اردوغان؛ «رهبری جهان اسلام» در سایهٔ تجارت با اسرائیل و حمایت از حماس

اردوغان با چفیهٔ پرچم ترکیه و فلسطین روی آن در گردهمایی همبستگی با فلسطینی‌ها حاضر شد

«ای اسرائیل، غرب مدیون تو است اما ترکیه دِینی به تو ندارد». این جمله‌ای است که حاضرین در جلسۀ چهارشنبه ۲۵ اکتبر حزب «عدالت و توسعه» ترکیه را به وجد آورد. همه برخاستند و رئیس حزب را تشویق می‌کردند. در میان تشویق مدام، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، فریاد زد «حماس یک گروه تروریستی نیست، یک گروه آزادی‌بخش و گروه مجاهدینی است که خاک و شهروندانش را محافظت می‌کند».

این سخنان، آن هم زمانی که مقامات کشورهای غربی برای دیدار با نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور اسرائیل برای اعلام همبستگی در رقابت هستند و شرکت‌های بین‌المللی نیز دادِ حمایت از اسرائیل سر می‌دهند، بسیاری را شگفت‌زده کرد.

اما نه این حمایت اردوغان از نیروهای فلسطینی جدید بود و نه نقدهای تند او به اسرائیل. او حتی دو روز بعد هم در مقابل جمعیتی که خود تعداد آن‌ها را یک و نیم میلیون نفر خواند، سخنان تندش را ادامه داد و گفت «اسرائیل اشغالگر است؛ نه دولت که یک سازمان است». اردوغان اسرائیل را به «جنایت جنگی» هم متهم کرد.

اما در زمانه‌ای که نگاه افکار عمومی، حتی حامیان آرمان فلسطین، به گروه افراطی حماس دچار تنش شده و آمریکا و اتحادیه اروپا این گروه را که مورد حمایت جمهوری اسلامی است، تروریستی می‌دانند، اردوغان با حمایت علنی از حماس به دنبال چیست؟

ایستادن با غرب در برابر غرب

در دوره معاصر، «غرب» و دستاوردهای آن برای اغلب سیاستمداران و اندیشمندان جهان اسلام به صورت یک «مسئله» ظاهر شده است؛ مسئله‌ای که در هر حادثۀ تلخی بدان ارجاع داده شده و عامل ناکامی‌های موجود در این کشورها قلمداد می‌شود.

این رویکرد را رجب طیب اردوغان نیز دارد. او در سخنرانی‌های اخیر خود بارها غرب را محکوم کرده است. وی حتی در روز شنبه ۲۸ اکتبر، غرب را یکی از عوامل این جنگ معرفی کرد و گفت غرب «مسئول جنایت‌های غزه است».

این رویکرد اگرچه به تنهایی می‌تواند اردوغان را میان نیروهای اسلام‌گرای داخل و خارج ترکیه محبوب کند اما نباید فراموش کرد که ترکیه تحت رهبری او خود در نتیجۀ تعامل با غرب در سال‌های اخیر قدرت گرفته و توانسته‌ در عرصه‌های بین‌المللی به‌واسطۀ عضویتش در نهادهایی که کشورهای غربی در آن دست بالا را دارند، مانند گروه ۲۰، تأثیرگذار باشد.

اردوغان تنها با شروع جنگ در نوار غزه نیست که غرب را به انتقاد گرفته است، او اوایل سپتامبر نیز در شهر آستانه در کنار ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، از بدعهدی غرب سخن گفته بود.

بیشتر در این باره: اردوغان غرب را «مقصر اصلی کشتار غزه» دانست

اما این بار به نظر می‌رسد اردوغان تهدید بیشتری از جانب «غرب» احساس می‌کند. او در ۲۰ روز گذشته حداقل دو بار از حضور نیروهای آمریکایی در منطقه انتقاد کرده است. اما حمایت خود از حماس را در روز چهارشنبه در شرایطی علنی کرد که یک روز پیش از آن امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، در تل‌آویو گفته بود «می‌توان ائتلاف بین‌المللی علیه داعش در سوریه و عراق را گسترش داد و با حماس در غزه نیز مبارزه کرد». احتمالاً می‌توان حمایت اردوغان از حماس را پاسخی به مکرون و احتمال استمرار حضور نظامی غرب در منطقه دانست.

با این که اردوغان در برابر غرب ایستاده است اما او روز ۲۳ اکتبر اقدام دیگری انجام داده بود که باز هم در میانه جنگ اسرائیل و غزه شگفتی‌ساز شد. او در این روز پروتکل الحاق سوئد به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را امضا کرد. اگر چه این خبر در میان اخبار غزه گم شد اما اردوغان با این اقدام پیام واضحی به ناتو و غرب داد؛ او اعلام کرد که در کنار آن‌ها ایستاده است.

