ایرج کابلی، اندیشمندی که چهارشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۹ در تهران از میان ما رفت، زبانشناس بود و پژوهشگر و نویسنده و مترجم آثاری از چند زبان. استادی مسلم در خط و زبان فارسی بود و نویسندهای با پیشنهادهای بدیع در رسمالخط فارسی.
تبارش از زرتشتیان کرمان بود و خودش دانشآموختهٔ معماری، اما شیفتگیاش به ادبیات از او پژوهشگری نامدار در عرصهٔ شیوهٔ نگارش خط فارسی ساخت، چنانکه بهگفتهٔ کانون نویسندگان ایران، پژوهش در ساختار زبان و کوشش برای تبیین و توضیح قانونمندی آن به روش علمی، دلمشغولی اصلی ایرج کابلی بود.
همین پژوهشها و دغدغهها بود که سه دهه پیش «شورای بازنگری در شیوهٔ نگارش خط فارسی» را شکل داد؛ شورایی از هر نظر پیشرو در زمانهٔ خود که در سال ۱۳۷۱ با انتشار مقالهٔ مفصل و فراخوانِ ایرج کابلی و نیز پشتیبانی و همراهی احمد شاملو تشکیل شد.
کاظم کردوانی، جامعهشناس و پژوهشگر و دبیر شورای بازنگری خط فارسی در این باره میگوید:
بیشتر در این باره: ایرج کابلی نویسنده و مترجم درگذشت
کردوانی: در مرداد ۱۳۷۱، متن فراخوان دوست نازنین ازدسترفته، ایرج کابلی، با عنوان «فراخوان به فارسینویسان و پیشنهاد به تاجیکان» منتشر شد. انتشار این متن جدی و سنجیده و شایستهٔ توجه با استقبال گروهی از دستاندرکاران و صاحبنظران روبهرو شد. بهپیشنهاد احمد شاملو و دعوت او از کاظم کردوانی برای گردآوردن جمعی از متخصصان و صاحبنظران برای بحث در خصوص این پیشنهاد ایرج کابلی، شورای بازنگری در شیوهٔ نگارش خط فارسی شکل گرفت که اعضای آن عبارت بودند از کریم امامی، محمدرضا باطنی، علیمحمد حقشناس، احمد شاملو، محمد صنعتی، مصطفی عاصی، ایرج کابلی، هوشنگ گلشیری.
تصور همگان بر این است که این شورا برای نخستینبار به این شکل در تاریخ ایران تشکیل شد که مجموعهای از متخصصان حوزههای گوناگون زبان فارسی و کار با زبان فارسی توانستند دور هم جمع بشوند و در یک بازه زمانی، فکر میکنم نزدیک به دو سال، کار کردند و پیشنهادهای آنها اقبال عمومی یافت. و این اقبال عمومی در حقیقت پایهٔ اصلیاش بر اساس پیشنهادهای بسیار مهمی بود از سوی ایرج کابلی در حقیقت.
هدف این شورا چه بود؟ شاید مهمترینش یافتن راهی برای همسانسازی شیوهٔ نگارش چندگانه و پریشان در فارسینویسی بود.
کردوانی: در حقیقت این شورا سه هدف بسیار بزرگ را مقابل خودش قرار داده بود: یکی علمیتر کردن و بهناچار ساده کردن شیوههای نگارش بود؛ دوم دست یافتن به نوعی نگارش خط فارسی که نوشتن و خواندن زبان فارسی را آسانتر بکند؛ و سوم پردازش بهتر و سریعتر متن فارسی با کامپیوتر که در زمانهٔ ما یک ضرورت اساسی است.
ایرج کابلی ۱۰ اثر ترجمه و تألیفی منتشر کرده است که بهگفتهٔ آقای کردوانی برخی از آنها از درخشانترینها هستند.
کردوانی: زندهیاد ایرج کابلی تنها در حوزهٔ خط فارسی کار نکرد، در حوزههای دیگرِ زبان فارسی و در حوزهٔ ترجمه کارهای بسیار درخشانی کرده.
کابلی با توجه به این که زبان روسی را خیلی خوب میدانست، زبان انگلیسی را خیلی خوب میدانست، به هر دو زبان مسلط بود و زبان فارسی را خیلی خوب میدانست و با تمام پیچ و خمهای زبان فارسی آشنا بود و در حقیقت یکی از زباندانهای برجستهٔ ایران بود، در واقع در کارهای ترجمهاش نظیر «تاریخ دنیای قدیم» اثر کورفکین یا «آن روز میرسد» اثر میرزا ابراهیماف یا «عملیات کنترل فکر» [اثر والتر باوارد] یا «گارد جوان» اثر فادهیف یا «کشف خزرستان» [اثر لف گومیلییوف] یا مثلاً «دستور جامع زبان فارسی»، در این حوزهها در حقیقت کابلی توانست راه جدیدی را بیاورد در حوزهٔ ترجمه.
مثلاً در کتاب «وزن شناسی و عروض» شیوههای جدیدی را پیشنهاد کرده برای تقطیع شعر زبان فارسی. و به نظر من، کارهای کابلی بعد از از دست رفتنش، بعد از این مرگ نابهنگامش، زیادتر از زمان زنده بودن خودش شناخته خواهد شد.
فضای سیاسی تکصدا و فرهنگ سیاستزده در چهار دهه اخیر اجازهٔ چندانی برای معرفی و ارائهٔ آراء نو و، بهگفتهٔ متخصصان، بسیار قابلتأمل اندیشمندی چون ایرج کابلی را به افکار عمومی ایرانیان معاصر نداده است. با این حال او تا آخرین ماههای زندگیاش دست از ترجمه و نوشتن و پژوهش در زبان فارسی برنداشت. آخرین اثر ترجمهاش از شعرهای آنا آخماتووا، شاعر نامدار روس، است که با نام «سوگنامه» بهزودی در تهران منتشر خواهد شد.