انتشار بیش از صد سند محرمانه پنتاگون هم به لحاظ محتوای حساس این اسناد و هم از حیث منبع انتشار آنها به بحث و مناقشهای بزرگ در محافل دولتی و رسانهای در آمریکا و روسیه و کشورهای دیگر منجر شده است. این اسناد حاوی اطلاعاتی هستند که بعضاً با تصورات و دریافتهای رایج در باره جنگ اوکراین یا نوع مناسبات آمریکا با متحدانش نمیخواند.
نزدیک به ۳۰۰ سند محرمانه پتناگون و دوائر دیگر آمریکا که از چند هفته پیش به گونهای هنوز مبهم سر از اینترنت و شبکههای اجتماعی درآوردهاند عمدتاً به مسائل مربوط به جنگ اوکراین مربوط میشوند. بخشی از این اسناد به رغم لورفتن، هنوز در دسترس عموم قرار ندارند.
اسناد منتشرشده حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت ارتش روسیه، ضعفها و تلفات آن و نیز استراتژیها و طرحهای عملیاتی آن هستند.
همچنین بنا بر محتویات این اسناد برآورد کارشناسان نظامی آمریکا و طرفهای مذاکره این کشور با اوکراین، این است که ارتش این کشور چه به لحاظ نیرو و چه به لحاظ تسلیحات در شرایطی نیست که ضدحملهاش علیه نیروهای روسیه که تدارکش را میبیند موفقیتآمیز از کار درآید.
یک سند از دیدار مقامهای نظامی آمریکا و اوکراین در اوایل ماه مارس در ویسبادن آلمان حکایت دارد که در آن مقامهای آمریکایی از طرف اوکراینی میخواهند که اهداف جنگی خود را با امکانات و توانی که دارد تطبیق دهد. از نظر آنها تمرکز اوکراین بر بازپس گیری کریمه هم با واقعیات نمیخواند.
تازهترین اظهارات مقامهای ارشد اوکراین حاکی از این است که ضدحملهای که قرار بود بهار شروع شود، احتمالاً تابستان عملی خواهد شد؛ جنگ تبلیغاتی و تمهید شرایط برای غافلگیرکردن ارتش روسیه؟ یا تصمیمی ناشی از وضعیتی که در اسناد آمریکا در رابطه با ضعفهای اوکراین به آنها اشاره شده؟
در صحت اسناد تردید نیست
مقامهای اوکراین گفتهاند که ضعفهای مورد اشاره نکات محرمانهای نبودهاند و خود آنها گاه و بیگاه شکایت از تعلل و تأخیر ارسال سلاح از سوی کشورهای غربی و نیز وضعیت نامناسب ارتش را مطرح کردهاند. البته ارقام مربوط به کشتهشدگان اوکراین و روسیه در جنگ در این اسناد با اطلاعاتی که از سوی اوکراین و آمریکا مطرح میشوند تطبیق ندارند.
ادعا میشود که احتمالاً دستهایی نزدیک به روسیه در اسناد دست بردهاند تا شمار کشتههای اوکراین را (۷۰ هزار نفر) چندین برابر روسیه (۱۷ هزار نفر) معرفی کنند. منتهی مشکل این است که نه روسیه و نه اوکراین خود آماری درباره کشتهشدگان جنگیاشان منتشر نمیکنند. اگر حرف سفیر اوکراین در بریتانیا را ملاک بگیریم دولت کییف تا انتهای جنگ آمار کشتهشدگان را اعلام نخواهد کرد، و احتمالاً این ارقام «دهشتناک» خواهند بود. موضوعی که در مورد روسیه هم به طریق اولی واقعیت دارد.
یکی از اسناد تازه انتشاریافته حکایت از مناقشه در دستگاه رهبری روسیه بر سر آمار واقعی کشتههای جنگ است. سازمان امنیت داخلی روسیه، موسوم به افاسبی ارتش را متهم میکند که اطلاعات و دادههای نادرست و نازل در باره تلفات نیروهای روسی به رهبری کشور تحویل میدهد.
وثوق و صحت اسناد منتشر شده کمتر مورد تردید است و خود پنتاگون و مقامهای آمریکایی هم از آن به عنوان یک ضربه بزرگ یاد کردهاند. آنها نگران انتشار اسناد تازه دیگری (باقیمانده ۳۰۰ سند) هستند. در این یا آن اطلاعات و داده حساس و مناقشهانگیز که محتوای آن میتواند مورد استفاده تبلیغاتی روسیه قرار گیرد یا به بروز چالش میان آمریکا و متحدان منجر شود بعضاً اما و اگر و تکذیبهایی صورت میگیرد، ولی اصل اسناد و محتویات آنها کمتر موضوع تردید و شک هستند.
فعلاً به رسانههای آمریکایی دستور داده شده که عکس این اسناد را منتشر نکنند، و فقط میتوانند با استناد به آنها گزارش تهیه کنند. تشکیل یک «گروه کاری» متشکل از کارشناسان همه نهادهای ذیربط برای پیگیریهای حقوقی و امنیتی ماجرا و مهار خطرات و ریسکهای ناشی از انتشار اسناد هم از تصمیمات دیگر دولت آمریکا بوده است. به متحدان نیز قول داده شده که هرگونه اطلاعاتی که درباره نحوه انتشار اسناد و پیامدهای آنها به دست بیاید با آنها در میان گذاشته شود.
