استقبال از «کافه»، اثر جدید سینمای زیرزمینی ایران، ساختهٔ نوید میهن‌دوست که خودش زندانی است

ستاره ملکی و رامین سیاردشتی در نمایی از فیلم «کافه» ساخته نوید میهن‌دوست

شصت‌وچهارمین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم تسالونیکی، که از آن به‌عنوان معتبرترین جشنوارهٔ سینمایی کشور یونان یاد می‌شود، این هفته به کارش پایان داد. یکی از فیلم‌هایی که در بخش افق‌های باز این رویداد معتبر سینمایی به نمایش درآمد، فیلم «کافه» ساختهٔ نوید میهن‌دوست بود که خودش در ایران زندانی است.

«کافه» تازه‌ترین نماینده جریان سینمای بدون مجوز و زیرزمینی ایران محسوب می‌شود که طی ماه‌های اخیر در جشنواره‌های مختلف جهانی به نمایش درآمده است. این جریان به دنبال اعتراضات سراسری پاییز ۱۴۰۱ و خودداری جشنواره‌های معتبر از شرکت نمایندگان بخش حکومتی سینمای ایران در برنامه‌هایش، توانسته جایگزین جریان رسمی شود.

فیلم «کافه» دومین فیلم بلند نوید میهن‌دوست پس از فیلم «هرچی خدا بخواد» است. آقای میهن‌دوست سال ۱۳۹۸ به‌خاطر ساخت مستندی در سال ۱۳۸۸ درباره مسیح علی‌نژاد، روزنامه‌نگار مخالف حکومت جمهوری اسلامی، بازداشت شد و چند ماه در زندان بود.

او دی‌ماه ۱۳۹۹ به اتهام‌های «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی» و «اقدام علیه امنیت ملی» به ترتیب به شش ماه و سه سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم یک ماه بعد از آن در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران عیناً تأیید شد.

در نهایت او با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، به تحمل مجازات اشد یعنی سه سال حبس محکوم شد و او بار دیگر از مرداد ۱۴۰۲ در زندان است.

نمایی از فیلم «کافه»

نوید میهن‌دوست فیلم «کافه» را بدون دریافت مجوز از وزارت ارشاد تا پیش از رفتن به زندان ساخته شده است.

این فیلم درباره فیلمسازی با نام سهراب سپهری است که از سوی مقام‌های حکومت از کار محروم شده و حالا یک کافی‌شاپ را در تهران اداره می‌کند. همسرش خواستار مهاجرت از ایران است اما او نمی‌پذیرد درحالی‌که شرایط سختی را در زندگی می‌گذراند. ورود دختر دانشجویی به کافه‌ با درخواست اجرای یک پرفورمنس باعث اتفاقاتی می‌شود که زندگی فیلمساز را بیش از پیش متحول می‌کند.

رامین سیاردشتی، مسعود کرامتی، ستاره ملکی و مهسا مهجور بازیگران اصلی فیلم «کافه» هستند که داستان آن به شکل آشکاری می‌تواند برگرفته از اتفاقات رخ‌داده برای سازنده‌اش و نیز شرایط بسیاری از هنرمندان منتقد و مخالف حکومت باشد.

نوید میهن‌دوست در روایت داستانش به فشارهای حکومت در قالب نمایش صحنه‌های گفت‌وگوی فیلمساز با بازجویش در وزارت اطلاعات اشاره می‌کند. در این صحنه‌ها که چهرهٔ بازجو دیده نمی‌شود، به‌صراحت از لزوم همکاری فیلمساز با نهادهای امنیتی در قالب ارائهٔ گزارش‌هایی از اطرافیانش اشاره می‌شود.

این فیلم، به‌روال آثار اجتماعی و سیاسی سال‌های اخیر سینمای غیررسمی ایران، تصویر تلخی از جامعهٔ سرکوب‌شده و موقعیت نامشخص و پر از تردید و ناکامی طبقهٔ روشنفکر ترسیم می‌کند.

ساخت بدون مجوز فیلم «کافه» با جزئیات جالبی که در آن به کار رفته در نوع خود نشان از توانایی‌های سازنده‌اش دارد.

