«فرار بزرگ»؛ از فیلم سینمایی تا نمایش اسناد محرمانهٔ ماجرا پس از ۸۰ سال

نمونه‌ای از کارت شناسایی یک اسیر جنگی در یک اردوگاه آلمان نازی

ماجرای فرار اسرای جنگی متفقین از «اشتالاگ لوفت - ۳»، اردوگاه مخوف آلمان نازی واقع در خاک لهستان، در فیلم هالیوودی «فرار بزرگ» به تصویر کشیده شده است؛ فیلمی دلهره‌آور و پرهیجان که جان استرجس در سال ۱۹۶۳ ساخت و دوستداران سینما در ایران هم به‌خوبی آن را به یاد دارند.

ولی داستان واقعی قهرمانان این فرار بزرگ پس از گذشت ۸۰ سال تا امروز همچنان در اسناد محرمانهٔ وزارت دفاع بریتانیا قرار داشت.

اکنون با علنی شدن مجموعهٔ بزرگی از اسناد مربوط به دوران جنگ جهانی دوم، تجارب اسیرانی که در این فرار بزرگ شرکت داشتند و سایر اسیران جنگی در دسترس عموم قرار می‌گیرد.

نیمه‌شب ۲۳ و ۲۴ مارس ۱۹۴۴ بیش از ۷۰ نفر از نیروهای هوایی متفقین که در این اردوگاه اسیر بودند، از طریق تونلی که حفر کرده بودند، موفق به فرار شدند.

این فرار نتیجهٔ ماه‌ها برنامه‌ریزی دقیق و تلاش اسرای جنگی با استفاده از روش‌های خلاقانه و در عین حال دریافت و ارسال اطلاعات به بیرون از اردوگاه بود.

یکی از صحنه‌های به‌یادماندنی فیلم «فرار بزرگ» تلاش ناموفق یک اسیر آمریکایی با بازی استیو مک کوئین برای پریدن از روی حصار اردوگاه به‌وسیلهٔ موتورسیکلتی است که از سربازان آلمانی ربوده است.

به‌گفته ویل باتلر، یکی از مسئولان نمایشگاه جدیدی که در مورد این ماجرا در بایگانی ملی بریتانیا ترتیب داده شده است، در عالم واقعیت ۷۳ نفر از مجموع ۷۶ اسیر جنگی که در این ماجرا توانستند از اردوگاه فرار کنند، دوباره بازداشت شدند.

او افزوده است ۵۰ نفر از آن‌هایی که دستگیر شدند، مدتی بعد توسط گشتاپو اعدام شدند.

این نمایشگاه با عنوان «فرار بزرگ: اسیران خارق‌العادهٔ جنگ جهانی دوم» که ۱۳ بهمن افتتاح ‌شده، برخی از روش‌های اسرای جنگی متفقین برای ارتباط با خارج از اردوگاه را نیز به نمایش می‌گذارد.

پیام‌های محرمانه

یکی از روش‌های بسیار متداول ظاهراً ارسال اطلاعات رمزگذاری‌شدهٔ حاوی اطلاعات پنهانی از طریق نامه‌نگاری عادی با خانوادهٔ اسرا بوده است. وجود یک یا چند عبارت یا موضوع عجیب در هر نامه‌ای که به دست خانواده می‌رسید، نشانه‌ای بود که نامه باید به بخش اطلاعات ارتش تحویل داده شود.

در یکی از این موارد، پیتر گاردنر، خلبان بریتانیایی، در عکس یکی دیگر از اسرای اردوگاه به نام گای گریفیث که برای خانواده ارسال شده بود، اطلاعات محرمانه‌ای را جاسازی کرده بود و او نیز با گنجاندن موضوع عجیبی در نامه به مادرش باعث شد او این نامه و عکس را به واحد ویژه‌ای در اداره اطلاعات ارتش بریتانیا (ام‌آی ۹) تحویل دهد.

«ام‌آی ۹» در اوایل جنگ جهانی دوم برای کمک به فرار اسرای جنگی تأسیس شد.

اسیران در بعضی از پیام‌های رمزنویسی‌شدهٔ خود ارسال وسایل کوچکی که به طرح فرار آن‌ها کمک کند، مثلا وسایل جعل اسناد، را تقاضا می‌کردند. جعل اسناد به‌خصوص مدارک شناسایی در اجرای فرار بزرگ سال ۱۹۴۴ از اردوگاه اسرای جنگی «اشتالاگ لوفت -۳» نقش مهمی ایفا کرد.

دو نفر از سه اسیر جنگی که توانستند به خانه برسند، با استفاده از کارت‌های شناسایی جعلی که ظاهراً نشان می‌داد آن‌ها کارگران برق نروژی شاغل در آلمان هستند، توانستند از تمامی کشورهای تحت اشغال آلمان نازی عبور کنند و به بریتانیا برسند.

جاسازی اشیاء ضروری

ویل باتلر، مسئول بخش اسناد نظامی در بایگانی ملی بریتانیا، می‌گوید در نامه‌های رمزگذاری‌شده علاوه بر درخواست وسایل، اطلاعاتی نيز در مورد سایر اسرای جنگی که برای کار اطلاعاتی و برنامه‌ریزی فرار مناسب بودند، در اختیار «ام‌آی ۹» قرار می‌گرفت.

اشیاء دیگری که در این نمایشگاه در معرض دید قرار گرفته، وسایلی است که داخل بسته‌های ارسالی از سوی خانواده‌ها و صلیب سرخ به داخل اردوگاه قاچاق می‌شد و اسرا از آن برای تدارک فرار استفاده می‌کردند.

یک نمونه از این اشیاء ورق‌های بازی است که نقشهٔ مناطق موردنظر برای فرار اسرا در آن‌ها ‌جاسازی شده بود، یا شانه‌های موی سر که علاوه بر نقشه یک ارّه کوچک در آن‌ها جاسازی شده بود.

شاید ماجرای «فرار بزرگ» مشهورترین داستان فرار اسرای جنگی باشد، ولی در این نمایشگاه اسناد و وسایل مربوط به فرار ۷۰ اسیر جنگی آلمانی از اردوگاهی در ناحیهٔ ولز بریتانیا نیز به نمایش گذاشته شده است. اسرای آلمانی با حفر تونلی زیر سه رديف حصار سیم خاردار قصد داشتند از اردوگاه فرار کنند، ولی همهٔ آن‌ها بازداشت شدند.

موارد دیگری که در این نمایشگاه به آن توجه شده، «فرار روحی روانی» از محیط و شرایط اردوگاه‌های اسرای جنگی با ایجاد مشغولیت‌هایی نظیر اجرای نمایش و یا نقاشی است.

دو نمونهٔ برجسته از این نوع مقاومت در برابر اسارت پی چی وودهاوس نمایشنامه‌نویس و رونالد سیرل نقاش بریتانیایی هستند.

وودهاوس در دوران اسارت در اردوگاه‌های مناطق اشعالی آلمان نازی دست‌کم يک رمان نوشت و سيرل در دوران اسارت توسط ارتش ژاپن در اردوگاهی در سنگاپور و کار اجباری در راه‌آهن تايلند به برمه بيش از ۳۰۰ پرتره از اسرايی کشید که همراه او بودند.

تجدید دیدار سه نفر از اسیران گریخته از اردوگاه در سال ۱۹۶۵