شبنم طلوعی چهره آشنای تئاتر ایران و از بازیگران سریالهای تلویزیونی حدود یکسال است در پاریس زندگی می کند. شبنم طلوعی به گفته خودش، در اثر عدم تحمل شرایط توام با تبعیضی که علیه وی به واسطه تعلقش به مذهب بهایی به او در ایران تحمیل میشد؛ از حرفه بازیگری و کارگردانی تئاتر رفته رفته محروم شد و پس از جلای وطن در پاریس اقامت گزید. شبنم طلوعی در مصاحبه با رادیو فردا میگوید: مشغول بازی در سریال بدون شرح بودم، حراست یک فرم 13 صفحهای فرستاد.من هم آنرا پر کردم و بعد از این که آنجا نوشتم که من بهائی هستم، ممنوع الکار شدم. وی پس از ممنوع الکار شدن از سوی حراست وزارت ارشاد و عدم فعالیت در تئاتر و سینما، مجبور به ترک کشور شد جامعه بینالمللی بهائیان اعلام کرد ذبیح الله مهرامی بهایی 59 ساله ایرانی که بی هیچ جرمی به زندان جمهوری اسلامی افتاده بود، در زندان درگذشت. همزمان، در پاریس طوماری به امضای جمعی از روشنفکران، نویسندگان و دانشمندان فرانسه که در بین آنان دو برنده جایزه نوبل فیزیک هم حضور دارند، در دفاع از بهائیان ایران منتشر شد.
میرعلی حسینی (رادیو فردا): شبنم طلوعی چهره آشنای تئاتر ایران و از بازیگران سریالهای تلویزیونی حدود یکسال است در پاریس زندگی می کند. شبنم طلوعی به گفته خودش، در اثر عدم تحمل شرایط توام با تبعیضی که علیه وی به واسطه تعلقش به مذهب بهایی به او در ایران تحمیل میشد؛ از حرفه بازیگری و کارگردانی تئاتر رفته رفته محروم شد و پس از جلای وطن در پاریس اقامت گزید. شبنم طلوعی در گفتگویی با رادیو فردا، علت ترک ایران را چنین بیان کرد.
شبنم طلوعی (بازیگر و کارگردان تئاتر): بعد از این اتفاق که من ممنوع الکار شدم نتوانستم به حیاتم در کشوری که محل تولد من است و محل همه خاطراتم است، بتوانم ادامه حیات بدهم.
م. ع. ح: دلیل ممنوع الکار شدن شما چه بود؟
شبنم طلوعی: من مشغول بازی در سریال بدون شرح بودم، حراست یک فرم 13 صفحهای فرستاد. این فرم، یک فرمی است که تمام جزئیات شخصی هر هنرمندی، هم خودش و هم تمام افراد خانواده اش، در واقع به تفصیل سئوال می شود. من هم آن فرم را پر کردم و بعد از این که آنجا نوشتم مذهب خودم را که من بهائی هستم، ممنوع الکار شدم و ممنوع الکاری نهائیم سال 1383 بود سر فیلم سینمایی شبانه که به جای من خانم هدیه تهرانی رفتند بازی کردند و آنجا دیگر از طرف حراست وزارت ارشاد هم بیکار شدم و دیگر تئاتر هم به من امکان فعالیت نداد و من مجبور شدم کشور را ترک کنم.
م. ع. ح: خیلیها هستند که شهرت شما را ندارند و ممکن است در ایران گرفتار یک همچین محدودیتهایی بشوند، در ایران با این محدودیتها بویژه برای نسل جوان چه مشاهداتی دارید؟
شبنم طلوعی: تمام دوران کودکی من مثل اکثر بچه های بهایی در این اضطراب طی شد که از مدرسه بیرونمان نکنند. برای این که این اتفاق بارها می افتاد و هنوز هم افتد که حتی بچه های کوچک، بچه هایی که دبستان می روند، به دلیل بهایی بودن از مدرسه اخراج می شدند. تمام بهائیهایی که در دوره قبل از انقلاب مشغول به فعالیت دولتی بودند، از شغلهای مدیریتی تا شغلهای غیرمدیریتی، کارگران کارخانهها، معلمین، همه اخراج شدند و حقوقشان قطع شد. یعنی حقوق بازنشستگی برای سنوات خدمتشان به آنها تعلق نگرفت. بدون این که هیچ اعلام رسمی بشود. هیچ جوان بهایی از بعد از انقلاب فرهنگی وارد دانشگاه نشده. در فرم کنکور سراسری و فرم کنکور آزاد هم یک بخشی وجود دارد به اسم مذهب، که آن بخش مذهب فکر می کنم فقط برای بهائیهاست چون اقلیتهای دیگری که در قانون اساسی اسمشان آمده همه می توانند وارد دانشگاه شوند. به محض این که قید می شود توسط یک نفر که مذهب من بهائی است، اصلا امکان ورود به آزمون کنکور را ندارد. اگر یک بهائی کشته شود، دیه برایش وجود ندارد. حتی دیه اقلیتها برای آنان وجود ندارد.
م. ع. ح: یک بهایی امروز در ایران چگونه زندگی می کند؟
شبنم طلوعی: یک بهایی، پر از اضطراب دارد زندگی می کند. هیچ بهایی نمی تواند فکر کند که حتی برای متوفیانش سنگ قبر درست و حسابی بگذارد. تمام اماکن مقدسی که برای بهائیان وجود داشته با خاک یکسان شده. اموال بهائیان غصب می شود به عنوان بیتالمال. در سالهای اولیه انقلاب 200 نفر بهایی تنها به خاطر بهائی بودن کشته شدند. در سال اخیر دوباره بهائیها را زندانی می کنند.