دو دهه از انتشار آلبوم پیشین هامان با عنوان «ماهی سیاه» گذشت تا او آلبوم عاشقانه و در عین حال اجتماعی تازهاش «تیغ و ترانه» را، دو ماه مانده به شروع جنبش اعتراضی «زن زندگی آزادی»، منتشر کند.
حاصل این دو دهه اکنون آلبومی ضدجریان حاکم بر موسیقی پاپ رسمی است با ترانههایی عاشقانه که از اتفاقات اجتماعی زندگی خوانندهٔ آلبوم هم دور نیستند.
هامان که خود کلام این آلبوم را سروده، در فضایی تیره و سرد و سربی و نهچندان دور از تجربهٔ نخست او یعنی آلبوم «ماهی سیاه» به سمت عاشقانههای اجتماعی میل کرده تا به آنچه خود «سکوت ناخواسته، تنفس زیر تیغ سانسور و هوای ناگوار غریب غربت» مینامد، پاسخ داده باشد.
انتشار «تیغ و ترانه» در سبک پاپ-کلاسیک در آستانهٔ اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ بیان خفقانی است که از لابهلای ایهامهای کلامی هامان تراوش میکند و آن دو دهه را به امروز رسانده است.
سانسور حکومتی در ترانهای که نام آلبوم را به همراه دارد، با تصویرگرفتن از داستان «هابیل و قابیل»، برزخ خیرخواهانی است در برابر طاغی که «حکم و بهانه» میتراشد تا «دفتری از حادثهٔ تیغ و ترانه» را رقم بزند.
هامان در «تیغ و ترانه» این حکایت اجتماعی را به عاشقانههایش در تحولات اجتماعی جاری سنجاق میکند
هامان در «تیغ و ترانه» این حکایت اجتماعی را به عاشقانههایش در تحولات اجتماعی جاری سنجاق میکند تا مخاطب خاص خود را آنگونه که گفته است «از مشرق اشراق تا مغرب اصالت وجود» با یک گفتوگوی درونی همراهی کند؛ بهگونهای که مخاطب سرانجام خود را در ابتدای تابستان در یکی از کافههای شهر بندری آنتورپ در «دنج صندلیهای کنج» بیحوصله،بیحواس، بیرفیق در برابر کافهگردانی میبیند که نسخهٔ فال هر شب او را پیچیده است.
هامان اگرچه آواز را با محمد نوری و پری زنگنه آموخته است، اما جهان آوازهایش با فرهاد و موسیقی دهه پنجاه قرابتی گوشنواز دارد و به همان نسبت هم تأثیرپذیریاش از آوازهای کلاسیک آلمانی و ایتالیایی را نمیتوان نادیده گرفت.
روزگاری در هنگام رونمایی از آلبوم «ماهی سیاه» با نقلقولی از محمد نوری گفته بود «زمین زیر پای بندبازان استوار نیست»؛ جملهای که مناسبات او را با بازار موسیقیهای دولتی در ایران روشن میکرد. از این رو انتشار «تیغ و ترانه» را هم مانند آلبوم اولش به ناشری مستقل، یعنی «ابتکار نو»، سپرد.
بنیانگذار این انتشاراتی ابراهیم زالزاده از منتقدان جمهوری اسلامی، دولت هاشمی رفسنجانی و افشاگران آتشسوزی سینما رکس آبادان بود که اسفند ۱۳۷۵ در جریان قتلهای زنجیرهای منتقدان حکومت به قتل رسید، هرچند حکومت ایران نامش را همچون بسیاری دگراندیشان کشتهشدهٔ دیگر در فهرست قربانیان قتلهای زنجیرهای نیاورد.
Your browser doesn’t support HTML5
هامان آهنگها و تنظیمهای آلبوم «تیغ و ترانه» را به محمدرضا چراغعلی، از آهنگسازان آغازگر دوران حیات موسیقی پاپ بعد از انقلاب ۱۳۵۷، سپرده است. شاید طیف وسیع همکاریهای محمدرضا چراغعلی با خوانندگانی که صدای آنها در صداوسیما شنیده میشود، این گمان را پدید آورد که او میتوانست بهترین گزینه برای هموارکردن گرفتن مجوزهای دولتی برای انتشار رسمی آلبوم باشد.
اما آهنگساز با دستگذاشتن بر ساختار پاپ-کلاسیک آلبوم این نکته را پنهان نمیکند که «تلاش کرده تا جنبههای عامیانهٔ اثر» حفظ شود.
آهنگساز با دستگذاشتن بر ساختار پاپ-کلاسیک آلبوم این نکته را پنهان نمیکند که «تلاش کرده تا جنبههای عامیانهٔ اثر» حفظ شود.
این فاصلهای است که، خوب یا بد، آلبوم «تیغ و ترانه» با کار قبلی خواننده اش دارد. حتی در موضوع کلام هم هامان ترکیباتی گوشآشنا را برای واژهآرایی انتخاب کرده که فرودی است در میدان آغازگران ترانهٔ نو برای بیان دغدغههای آفرینشگر آن.
چراغعلی تلاش کرده، با درنظرگرفتن دلبستگیهایش در تنظیم، بستر مناسبی هم برای صدای هامان ایجاد کند که این موضوع در دوئت فلوت و پیانوی «تیغ و ترانه» برجستهتر میشود.
استفادهٔ محمدرضا چراغعلی و هامان از کاری ارکسترال با حضور نوازندگان برجستهای مانند کریم قربانی (ویلنسل)، ارسلان کامکار (ویلن)، عماد نکویی (ویلن آلتو)، ناصر رحیمی (فلوت)، فیروز ویسانلو (گیتار آکوستیک)، مسعود همایونی (گیتار الکتریک) و... هم میتواند وجه تمایز این آلبوم باشد.
شاید در قیاس با آلبوم «ماهی سیاه» که حاصل آهنگهای رامین بهنا (از پیشگامان موسیقی تلفیقی و پایهگذاران گروه آویژه)، آرش تیموریان و ریحان مهرزاد در همراهی با ارکستر کلاسیک ایرانمهر بود، در این آلبوم در قسمت سازهای کوبهای جای خالی درامز و نوازندهای مثل عینالله کیوانشکوه احساس میشود.
این آلبوم در کارنامهٔ سازندهاش که خود را آهنگسازی کلاممحور میداند، این ویژگی را دارد که او را از مرز آنچه «ترانههای بیخطر» که «ضرری به هیچ جناحی نخواهد زد» مینامد، رد کند.
عواید حاصل از آلبوم «تیغ و ترانه» قرار است با همکاری پویش «توسعه و مدرسهسازی فارغالتحصیلان سیستان و بلوچستان» و مؤسسهٔ مدرسهسازی «مهر گیتی» برای مدرسهسازی در مناطق محروم و کمبرخوردار اختصاص داده شود.