کوبا؛ کنار رفتن «نسل تاریخی» و معضلات رهبری جدید

کوبا دست به دست شدن قدرت از نسل انقلاب به نسل بعد را در شرایطی بسیار دشوار تجربه می‌کند

یادداشتی از حبیب حسینی‌فرد: سال ۲۰۱۶ رائول کاسترو در هفتمین کنگرهٔ حزب کمونیست کوبا گفته بود که این آخرین دوره‌ای است که رهبری در دست «نسل تاریخی» باقی می‌ماند، در کنگرهٔ بعد (۲۰۲۱)، این نسل طبق مقررات و نیز به‌سبب وضعیت سنی دیگر نقشی در رهبری نخواهد داشت. منظورش از «نسل تاریخی» هم مشخص بود؛ همان نسلی که انقلاب کرد و تا امروز هم ارکان اصلی قدرت را در دست داشته است.

روزی در سال ۱۹۵۹ که رائول در معیت برادر بزرگ‌ترش فیدل همراه با چه‌گوارا با گروه‌های پارتیزانی خود به دروازه هاوانا رسیدند و رژیم باتیستا را برانداختند، ۲۸ ساله بود و پنج سالی کوچک‌تر از برادر فیدل. و حالا که قدرت را تمام و کمال واگذار می‌کند، ۸۹ ساله است.

یعنی او ۶۱ سال در مناصب کلیدی قدرت در کوبا حیّ و حاضر بوده است. این «مزیت» و «خوش‌نشینی» در قدرت برای نسل برپاکنندهٔ انقلاب شاید طبیعی بوده، ولی به ابتکار خود کاسترو مقرر شده که سقف سنی برای عضویت در کمیته مرکزی و هیئت سیاسی حزب از ۷۰ سال فراتر نرود.

فیدل کاسترو که سال ۲۰۰۶ بیماری‌اش سخت شد و از انجام وظایف درماند، اختیارات رهبری کشور را موقتاً به برادرش رائول، مرد شماره دو کشور، سپرد. دو سال بعد رائول رسماً رئیس‌جمهور کشور شد و سه سال بعد کاستروی پیر رهبری حزب را هم به او سپرد.

با این‌همه، رائول کاسترو ورای نقشش در مسائل امنیتی و دفاعی کوبا در دهه‌های پس از انقلاب و تأکیدی که در حفظ انحصاری قدرت در دست حزب کمونیست و تداوم انسداد در کوبا داشته، نقش‌های دیگری هم در این کشور بازی کرده است.

او از سال ۱۹۹۰ که شوروی فروپاشید و اقتصاد تک‌محصولی کوبا به‌سبب قطع کمک «کشورهای سوسیالیستیِ» برادر به بحران درافتاد، نقشی اساسی در اصلاحات اقتصادیِ ولو نیم‌بند کوبا و جلوگیری از فروپاشی این اقتصاد داشته است.

هم او بود که بردار پیرتر را متقاعد کرد که توریسم را جدی بگیرد و آن را به ستونی قوی در اقتصاد کشور بدل کند. هم او بود که به جای دسته‌جات سرباز و نیروی نظامی برای اعزام به این سو آن سوی جهان و شرکت و کمک به «تحولات انقلابی» در آفریقا و آمریکای لاتین و... توجه را به سوی بهره‌گیری از معدود ثمرات مؤثر پس از انقلاب، یعنی نظام آموزشی و بهداشتی زبانزد کشور، معطوف کرد و راه انداختن تیم‌های پزشکی و آموزشی برای اعزام به این سو و آن سوی دنیا را در دستور کار گذاشت تا هم ارزآوری داشته باشند، هم ازجمله به جوامع حکومت‌های همسو کمک کنند و هم در تقویت اعتبار و وزن کوبا در جهان مؤثر افتند.

در دوران رائول کاسترو بود که سفر به خارج برای اهالی کوبا به‌شرط آن‌که به لحاظ مالی امکانش را داشته باشند تسهیل شد، مالکیت‌های خصوصی کوچک مجاز شدند، دسترسی به اینترنت گسترده‌تر شد و به‌خصوص مناسبات تنش‌آلود میان آمریکا و کوبا به مسیرِ گشایش افتاد، سفارت‌ها باز شدند و باراک اوباما هم در سفری تاریخی به هاوانا رفت. این‌که همسر متوفی رائول کاسترو و دخترش هم در بهبود شرایط اقلیت‌های جنسی و دگرباشان در کوبا نقشی محوری بازی کرده‌اند، کمتر محل تردید است.

