در حالی که جهان اکنون به علت شیوع ویروس کرونا با یک همهگیری طاقتفرسا دستوپنجه نرم میکند، سازمان جهانی بهداشت مدتهاست که نسبت به یک همهگیری دیگر هشدار میدهد.
بر اساس گزارشی که چند ماه پیش در پایگاه اینترنتی سازمان جهانی بهداشت منتشر شد، دخانیات عامل مرگ نیمی از کسانی است که آن را مصرف میکنند.
این سازمان وابسته به سازمان ملل متحد با اعلام این که سالانه بیش از هشت میلیون نفر در سراسر جهان بر اثر مصرف سیگار جان خود را از دست میدهند، از سیگار کشیدن به عنوان یک «بیماری همهگیر» نام برده است.
بر اساس این گزارش، تعداد سیگاریهای جهان، دستکم یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر ارزیابی شده که بیش از ۸۰ درصد آنان در کشورهای فقیر یا در حال توسعه هستند.
فراگیری مصرف دخانیات در کشورهای فقیر یا درآمد متوسط در حالی است که اساساً هزینه مصرف دخانیات بالاست. به غیر پولی که صرف خرید دخانیات میشود، باید هزینههای درمان و خسارتی را که ناشی از بیماری یا مرگ فرد سیگاری به او و خانوادهاش وارد میشود، محاسبه کرد.
همچنین کار در زمینهای کشاورزی که برای کشت دخانیات به کار میرود، بیماریزاست. بر اساس اعلام سازمان جهانی بهداشت در بسیاری از کشورهای فقیر کودکان برای کمک مالی به خانوادههای خود در این زمینها مشغول به کار میشوند و فعالیت در این زمینه آنان را با بیماری مواجه میکند که به آن «بیماری دخانیات سبز» میگویند.
محدودیتها برای مصرف سیگار
در این شرایط، دولتها به ویژه در کشورهای پیشرفته، قوانینی را برای مبارزه با مصرف دخانیات در نظر گرفتهاند.
به غیر از تدابیر اقتصادی، از جمله افرایش مالیات و تعرفههای گمرکی، محدودیتهایی نیز در زمینه ممنوعیت مصرف سیگار در مکانها نیز گذاشته شده است. از فراگیرترین آنها میتوان به مصرف سیگار در بسیاری از اتاقهای هتلها و کوپه قطارها و فضاهای بسته دیگر اشاره کرد.
مثلاً در فرانسه که فرهنگ کافهنشینی در این کشور بسیار ریشهدار و معروف است، از ابتدای سال ۲۰۰۸ قانونی به اجرا گذاشته شد که مصرف دخانیات را در فضای داخلی بارها، کافهها، رستورانها و کازینوها ممنوع کرد.
مسلماً تصویب این قانون شوک بزرگی برای سیگاریها و حتی صاحبان کافهها و بارها بود که آنان را برای تهیه فضایی باز برای سیگاریها به زحمت میانداخت، اما تصویب این قانون با توجه به این واقعیت بود که مصرف سیگار فقط برای سیگاریها مضر نیست، بلکه غیرسیگاریهایی که در معرض دود دخانیات قرار میگیرند نیز از آن آسیب میبینند.
به گزارش سازمان بهداشت جهانی سالانه بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار غیرسیگاری فقط به دلیل این که در معرض دود سیگار قرار دارند جان خود را از دست میدهند.
اما در دهههای اخیر، همزمان با فراگیرتر شدن هشدارها درباره مصرف دخانیات، تلاشهای قانونی برای محدود کردن مصرف دخانیات نیز افزایش یافته است.
به عنوان نمونه، در فرانسه وضع قانون محدودکننده برای مصرف سیگار به دست کم سه دهه پیش باز میگردد. در سال ۱۹۹۱ قانونی به تصویب رسید که به خاطر بانی آن، کلود اوین، به «قانون اوین» معروف شده است.
این قانون محدودیتهایی در زمینه مصرف الکل و سیگار در فرانسه وضع میکند که یکی از مهمترین آنها ممنوعیت بهکارگیری دخانیات در تبلیغات است؛ به گونهای که به طور مستقیم یا غیرمستقیم، مصرف سیگار را تبلیغ کند.
مسئله سیگار در عکسها
یکی از بزرگترین بحثها و چالشهایی که پس از تصویب این قانون به وجود آمد، برخورد با تصاویر سیگار به دست نویسندگان بود که بعضی از آنها به شهرت هم رسیده بودند و سیگار درون عکس عاملی برای شهرت آن عکس بود.
مثلاً در سال ۱۹۹۶، زمانی که اداره پست فرانسه قصد داشت به مناسبت بیستمین سالگرد درگذشت آندره مالرو، نویسنده و وزیر پیشین فرهنگ فرانسه، تمبر یادبودی چاپ کند، یکی از عکسهای معروف او را انتخاب کرد که مالرو در آن، سیگاری به لب داشت. این عکس اثر ژیزل فروند، عکاس معروف فرانسوی است.
اداره پست سیگار مالرو را از آن عکس حذف کرد و همان عکس دستکاریشده روی تمبر قرار گرفت.
این کار اداره پست جنجالی به راه انداخت و بحث درباره آن به سنای فرانسه کشیده شد. معترضان معتقد بودند که اداره پست یا نباید چنین عکسی را انتخاب میکرد یا اگر انتخاب کرده، نباید در آن دست میبرد.
