روزنامه اسرائیلی یدیعوت آخرونوت فاش کرد که ارتش اسرائیل در ژانویه ۱۹۸۲ چندین تن بمب را با هدف کشتن یاسر عرفات، رهبر وقت سازمان آزادیبخش فلسطین، و سایر سران این سازمان، در ورزشگاه فوتبال بیروت کار گذاشت، اما مناخم بگین، نخستوزیر وقت اسرائیل، در آخرین دقیقه با منفجر کردن مخالفت کرد.
این گزارش اختصاصی که روز ۲۳ آبان در این روزنامه منتشر شد، میگوید ژنرال رافائل ایتان، رئیس وقت ستاد ارتش اسرائیل، برای انتقام گرفتن از قتل یک مرد اسرائیلی و دختر چهارسالهاش که در بهار سال ۱۹۷۹ در حمله سمیر القنطار، مهاجم دروزی لبنانی، به خانه آنها در شهری در شمال اسرائیل کشته شدند، به سران ارتش فرمان داد که همه سران ساف را بکشند.
بر اساس این گزارش، حدود سه سال پس از فرمان رئیس ستاد ارتش، مئیر داگان که فرمانده واحد فوق سری در ارتش بود، حضور دستهجمعی سران ساف در ورزشگاه بیروت در ژانویه ۱۹۸۲ را فرصت طلایی برای از بین بردن همه آنها از طریق بمبگذاری تشخیص داد.
از این گزارش چنین برداشت میشود که طراحان بمبگذاری آگاه بودند که در انفجاری پرقدرت که همه یا شماری از سران ساف را از بین ببرد، ممکن است گروه بزرگی از مردم عادی حاضر در ورزشگاه نیز کشته شوند.
بهنوشته یدیعوت آخرونوت، آن دسته از فرماندهان دخیل در طراحی این بمبگذاری، وقتی برنامه را پیش میبردند، موضوع را از نهادهای مهم دیگر و نخستوزیر پنهان کردند تا اجازه نهایی را در آخرین لحظه بگیرند.
برای روز موعود، افرادی که برای اسرائیل کار میکردند، زیر صندلیهای متعدد در استادیوم را بمبگذاری کردند و سه خودروی دیگر حاوی دو تن مواد انفجاری را در سه نقطه نزدیک به استادیوم قرار دادند تا از راه دور منفجر کنند.
زمانی که سران ساف وارد استادیوم شدند و ابوعمار (یاسر عرفات) با لبخند مدام بر لب به ابراز احساسات شدید جمعیت پاسخ میداد، او و اطرافیانش از وجود بمبهای زیر صندلیها و خودروهای تخریبی در نزدیکی محل آگاهی نداشتند و نمیدانستند که این صحنهها هر لحظه ممکن است جای خود را به مرگ و ویرانی گسترده بدهد.
بر اساس این طرح قرار بود یک دقیقه پس از انفجار اولیه و هجوم مردم وحشتزده به سوی خروجیها، خودروهای تخریبی با کنترل از راه دور منفجر شود تا بهنوشته این روزنامه «صحنه پایانی به روی پرده برود که ابعاد عظیم مرگ و ویرانی آن حتی در قاموس آن زمان لبنان، بیسابقه باشد». این جمله را یک افسر ارشد وقت شاخه نظامی ارتش اسرائیل توصیف کرده است.
زمانی که همهچیز آماده بود، در طرف اسرائیلی، طراحان بمبگذاری نزد مناخم بگین رفتند که آن روز در خانهاش در اورشلیم در بستر بیماری بود و به او گفتند فقط فشار دگمهها باقی مانده است. اما او با طرح موافقت نکرد و دستور لغو آن را صادر کرد.
مئیر داگان سه دهه بعد به ریاست موساد . بهنوشته یدیعوت آخرونوت، ژنرال داگان تا آخرین روز حیات در سال ۲۰۱۶ معتقد بود که آن بمبگذاری یک «فرصت طلایی» برای خارج کردن سران ساف از صحنه بود تا از جنگ اسرائیل در لبنان و رویدادهای بعدی منطقه جلوگیری کند.
شش ماه بعد، حمله ارتش اسرائیل به لبنان علیه سازمان آزادیبخش فلسطین به جنگ منجر شد.
حزبالله لبنان نیز اندکی بعد توسط نیروهای ارشد سپاه پاسداران پایهگذاری شد. شبهنظامیان حزبالله تا خروج اسرائیل از آخرین وجب لبنان در سال ۲۰۰۰ میلادی با ارتش اسرائیل جنگیدند و ۲۰ سال پس از آن نیز هنوز از نظر اسرائیل «خطر عمده و فوری» قلمداد میشوند.
در ۳۸ سال گذشته، در محافل اسرائیلی، هر از گاهی مطالبی سربسته در خصوص «ماجرای استادیوم» مطرح میشد. اما این نخستین بار است که جزئیات بیشتری از برنامهریزی «عملیات المپیا» منتشر میشود.
این روزنامه نوشته است که اداره سانسور نظامی اسرائیل برای نخستین بار جزئیات تازهای در مورد «عملیات المپیا» را مجاز کرده است.