می‌توان گفت اردوغان پس از آن‌که به غرب و به‌ویژه ناتو پیام داده است که در کنار آن‌ها قرار دارد، حمایت خود از حماس را اعلام کرد و از پیش برای خود تضمینی در نظر گرفته است. با این حال می‌توان انتظار داشت که حمایت اردوغان از حماس تنش‌ها در میان اعضای ناتو را در قبال رفتار آنکارا افزایش دهد.

تغییر موضع از میانجی‌گری به طرفداری

یکی از انتقادهایی که گروه‌های اسلام‌گرای ترکیه از آغاز جنگ به اردوغان داشته‌اند این است که او به جای طرفداری از «مظلوم» موضع میانه‌داری اتخاذ کرده و می‌خواهد بین «طرفین» میانجی‌گری کند.

در روزهای آغازین جنگ، هم دولت ترکیه و هم شخص رجب طیب اردوغان از عبارت «طرفین» به جای نام بردن از اسرائیل و فلسطین استفاده کردند. حتی مجاری رسمی آنکارا تا ۲۵ اکتبر از به کار بردن واژۀ «حماس» در این دوره پرهیز کرده و از هفتۀ دوم جنگ از عبارت مردم فلسطین استفاده کرد. اما از روز چهارشنبه دولت ترکیه رویۀ دیگری را اتخاذ کرده است.

به نظر می‌رسد که طرفداری اردوغان از حماس، به‌ویژه پس از آن‌که او ۱۷ روز از میانجی‌گری و صلح سخن گفته بود، معنای دیگری نیز دارد و آن این‌که ترکیه شانس خود برای میانجی‌گری را از دست داده تلقی می‌کند. اگرچه این کشور همچنان بر «طرح ضامن» خود برای صلح میان طرفین پافشاری می‌کند.

در کنار این طرح، اردوغان چهار راهکار نیز برای غزه دارد. او می‌گوید:

  • ابتدا باید آتش‌بس کامل بین اسرائیل و حماس برقرار شود.
  • پس از آن مذاکرات برای تسهیل فوری آزادی اسیران جنگی صورت گیرد.
  • هرچه سریع‌تر باید کریدور بشردوستانه به غزه آماده به کار شود.
  • در نهایت کنفرانس منطقه‌ای برای حل معضل فلسطین ترتیب داده شود.

اگر چنین کنفرانسی هم تشکیل شود، پیشنهاد ترکیه بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ است.

هم حامی مظلوم هم شریک ظالم!

برخی از رسانه‌های ترکیه می‌گویند که در ۷ اکتبر، زمانی که جنگ میان اسرائیل و حماس به وجود آمد، برخی از سران حماس در این کشور بودند. اما با این حال، با آغاز جنگ، دولت آنکارا از آن‌ها می‌خواهد که ترکیه را ترک کنند.

اگرچه این رسانه‌ها ادعای خود را به گفته‌های افرادی نزدیک به حماس مستند کرده‌اند، اما عدم حضور هیچ نماینده‌ای از حماس در گردهمایی‌ای که ظهر روز ۲۸ اکتبر در حمایت از فلسطین در استانبول برگزار شد، خود می‌تواند نشان آن باشد که اردوغان بر حمایت خود از حماس پافشاری نمی‌کند، اما آن را راهی برای فتح افکار عمومی داخل و مسلمانان خارج از کشور می‌داند.

او این رویکرد خود را بر زمینی اخلاقی استوار کرده و در سخنرانی روز چهارشنبۀ خود تأکید می‌کند «ما همواره به فلسطین از منظری انسانی نگاه کرده‌ایم». اما برخی تحلیلگران با توجه به روابط آنکارا با حماس در سال‌های گذشته گفته‌اند که این نگاه صرفاً انسانی نبوده بلکه انواع حمایت‌های مادی از نیروهای حماس نیز در این نگاه وجود داشته است.

بیشتر در این باره: ترکیه به دنبال چیست؛ حمایت از گروه حماس یا میانجی‌گری؟

در عین حمایتی که اردوغان از حماس می‌کند، ترکیه تلاش کرده است روابط خود با اسرائیل را در حوزه‌های مختلف حفظ کند. گسترش مدام صادرات ترکیه به اسرائیل از سال ۲۰۰۰ به این سو و رسیدن آن به حجم ۶.۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ خود نمودی از آن است که آنکارا با داشتن ارتباط با طرفین جنگ و حمایت اخلاقی از یک سوی آن، بیشتر به دنبال رساندن پیام به کشورهای اسلامی و عربی است.