منتقدان با محکوم کردن «سانسور» عکس مالرو، میگفتند که اگر امروز در عکس آندره مالرو دست برده شده، چه اطمینانی وجود دارد که فردا شعرها و نوشتههای او، هر جا که مثلاً کلمه «سیگار» یا «دخانیات» وجود دارد، حذف نشود؟
آنان این اقدام اداره پست را با اقدام سانسورگرانی مقایسه کردند که پیشتر در دورههایی فرشتههای برهنه نقاشیشده در کلیساها را به نام «اخلاق» پوشانده بودند.
جنجال درباره سیگار آندره مالرو به عکسهای معروف نویسندگان مطرح دیگر مثل ژان پل سارتر، آلبر کامو یا مارگریت دوراس هم کشیده شد.
مثلاً در سال ۲۰۰۵، حذف سیگار در یک عکس ژان پل سارتر در پوستر و کاتالوگ نمایشگاه سارتر که به مناسبت صدسالگی تولد این نویسنده و فیلسوف فرانسوی در کتابخانه ملی فرانسه برگزار شده بود، جنجالی شد. انتقادها موجب شد که کتابخانه ملی فرانسه از این اقدام خود عذرخواهی کند.
یا مثلاً در سال ۲۰۱۲، زمانی که «کتابخانه عمومی آلبر کامو» در شهر مونپولیه در جنوب فرانسه، عکس معروف آلبر کامو را که سیگاری نیمسوخته به لب دارد برای پوستری در بزرگداشت این نویسنده منتشر کرد، یک نماینده مجلس از احزاب طرفدار محیط زیست، از این کتابخانه شکایت کرد.
یا اتفاق سمبولیکی که پس از تصویب قانون اوین در فرانسه افتاد، ممنوعیت کشیدن سیگار در استودیوهای ضبط برنامههای تلویزیونی بود.
در فاصله سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ یک برنامه معروف تلویزیونی به نام «آپوستروفها» (به معنی علامت آپوستروف) از تلویزیون فرانسه پخش میشد که نویسندگان سیگاری در آن و حین گفتوگو با برنار پیوو، مجری معروف این برنامه، سیگار میکشیدند. گاهی سیگار کشیدن نویسندگان در این برنامه به حدی بود که استودیو پر از دود میشد.
این برنامه بعداً به شکل دیگری در تلویزیون فرانسه دنبال شد، اما بدون سیگار. اکنون حتی نویسندگانی که به مصرف بالای سیگار معروف هستند، مثل میشل ولبک نیز حق کشیدن سیگار در برنامههای تلویزیونی را ندارند.
تغییر موقعیت سیگار
در طول تاریخ، به گفته خود نویسندگان، مصرف دخانیات و حتی الکل در فرآیند نوشتن آنان بسیار اثرگذار بوده است.
حتی سیگار کشیدن در دورههایی یک عمل «آزادیخواهانه» به ویژه در جنبشهای فمینیستی به شمار میرفته و نمادی از آزادی فردی دانسته میشده است.
اما به مرور که محدودیتها علیه مصرف سیگار در کشورهای غربی بیشتر شد، جایگاه سیگار در جامعه و از جمله در محافل ادبی و روشفکری نیز تغییر کرد.
اکنون مثلاً بسیاری از نویسندگان میتوانند ساعتها در میان هوادارانشان در غرفههای ناشرانشان در نمایشگاههای کتاب باشند، بدون آن که سیگاری روشن کنند، یا سایت ناشران بزرگ و مطبوعات نیز عکس نویسندگان را بدون سیگار منتشر میکنند.
شاید بتوان گفت اکنون در این کشورها، دستکم سیگار کشیدن دیگر آن موقعیت گذشته را ندارد.
اما در ایران آمارها درباره سیگار و به طور کلی دخانیات با شفافیت ارائه نمیشود. با این حال، جسته و گریخته حساسیتهایی درباره مصرف دخانیات به ویژه در رسانهها به وجود آمده است.
مثلاً چند سال پیش حذف سیگار در عکس معروفی از آیتالله محمود طالقانی در صفحه اول یکی از شمارههای روزنامه شرق چاپ تهران، نشان از این حساسیتها بود. اما باید توجه داشت که در این زمینه نباید در تله «سانسور» اسناد و عکسها افتاد.
سیگار در هر عکسی، بخشی از اسناد تاریخی است. ضمن آنکه هر عکس، اثری معنوی است که حقوق آن محفوظ است.
اگر قرار است سیگار به نمایش گذاشته نشود، باید راههای دیگری در پیش گرفت؛ مثلاً روی جلد شماره اخیر ماهنامه هنری و ادبی «تجربه» در ایران عکسی از آدونیس شاعر معروف سوری منتشر شده که در آن، این شاعر در حال گرفتن کامی عمیق از یک سیگار برگ است.
چاپ عکسی سیگار به دست از آدونیس روی جلد این نشریه در حالی است که در صفحات داخل آن، عکسهای دیگری از این شاعر منتشر شده که بدون سیگارند.
شاید اگر یکی از همان عکسها و طرحهای داخل نشریه به روی جلد میآمد، دیگر شائبه «ترویج مصرف سیگار» پیش نمیآمد.