شرایطی که رو به وخامت رفت

با این‌همه، در سال‌های اخیر وضعیت در کوبا رو به وخامت رفته و کم‌دامنگی آن اصلاحات نیم‌بند در تلفیق با عوامل اساسی دیگری اقتصاد کشور را در شرایط سخت بی‌سابقه‌ای قرار داده‌ است.

تا کنون شرکت‌ها و کارخانه‌های کوبایی با استفاده از ارز مبادلاتی، صادراتی مصنوعاً ارزان و قابل رقابت داشتند و قیمت ارزان کالاهایشان برای مصرف داخلی نیز عملاً حامل نوعی یارانهٔ پنهان بود با باری سنگین بر بودجه و هزینه‌های دولت. این نظام تولید و توزیع اما سال‌ها بود که به بن‌بست خورده بود و دست‌کم از سال ۲۰۱۳ بحث‌‌های گسترده‌ای برای تحول در آن بدون تغییر در نظام سیاسی کشور در جریان بوده است.

بیشتر در این باره: تصمیم بی‌سابقه برای اقتصاد بحران‌زده کوبا؛ «جراحی قلب باز»

در کنار مشکلات اصلی و ساختاری در اقتصاد کوبا، چندین عامل تازه هم این اقتصاد را در شرایط کنونی به بحرانی بی‌سابقه و تصمیم‌ بی‌سابقه‌تر سوق دادند که به اجرای مجموعه‌ای از اصلاحات از ابتدای سال جاری میلادی منجر شد.

در رأس این عوامل می‌توان از تشدید دوباره و سنگین تحریم‌های آمریکا در دوران ترامپ یاد کرد. بحران کرونا نیز مزید بر علت شد، هم به سبب کساد شدن توریسم به‌عنوان یکی از منابع اصلی تأمین ارز و هم به علت بیکار شدن آموزگاران و پزشکان ارزآور کوبایی در خارج از کشور که مجبور بوده‌اند برای حفظ سلامت خود به کشور بازگردند.

این‌که برزیل، به‌عنوان کشور اصلی میزبان این آموزگاران و پزشکان، به‌سبب چرخش به راستِ نظام سیاسی آن از خدمات پزشکان و آموزگاران کوبایی صرف‌نظر کرده نیز عامل کم‌اهمیتی نیست. کشورهایی مثل ونزوئلا که در تأمین سوخت و کمک مالی به کوبا نقشی عمده‌ای داشته‌اند نیز خود حالا با بحران‌های سخت مواجه‌اند.

وضعیت در کوبا سال گذشته با رشد منفی یازده درصدی و با کاهش صادرات در شش سال متوالی به گونه‌ای شد که کشورهایی مانند چین و روسیه نیز از ناتوانی مزمن دولت این کشور در پرداخت تعهدات مالی خود ازجمله در ارتباط با سرمایه‌گذاری‌های این کشورها لب به شکایت گشودند و سرمایه‌گذاری‌های بیشتر را به حال تعلیق درآوردند. تصمیم دولت ترامپ در آخرین هفته‌های کار خود که دولت کوبا را دوباره به فهرست «کشورهای حامی تروریسم» بازگرداند نیز مزید بر علت شد، چراکه تبادلات اقتصادی کشورهای ثالث با کوبا را بیش از پیش دشوار می‌کند.

این‌که تصمیم تاریخی برای چرخش در اقتصاد کوبا اندکی پس از پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا اعلام شد، به این برمی‌گشت که در صورت ماندن ترامپ در قدرت پیامی از وضعیت بد اقتصادی کوبا فرستاده نشود تا احیاناً مهر تأییدی بر سیاست‌های سختگیرانه واشینگتن نخورد و موجب تشویق احتمالی آن برای تشدید بیشتر تحریم‌ها نشود.

بایدن گرچه در کارزارهای انتخاباتی وعده‌هایی حاکی از تسهیل در تحریم‌ها علیه کوبا داد، ولی تا حالا که سه ماه از زمامداری او می‌گذرد، به نظر می‌رسد که این مسئله در اولویت‌های دولت او نیست. ضمن این‌که رصد کنگرهٔ‌ جاری حزب کمونیست و ترکیبی که تا روز دوشنبه به‌عنوان کمیته مرکزی و هیئت سیاسی قدرت را در کوبا از نسل اول انقلاب تحویل می‌گیرد و تمایل یا عدم تمایل احتمالی آن این ترکیب به بازکردن اقتصاد کشور هم در تعلل واشینگتن بی‌تأثیر نبوده است.