این گزارش شامل شواهد بیانشده از زبان مئیر داگان و نیز ژنرال یانوش بنگال، فرمانده وقت شاخه شمالی ارتش، به فرماندهان بالاتر تنظیم شده است. هر دوِ آنها و همچنین رافائل ایتان، رئیس ستاد وقت ارتش اسرائیل، اکنون زنده نیستند.
این گزارش افزوده است که مئیر داگان و رافائل ایتان، سایر افسران ارشد ستاد و سازمان اطلاعات نظامی ارتش را از از بسیاری عملیاتهای دیگر «فوق محرمانه» اسرائیل در آن سالهای پرآشوب لبنان بیخبر گذاشتند و واحد تحت فرماندهی مئیر داگان مانند اشباحِ در سایه، عملیات چریکی و سوءقصد به فلسطینیان را عملی میکرد. مناخم بگین نیز در آن دوره از بخشی از این عملیات بیخبر بود.
روزنامه هاآرتص نوشته است که واحد فوق سری ارتش که زیر فرماندهی مئیر داگان بود، «کلاندشتین» نام داشت.
ارتش و موساد برای ضربه زدن به سران فلسطینی و سایر افرادی که در فهرست تعقیب آنها قرار میگیرند، از سران دولتهای اسرائیل مجوز کلی بدون انقضای تاریخ دارند، اما طرحهای حساس باید با آگاهی و موافقت نخستوزیر و رؤسای موساد، شباک و ارتش باشد.
خلیل ابو وزیر، ملقب به ابوجهاد که در دهه هشتاد میلادی معاون ارشد یاسر عرفات بود و قرار بود در بمبگذاری ورزشگاه بیروت با ابوعمار کشته شود، پس از جنگ اسرائیل در لبنان، همراه با سایر سران سازمان آزادیبخش فلسطین برای ادامه فعالیت چریکی به تونس رفت، اما اوایل بهار سال ۱۹۸۸ در آنجا ترور شد.
ترور ابوجهاد نیز به موساد اسرائیل نسبت داده شد و بعدها در کتابهای بسیاری از نویسندگان اسرائیلی با موضوع موساد، برنامه ترور ابو جهاد تشریح شد.
اما تصمیمات نشست سازمان آزادیبخش فلسطین در ادامه سال ۱۹۸۸ به آمادگی ساف برای به رسمیت شناختن اسرائیل تعبیر شد.
با وجود انتفاضه مرگبار نخست فلسطینی در سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۳، مذاکرات محرمانه میان برخی مقامات دولت وقت اسرائیل به نخستوزیری اسحاق رابین با سران ساف و با میانجیگری نروژ، به توافق اسلو در سپتامبر ۱۹۹۳ منجر شد و یاسر عرفات با آمدن به اراضی فلسطینی، تشکیلات خودگردان را برپا کرد.
قرار بود تشکیلات خودگردان پس از پنج سال به استقلال کشور فلسطین منجر شود، اما به جای آن، تشدید تنشهای اسرائیل و فلسطینیان بسیار زود به بحران و جنگ گسترده میان ارتش اسرائیل با نیروهای فلسطینی ختم شد و یاسر عرفات سالها در ساختمان مرکزی تشکیلات خودگردان در کرانه باختری در حالی که بیمار هم بود، محصور ماند.
ابوعمار سرانجام در پی وخامت حالش و انتقال به بیمارستان نظامی در فرانسه، در نوامبر سال ۲۰۰۴ درگذشت. خانواده او و فلسطینیان هنوز مدعیاند که آریئل شارون که در سال ۱۹۸۲ وزیر دفاع و طراح حمله اسرائیل به لبنان و در سال ۲۰۰۴ نخستوزیر بود، برای انتقام از یاسر عرفات او را «مسموم» کرد. درستی این ادعای مکرر همسر و سایر اطرافیان یاسر عرفات هرگز ثابت نشد.
سمیر القنطار که در سال ۱۹۷۹ در سن ۱۶ سالگی همراه با سه فرد مسلح دیگر از لبنان به شمال اسرائیل رخنه کرد و پدر و دخترک خانواده هاران را در شهر «نهاریا» کشت، پس از گذراندن ۲۵ سال از محکومیت حبس ابد، در یک معامله میان اسرائیل و حزبالله در سال ۲۰۰۴ آزاد شد و به صفوف فعالیت مسلحانه در لبنان بازگشت.
سمیر القنطار به ایران نیز دعوت شد و تا ۱۱ سال بعد نامش در فعالیتهای ضد اسرائیلی به گوش میرسید. او در سن ۵۳ سالگی در دسامبر ۲۰۱۵ در حمله هوایی منتسب به اسرائیل به ساختمانی در جنوب دمشق، همراه با هفت تن دیگر کشته شد.
نویسنده گزارش یدیعوت آخرونوت که گزارشش در سایر رسانههای اسرائیل مانند هاآرتص و رسانههای بینالمللی هم بازتاب یافته، رونن برگمن، نویسنده و روزنامهنگار امور جاسوسی اسرائیل، است. او در ۱۵ سال گذشته کتابهای زیادی درباره عملیاتهای موساد بهویژه در مورد ایران، حزبالله و لبنان منتشر کرده است.