اسناد منتشرشده به خصوص ضربهای بزرگ به اعتماد میان پنج کشور معروف به «پنج چشم» است. پنج کشور عضو این اتحاد (آمریکا، بریتانیا، نیوزیلند، استرالیا و کانادا) اطلاعاتی که همه انگلیسیزبان هستند توافقی برای اشتراکگذاری اطلاعات جاسوسی و تکنیکهای مشابه و مشترکی برای جمعآوری آنها دارند.
برخی از اسناد منتشر شده بر حضور نیروهای نظامی ویژه ناتو و کشورهای غربی در اوکراین دلالت دارند. سال ۲۰۲۱ (قبل از شروع جنگ) اسناد و خبرهایی منتشر شد که نیروهای ویژه بریتانیا در اوکراین مشغول آموزش نظامیان این کشور هستند. هم آن اطلاعات و به خصوص اطلاعات منتشر شده در اسناد اخیر که بر فعالیت نیروهای ناتو در اوکراین در ماههای فوریه و مارس امسال ناظر هستند عملاً آب به آسیاب روسیه میریزند که پیوسته مدعی بوده که نه در حال جنگ با اوکراین که «رویارو با تهاجم ناتو به سرکردگی آمریکا و متحدان آن است».
اسناد حاوی نکات دیگری هم هستند که برای دولت آمریکا دردسرساز شدهاند یا تصویری متفاوت از تصویر رایج در مورد موضع کشورها نسبت به جنگ اوکراین به دست میدهند. مثلاً سندی میگوید که موساد از تظاهرات اعتراضی علیه اصلاحات قضایی دولت نتانیاهو حمایت میکند. سند دیگری هم حاوی سناریوهای سهگانهای است که اسرائیل میتواند در صورت بروز یکی از آنها به سوی ارسال سلاح به اوکراین سوق یابد.
اسنادی حساس و مناقشهانگیز
یکی از اسناد دارای این محتوا است که مصر، متحد بزرگ آمریکا در خاورمیانه که هرسال کمک نظامی از واشینگتن دریافت میکند، در تدارک ارسال ۴۰ هزار موشک به روسیه برای تقویت این کشور در جنگ اوکراین است. و یک سند هم از آمادگی صربستان، متحد سنتی روسیه در قلب اروپا برای کمک تسلیحاتی به اوکراین خبر میدهد!
سند دیگری بر تردید کره جنوبی در ارسال سلاح به اوکراین ناظر است. بنا بر این سند مقامهای کره چنین اقدامی را ناقض مقررات و قوانین صادرات تسلیحاتی خود ارزیابی کردهاند. پای استراق سمع آمریکا از مقامهای کره جنوبی نیز در این اسناد به میان آمده است.
در میان اسناد افشاشده پنتاگون چند سند هم به ایران مربوط میشوند. جاسوسی آمریکا و جمعآوری اطلاعات درباره پرتاب یک ماهواره ایرانی و نیز مراکز نظامی و برنامه هستهای جمهوری اسلامی محتوای این اسناد را تشکیل میدهند.
در یکی از سندها یک بررسی اطلاعاتی از یکی از سفرهای رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی اتمی، به ایران ارائه شده است. در این سند با استناد به گفتوگوهای درونی مقامات جمهوری اسلامی گفته میشود که آنها در صدد بودهاند پوشش خبری و اطلاعاتی سفر گروسی را به گونهای تنظیم و مدیریت کنند که به لحاظ تبلیغاتی برای جمهوری اسلامی اثرات مثبت داشته باشد.
این اسناد همچنین نشان میدهند که برنامه هستهای ایران در رأس اولویتهای اطلاعاتی و امنیتی امریکا قرار دارد و واشینگتن تمرکز جاسوسی و اطلاعاتی ویژهای بر آن دارد. در این زمینه جاسوسی و تلاش برای دسترسی اطلاعاتی به جنبههای مختلف برنامه یادشده از طریق آژانس بینالمللی انرژی اتمی و برخی نهادهای دیگر هم مطرح بوده است.
شنود صحبتهای ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین نیز محتوای یک سند انتشار یافته است. بنا بر این سند، در یکی از بحثهای زلنسکی با مشاوران نظامی خود او پیشنهاد میکند حمله پهپادی به منطقه روستوف در درون خاک روسیه انجام شود. این پیشنهاد که آمریکا آن را شنود کرده است در واشینگتن این بحث را دامن میزند که آیا ارسال سلاحهای پیشرفتهتر به اوکراین این کشور را به انجام بیشتر چنین حملات ریسکآمیزی که میتواند به جنگ ابعاد تازهای بدهد، ترغیب نخواهد کرد.