یک خانواده در کوبا در حال تماشای سخنرانی رائول کاسترو در کنگره هشتم حزب کمونیست، ۱۶ آوریل ۲۰۲۱

استمرار یا تغییر؟ یا استمرار توأم با تغییر؟

دیاز کانل که از سال ۲۰۱۸ رئیس‌جمهور کوبا بوده است، شاخص‌ترین نامزد جانشینی رائول کاسترو برای رهبری حزب کمونیست است. او ۶۰ سال دارد و سالی که انقلاب شد، اصلاً به دنیا نیامده بود. با این‌همه، کانل در همهٔ این سال‌ها ضمن نشان‌ دادن توجه به خواست و مطالبات نسل‌های جدید از تأکید بر استمرار «ایده‌های اولیه» انقلاب هم فروگذار نکرده و خود را استمراربخش شیوهٔ حکومت‌داری کاستروها معرفی کرده است. به نظر می‌رسد که نظام مطلوب او نظام کنونی چین است، با اقتصادی مبتنی بر مکانیزم‌های بازار آزاد و با تداوم انحصار قدرت حزب کمونیست.

کانل می‌تواند همچون کاستروها همچنان بر روی دستاورهای معدود انقلاب، مانند نظام بهداشتی کوبا که در بحران همه‌گیری جهانی هم خوب عمل کرد، مانور بدهد. کوبا با جمعیت یازده میلیونی‌اش بنا بر آمار سازمان جهانی بهداشت تا کنون حدود ۹۲ هزار مبتلا به کرونا داشته و ۵۰۰ نفر هم قربانی آن شده‌اند که در قیاس با کشور اروپایی اتریش یا سوئد که رقمی مشابه از جمعیت دارند، به‌نحوی چشمگیر پایین است. در قیاس با آمریکا که تفاوت بسیار فاحش است.

در شرایط سخت تحریم‌ها انجام تست فراوان و رعایت شدید پروتکل‌ها در کنار تلاش گسترده برای ساخت پنج واکسن برای مقابله با کرونا که در کل آمریکای لاتین مانند ندارد، همه و همه مواردی هستند که شاید کانل و تیم جدید رهبری کوبا بتوانند به‌عنوان دستاوردهای انقلاب کماکان از آن دفاع کنند. ۵۷ تیم از پزشکان و کادر درمانی که کوبا در همین یک سال گذشته به ۴۰ کشور جهان فرستاده و کمک مؤثری هم در مقابله با همه‌گیری جهانی کرده‌اند، می‌تواند به‌عنوان مایه غرور کشور دائم مورد استناد قرار گیرد.

ولی ابعاد نارضایتی‌ها از مشکلات و فشار بر معیشت مردم، از جمله از رهگذر اصلاحاتی که از اول امسال با تأخیر به جریان افتاده، فراتر از آن است که بتوان با استناد به نظام‌های آموزشی و بهداشتی کارای کشور، کاهش آن‌ها را انتظار داشت.

تورم ۴۰۰ تا ۵۰۰ درصدی که همین حالا شامل برخی اقلام اساسی مایحتاج عمومی شده، صف‌های دور و دراز و قفسه‌های کم‌وبیش خالی از کالا در کنار فسادی که کاسترو هم در آخرین سخنرانی‌اش به آن اشاره داشت یا این واقعیت که بخش بزرگی از شرکت‌ها و کارخانه‌های کشور که ۷۰ درصد شاغلین را در برمی‌گیرند به‌سبب بازده کم و قطع یارانه‌های آشکار و پنهان راهی جز توقف فعالیت ندارند، همه و همه چشم‌انداز راحتی را برای میراث‌داران کاستروها فراهم نمی‌کنند. به‌خصوص که اینترنت هم گستردگی کم‌سابقه‌ای در کوبا پیدا کرده و نارضایتی‌ها حالا در شبکه‌های اجتماعی هم جاری شده و به‌تدریج بحث انسداد در نظام سیاسی کشور را هم به میدان می‌کشند.

هرچه هست، کوبا دست به دست شدن قدرت از نسل انقلاب به نسل بعد را در شرایطی بسیار دشوار تجربه می‌کند.

نظرات نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.