حاشیهٔ امنی که اسرائیل در موضع‌گیری علیه آنکارا بعد از سخنان اردوغان اختیار کرده، می‌تواند مؤید این باشد که تل‌آویو از این رویکرد ترکیه آگاه است. الی کوهن، وزیر خارجه اسرائیل، در واکنش به گفته‌های اردوغان ضمن فراخواندن دیپلمات‌های اسرائیلی از این کشور گفت اسرائیل در روابط خود با آنکارا تجدیدنظر خواهد کرد.

این پیام‌ در حالی مطرح شده که تل‌آویو پیشتر به دلایل امنیتی سفارت‌های خود در این کشور را بسته و کارکنان خود را فراخوانده بود. با این حال واکنش کوهن اگرچه واکنشی تند به حساب می‌آید، اما در تاریخ روابط دو کشور که حتی در پرتنش‌ترین روزها روابط سیاسی و تجاری خود را به صفر نرساندند، امر جدیدی نیست.

تلاش برای ساخت وحدت در داخل

حمایت اخلاقی اردوغان در میان کشورهای عربی بازتاب گسترده داشته است. حتی یکی از شعارهایی که مردم کرانه باختری در تظاهرات خود سر می‌دهند، فراخواندن ارتش ترکیه برای کمک بوده است. رسانه‌های عربی نیز سخنان اردوغان را به‌ظور گسترده پوشش خبری دادند.

صحنه‌ای از تظاهرات در استانبول برای همبستگی با فلسطینی‌ها که اردوغان شمار جمعیت را یک و نیم میلیون نفر اعلام کرد.

اما اردوغان تنها به دنبال کسب جایگاه رهبری در منطقه نیست، بلکه او در عین حال می‌خواهد وحدتی نیز میان مردم خود به وجود آورد؛ مردمی که اکثریت‌شان حامی فلسطین هستند و بنا بر نظرسنجی‌ها تنها سه درصدشان در این جنگ خواهان آن هستند که دولت‌شان از اسرائیل حمایت کند.

از این رو این موقعیت را می‌توان شانسی برای اردوغان دانست تا جامعهٔ دوقطبی ترکیه در حوزه سیاسی را به‌واسطهٔ موضوع فلسطین یکپارچه‌تر کند. یکی از راهکارهای او برگزاری میتینگ بزرگ فلسطین بود؛ میتینگی که برگزاری آن در ۲۳ اکتبر اعلام شد.

اردوغان با چفیه‌ای قرمز در این گردهمایی حاضر شد و گفت دولتش علیه اسرائیل برنامه‌ای حقوقی در دست بررسی دارد تا این کشور را به عنوان «جنایتکار جنگی» مطرح کند. در مقابل، مردم حاضر در این گردهمایی انتظار دیگری داشتند؛ آن‌ها شعار می‌دادند «یا الله، بسم‌الله، الله اکبر» و «سربازان ترک به سوی غزه».

احزاب مختلف ترکیه در این میتینگ حاضر نشدند. حتی برخی حامیان اردوغان مانند اعضای ارشد حزب «باز هم رفاه»نیز در این میدان حضور نیافتند. با این حال تمل کاراملااوغلو که رئیس حزب اسلام‌گرای «سعادت» است و سال‌هاست مسیر خود را از حزب «عدالت و توسعه» جدا کرده، در واکنشی که شب ۲۷ اکتبر نسبت به رویدادهای غزه نشان داد، گفت «جهان اسلام باید تحت رهبری ترکیه به پا خیزد». این رویکرد را احمد داوود اوغلو و علی باباجان، که یاران قدیم و مخالفان فعلی اردوغان هستند، هم پذیرفتند.

این رویکرد حامیانی نیز در میان مردم ترکیه دارد. تصویری که رسانه‌های ترکیه از مردم حاضر در این گردهمایی ارائه کرده‌اند، نشان از آن دارد که افرادی از طیف‌های گوناگون سیاسی در این تظاهرات حضور داشتند.

این واقعیت در کنار تمایل مردم ترکیه به حمایت از آرمان فلسطین فرصت مناسبی برای اردوغان در جهت کاستن از شدتِ دوقطبی سیاسی است. از سوی دیگر، موقعیتی است که اردوغان می‌تواند از آن برای بهبود شرایط حزب خود در انتخابات شهرداری‌ها که در ماه مارس ۲۰۲۴ برگزار خواهد شد استفاده کند.

نظرات نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.