته‌های او در زمان افسری در ارتش و طی ریاست‌جمهوری‌اش، اصول او را شرح داده‌ام.»

در سال ۱۹۵۲، زمانی که عبدالناصر فرمانده یک گروه از افسران ارشد به نام «افسران آزاد» بود، ملک فاروق پادشاه مصر را طی یک کودتا که بعدا «انقلاب ۲۳ ژوئیه» نامگذاری شد، از قدرت کنار گذاشت.

او در سال‌های ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۶ نخست‌وزیر مصر بود و سپس به ریاست‌جمهوری رسید و تا زمان مرگش در این مقام باقی ماند: شانزده سال قدرت مطلقه.

عبدالناصر تلاش کرد در دوران زمامداری خود، در عرصه بین‌المللی به اقداماتی چون مشارکت در راه‌اندازی جنبش عدم تعهد دست بزند و در عرصه داخلی نیز سیاست‌هایی سوسیالیستی را به اجرا بگذارد؛ از آموزش رایگان تا افزایش کمک‌های دولتی. او همچنین امتازات زمین‌داران را که در دوران پادشاهی مصر طبقه حاکم در این کشور بودند، از بین برد.

مصطفی کمال، استاد علوم سیاسی دانشگاه قاهره، در این باره معتقد است: «او حس کرامت را در مردم برانگیخت. و این همان چیزی است که وقتی اعراب از ناصر یاد می‌کنند، به ذهن‌شان می‌رسد.»

با این حال، این اقدامات عامه‌پسند نیاز به بودجه داشت و فراهم آوردن آن به‌سادگی نبود.

همچنین در دوره حکومت جمال عبدالناصر، فعالیت احزاب سیاسی مصر محدود شد و نیروهای مخالف او از جمله اخوان المسلمین شدیداً سرکوب شدند. در واقع، حکومت نظامیان در مصر همواره با دو مشخصه اعلام وضعیت اضطراری دائمی و همچنین نفوذ ارتش در اقتصاد شناخته می‌شود.

به همین دلیل، سعید صادق، استاد علوم سیاسی دانشگاه نیل، تأکید می‌کند که «همزمان با این‌که عبدالناصر در حال تلاش برای از بین بردن اختلاف‌های طبقاتی در جامعه مصر بود، دولت پلیسی را ایجاد کرد و فضایی از ترس و اقتدار را حاکم کرد. او به دموکراسی اعتقادی نداشت و این را صراحتاً بیان می‌کرد.»

میراث پرهزینه جمال عبدالناصر

عبدالناصر که با زبانی ساده با مردم سخن می‌گفت و قدرت‌های جهانی را ناچیز می‌شمرد، شجاعتش در عرصه بین‌المللی گاهی به بی‌احتیاطی و بی‌پروایی ناشیانه می‌انجامید.

برای نمونه، در سال ۱۹۶۲، زمانی که عبدالناصر نیروهای ارتش مصر را برای حمایت از انقلابیون در مقابل قدرت پادشاهی مورد حمایت عربستان سعودی به یمن اعزام کرد، در باتلاقی گیر کرد که تا سال‌ها هزینه آن را می‌پرداخت.

اما ویران‌کننده‌ترین ضربه‌ای که او خورد، شکست در برابر اسرائیل در جنگ شش‌روزه در سال ۱۹۶۷ بود که منجر به از دست رفتن سرزمین‌هایی در مصر و سوریه و اردن شد.

اسرائیل به مدت پانزده سال کنترل صحرای سینا را در اختیار داشت و اکنون نیز کنترل بخش‌هایی از کرانه غربی رود اردن و بلندی‌های جولان را در دست دارد.

در واقع، عملکرد عبدالناصر به‌عقیده برخی تحلیلگران عرب، به «فاجعه‌ای برای جهان عرب» منجر شد که «هنوز هزینه آن را می‌پردازند».

تا سال‌ها بعد، برخی رهبران عرب مدام تکرار کردند که یکی از شرط‌های آنان برای به رسمیت شناختن اسرائیل، بازگشت به همان مرزهای پیش از جنگ شش‌روزه است.

اما ۹ سال پس از مرگ عبدالناصر، انور سادات تلاش کرد با امضای توافق صلح با اسرائیل تا حدودی خسارت‌های گذشته را جبران کند.

اکنون نیز رهبران مصر نمی‌توانند دیگر به شیوه جمال عبدالناصر عمل کنند. ژنرال عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور کنونی مصر، در گفت‌وگویی در سال ۲۰۱۸، با این که عبدالناصر را یک «میهن‌پرست» خواند، تأکید کرد که مصر نمی‌تواند برای همیشه با اسرائیل در جنگ باشد.