ندا میهن‌دوست در حال خواندن پیام برادرش در جشنواره تسالونیکی

نمایش این فیلم در جشنواره تسالونکی بدون حضور کارگردان و با حضور ندا میهن‌دوست، خواهر او، به‌عنوان نماینده‌اش برگزار شد. خانم میهن‌دوست در گفت‌وگو با مجله هفتگی «صحنهٔ» رادیوفردا می‌گوید استقبال از نمایش فیلم در جشنواره تسالونکی فراتر از پیش‌بینی‌ها بود و بسیاری از بینندگان فراتر از حاشیه‌های پیرامونی این اثر با آن برخورد کردند.

Your browser doesn’t support HTML5

گفت‌وگو با ندا میهن‌دوست درباره نمایش فیلم «کافه» در جشنواره تسالونیکی

نوید میهن‌دوست در متنی که از زندان اوین درباره نمایش فیلمش در جشنواره تسالونیکی فرستاد، با تأیید خبر ساخت بدون مجوز آن، از جامعهٔ هنری جهان خواست تا «واکنشی درخور نسبت به فشاری که توسط جمهوری اسلامی به هنرمندان وارد می‌شود، نشان دهد».

متن کامل پیام آقای میهن‌دوست به جشنوارهٔ تسالونیکی را در ادامه می‌خوانید:

‎«این صدای من، نوید میهن‌دوست، نویسنده و کارگردان فیلم کافه است که از زندان اوین در تهران، پایتخت ایران، می‌شنوید. حکومتی که هم اکنون بر کشور من حکمرانی می‌کند، مرا به‌خاطر برخی فیلم‌هایی که ساخته‌ام، به زندان افکنده. البته من کمی خوش‌شانس بوده‌ام که تاکنون زنده هستم، زیرا حدود دو سال پیش یک شاعر و فیلمساز دیگر در همین زندان و به علت عدم رسیدگی به موقع پزشکی براثر کرونا درگذشت. نام او بکتاش آبتین بود.

هرچند این شبه‌قتل ناگوار برای رژیمی که ۲۵ سال قبل به‌وسیلهٔ اعضای بلندمرتبهٔ وزارت اطلاعاتش عده‌ای از اعضای کانون نویسندگان ایران را سلاخی کرده و تلاشش برای کشتن دسته‌جمعی عده‌ای دیگر از آنان با شانس و اقبال بلندشان ناکام مانده، چندان مایه شرمساری به شمار نمی‌رود.

با این همه، من از جامعهٔ هنری جهان انتظار دارم واکنشی درخور نسبت به فشاری که توسط جمهوری اسلامی به هنرمندان وارد می‌شود، نشان دهند؛ انتظاری که دیگر مدت‌هاست از مقامات سیاسی جهان ندارم زیرا می‌دانم برای آنان قضیهٔ حقوق بشر در کشورهای دیگر فقط بهانه‌ای است برای به دست آوردن امتیازات اقتصادی برای کشورهای متبوع‌شان و نه یک واکنش خیرخواهانه و انسان‌دوستانه.

فیلمی که من ساخته‌ام، بدون کسب مجوز از مقامات جمهوری اسلامی ساخته شده است، چون به اعتقاد من، سینما و هنر دنیای خاص خود را دارد؛ دنیایی فراتر از مجوزهای موقتی حاکمان. حکومت‌ها شاید بتوانند سینما را کنترل و بر آن نظارت کنند، ولی هیچ‌گاه قادر به خاموش کردن صدای سینماگران مستقل نیستند زیرا ‎اگر دیوار دیوار است، از جایی ترک دارد!

‎در پایان از مسئولین جشنوارهٔ تسالونیکی که میزبان اولین نمایش عمومی فیلمم بوده‌اند، تشکر می‌کنم و امیدوارم بذر دموکراسی که اولین بار در کشور باستانی یونان کاشته شد، درختی تناور در کشورم ایران به بار بنشاند.»

نوید میهن‌دوست پیامش خطاب به جشنوارهٔ تسالونیگی یونان را با شعار «پاینده باد ایران» و‎ «زن زندگی آزادی» به پایان برده است. «زن زندگی آزادی» شعار و نماد اعتراضات سراسری سال گذشته در ایران است؛ اعتراضاتی که اواخر شهریور ۱۴۰۱ پس از جان باختن مهسا ژینا امینی در بازداشت پلیس گشت ارشاد آغاز شد و سرکوب آن توسط حکومت همچنان به اشکال گوناگون ادامه دارد.