دردسرهای روسیه از انتشار اسناد
انتشار این اسناد بحثهای گستردهای را در روسیه دامن زده که هم ناظر برآشفتگی از وضعیت ارتش و شکستها و تلفات آن و نیز چگونگی دسترسی منابع آمریکایی به این اطلاعات است. بحثهایی که در برنامههای تلویزیونی و شبکههای اجتماعی روسیه در مورد این اطلاعات به راه افتاده شاید تلنگر جدیتری برای روشنگری و بیداری اجتماعی و ایجاد مقاومت در برابر تداوم جنگ باشد.
هر چه که هست روسیه به نظر نمیآید که سودی در انتشار وضعیت ارتش خود در عرصه عمومی داشته باشد. از سوی دیگر به نظر نمیرسد که روسیه منفعتی در انتشار اطلاعاتی داشته باشد که به وضعیت ارتش اوکراین و استراتژیهای و طرحهای جنگی آن مربوط است، چرا که عملاً اوکراین را به این سو سوق میدهد که به آرایش جدیدی از نیروهای خود و طرحهای متفاوت و جدید جنگی فکر کند که روسیه از آنها در بیخبری بماند. این نیز هست که اگر انتشار این اسناد کار روسیه باشد، نوعی اقدام ریسکآمیز در لو دادن منابع خود در نهادهای نظامی و امنیتی آمریکاست.
موضع رسمی کرملین این است که آمریکاییها یا خود اوکراینیها در پس پشت انتشار این «اطلاعات گمراهکننده» هستند تا این تصور را القا کنند که ارتش اوکراین ضعیفتر از آن است که ضدحملهای جدی را رقم بزند و به این ترتیب حساسیت ارتش روسیه را کم کنند و نهایتاً آن را غافلگیر بسازند. ایجاد اهرم فشار بر کشورهای غربی جهت کمک بیشتر به اوکراین برای رهایی از وضعیتی که در اسناد آمده نیز گمانه دیگری است که مقامهای کرملین مطرح میکنند.
وضعیتی نامطلوب برای واشینگتن
از طرفی بسیار بعید تلقی شده است که خود دولت آمریکا با توجه به خطرات و پیامدهای نامطلوبی که انتشار این اسناد دارند دست به چنین کاری زده باشد. انتشار این اسناد، هم نافی تلاشهای آمریکا برای رفع حفرههای اطلاعاتی و امنیتی است که پس از افشاگریهای ویکیلیکس و اسنودن قول انجام آنها داده شد، هم میتواند لو رفتن منابع اطلاعاتیاشان در روسیه و کشورهای مختلف و خطراتی که برای آنها ایجاد میشود را به دنبال بیاورد و هم می تواند کاهش اعتماد در میان متحدان ایالات متحده نسبت به وضعیت اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا و حفاظت از دادهها و ... را رقم بزند.
اسناد منتشر شده عمدتاً به صورت دست نویس یا تصاویری با کیفیت متوسط از اسناد اصلی هستند.
روز پنجشنبه، ۳۴ فروردین، رسانههای مختلف آمریکایی خبر دادند که جوانی محافظهکار و عاشق سلاح با نام اختصاری OG که عضو گارد ملی هوایی ایالات متحده است عامل انتشار اسناد بوده است. هنوز اطلاعاتی از این که او چگونه و آیا با همدست یا بدون همدست، به رغم سری و فوق سریبودن اسناد به آنها دست یافته، منتشر نشده است.
بعضاً از گرایشهای ضدیهودی این جوان، نفرتش نسبت به دولت کنونی آمریکا و نهادهای اطلاعاتی آن صحبت در میان است که شاید تا حدودی از اقدام او رمزگشایی کند، هر چند که کسانی که در گروه چت دریافت این اسناد بودهاند و برخی مقامهای اطلاعاتی آمریکا، خودخواهی و تلاش برای جلب توجه را هم در اقدام این جوان بیاثر نمیدانند.
این در حالی است که برخی رسانههای آمریکایی مانند وال استریت ژورنال نوشتهاند که شاید کل روایتی که درباره OG بیان میشود ترفندی برای انحراف افکار از عامل یا عاملان واقعی افشای اسناد باشد. هر چه که هست تا زمانی که اطلاعات بیشتری در باره نحوه و انگیزه OG و نقش واقعی او در این ماجرا منتشر نشود هر سخنی در این باره بیشتر نوعی گمانهزنی است.
جولیان آسانژ و ادوارد اسنودن که در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۴ حجم بزرگی از اطلاعات محرمانه آمریکا در باره نحوه عمل ارتش این کشور در عراق و افغانستان و نیز درباره شنود گسترده نهادهای اطلاعاتی آمریکا در سطح جهان را منتشر کردند انگیزه مشخصی داشتند که ریشه در مخالفت آنها با نحوه عملکرد دولت آمریکا در سیاست خارجی و تحرکات نظامی و اطلاعاتی آن در دنیا داشت.
انگیزه این افشاگر، چه فردی که حالا اسمش به میان آمده و چه فرد یا افراد دیگر، چیست؟ مخالفت با کمک کشورهای غربی به اوکراین؟ یا بالعکس، ایجاد اهرم فشار بر کشورهای غربی برای کمکهای بیشتر به اوکراین، آن گونه که کرملین مدعی است؟ یا ...؟