چهل و پنج سال پس از آن که سینما رکس آبادان هنگام نمایش فیلم «گوزنها» ساخته مسعود کیمیایی به شکل عامدانه طعمه حریق شد و به روایتی ۶۳۰ تن و به روایتی دیگر بیش از ۶۷۰ نفر قربانی به جا گذاشت، هنوز ابعاد مختلف این حادثه روشن نیست و بهرغم آن که یک فاجعه انسانی بزرگ با تلفات بسیار بود، هنرهای نمایشی و تصویری بهندرت سراغ آن رفتهاند.
در سینمای ایران تا قبل از «جنایت بیدقت» ساخته شهرام مکری (محصول ۱۳۹۹)، فیلم قابل اعتنایی با الهام از حادثه سینما رکس ساخته نشده است. کریم نیکونظر در کتاب «سینما جهنم» که شامل شش گزارش درباره حادثه است، نوشته علیرضا داوودنژاد، کارگردان شناختهشده ایرانی، فیلمی ۱۶ میلیمتری درباره نخستین روزهای بعد از آتشسوزی ساخته که صداوسیما آبادان در ساخت آن همکاری داشته است.
به نوشته او، عباس امینی، مستندساز آبادانی، سه دهه بعد از واقعه، مستندی به نام «قصهٔ شب» ساخته که «روایتی است از خاطرات خانوادههای بازماندگان» و بیشتر حاوی اطلاعات شخصی هستند. همچنین شبکه مستند تلویزیون حکومتی ایران هم مجموعه مستندی از دادگاه سینما رکس را که در تابستان ۱۳۵۹ برگزار شد، پخش کرده است. آقای نیکونظر نوشته در این مستندها «بخشی از اعترافها و سخنان شاهدان» حذف شده است.
اما در خارج از ایران، پرویز صیاد از نیمه اول دهه ۱۳۶۰ نمایش «محاکمه سینما رکس» را روی صحنه برد و بارها در شهرهای مختلف آمریکای شمالی اجرا کرد و مدتی بعد، نسخه تصویری آن را که شامل اجراهای مختلف بود، عرضه کرد. این یکی از مهمترین آثار نمایشی-تصویری است که با الهام از آتشسوزی سینما رکس ساخته شده و با صراحت خاصی شیوه محاکمه افراد در دادگاه سال ۵۹ را به تصویر میکشد.
پرویز صیاد در مقدمهای که در ابتدای نسخه تصویری موجود است، میگوید از شش نفری که محاکمه شدند، پنج نفر هیچ نقشی در حادثه نداشتند. اما در دادگاهی که به ریاست حسین موسوی تبریزی برگزار شد، حسین تکبعلیزاده به عنوان عامل اصلی آتشسوزی و تنها فردی که از میان آتشافروزان زنده مانده بود، به همراه پنج نفر دیگر محکوم به اعدام شدند و ۱۳ شهریور ۵۹ به دار آویخته شدند.
آقای صیاد همچنین «محاکمه سینما رکس» را با عنوان «درامِ مستند» توصیف میکند و در عین حال میگوید از «مستند» نباید انتظار «مطابقت نعل به نعل» داشت.
اما اگر کارگردان و بازیگر باسابقه سینما در پرداختن به حادثه سینما رکس سعی میکند با استناد به واقعیت روایتش را پیش ببرد، شهرام مکری بیش از سه دهه بعد در «جنایت بیدقت» اصل حادثه را به ذهنیت و روایتی تودرتو و پیچیده پیوند میزند.
این فیلم سه روایت موازی را به شکل همزمان پیش میبرد که گاهی با هم تداخل دارند و یکی از این روایتها داستان چهار نفر است که قصد دارند یک سینما را آتش بزنند. مخاطبانی که سه فیلم بلند اول آقای مکری را دیده باشند، پیش از دیدن «جنایت بیدقت» میدانند که قرار نیست با نتیجهگیری قطعی و واضحی درباره یک اتفاق واقعی مواجه شوند.
احتمالاً به همین دلیل بود که فیلم توانست از سد سانسور حکومتی بگذرد و بعد از نمایش در چند جشنواره بینالمللی، در سال ۱۴۰۰ در داخل ایران هم به نمایش عمومی درآید. عدهای از منتقدان و مخاطبان نیز رویکرد محافظهکارانه شهرام مکری را به باد انتقاد گرفتند.
ولی نفس نزدیک شدن به این حادثه در سینمای ایران در این فیلم اتفاقی کمسابقه بود. بخصوص که مسئولان جمهوری اسلامی حتی پیش از پیروزی انقلاب بهمن ۵۷ میکوشیدند آن را به ساواک و حکومت پهلوی نسبت دهند و از سوی دیگر، بخشی از افکار عمومی نقش «انقلابیون» در سوزاندن سینما را همواره مطرح کردهاند.
صداوسیمای جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۲ فیلمی تلویزیونی به نام «دیوارهای یخی» را پخش کرد که داستانش درباره زندانیانی در دوران پیش از انقلاب بود که به اسنادی درباره «دست داشتن ساواک» در این حادثه دست مییافتند و یکی از آنها موفق به فرار میشد. به این ترتیب مشخص میشد مسئول شناختن ساواک و حکومت پهلوی در اتفاقی که بیش از ۶۰۰ کشته برجا گذاشت، چند دهه بعد از حادثه در پروپاگاندای حکومتی ایران همچنان طرفدار دارد.
در سال ۱۳۹۷ و دو سال پیش از ساخته شدن «جنایت بیدقت»، محمدعلی نجفی کارگردان سریال «سربداران» که نخستین مسئول سینمایی جمهوری اسلامی بود و در سال ۵۸ به این سمت منصوب شد، در مصاحبهای درباره این که چرا در سینمای ایران فیلمی درباره حادثه سینما رکس ساخته نشده است، اذعان کرد که چهار دهه بعد از استقرار نظام، همچنان این حادثه یک «مسئله حساس» است و به گفته او «این حساسیتها راه و کار را سخت میکند.»