حکومت مذهبی ایران در حالی به استقبال ۴۵ سالگی انقلاب اسلامی بهمن ۵۷ رفته است که در یک دهه گذشته پسلرزههای بسیاری را پشت سر گذاشته است.
Your browser doesn’t support HTML5
پسلرزههایی که به تعبیر حاتم قادری استاد فلسفه سیاسی در تهران هرکدام از آنها برای حکومتی که تن به اصلاح نداده است، «برگشت ناپذیر» تلقی می شوند اما «نقطه پایانی» بر حکمرانی جمهوری اسلامی نبوده اند.
آقای قادری در برنامه «از کجا تا ناکجا» با نگاهی به بحران مشروعیت داخلی و بین المللی جمهوری اسلامی که شهریور ۱۴۰۱ به این سو نمود عینیتری پیدا کرده است به مسئله «افق ملی» در ایران میپردازد.
نویسنده کتاب «تحول مبانی مشروعیت خلافت» معتقد است که نبود «افق ملی» در میان حکومت و مخالفانش، آینده ای هولناک را پیش روی جامعه ایران قرار داده است.
بیشتر در این باره: حاتم قادری: حکومت زور دارد ولی اقتدار نهنبود چنین چشماندازی به تعبیر حاتم قادری جامعه ایران را در فقدان «سیاستورزی» دچار «خشم فروخورده و افسردگی» کرده است که او آن را نشانههای یک «بیماری ملی» میداند.
حاتم قادری در این برنامه با اشاره به عبارتبندیهای خاص مانند «خیزش انقلابی» برای اعتراضهای ۱۴۰۱معتقد است که نباید به شهروندان معترض امید شتابزده داد و نباید آنها را ناامید کرد.
به اعتقاد او «امید شتابزده سمی» است، چنانکه حکومت به گفته این استاد علوم سیاسی «میخواهد مردم، امیدوار باشند بعد ناامید بشوند و سر در کنج خودشان ببرند.»
صدیقه وسمقی اسلامپژوه و فعال سیاسی ساکن تهران در این برنامه با اشاره به بالا بودن «ظرفیت تغییر» در ایران میگوید که مردم از «باورهای دینی» خود عبور کردهاند.
خانم وسمقی با نگاهی به راهپیمایی حکومتی سالگرد انقلاب اسلامی میگوید، «اگر حکومت مظمئن بود که اقشار وسیع مردم طرفدارش هستند، به هیچ عنوان نگران نبود که در اثبات آن برای جهانیان و مخالفان بکوشد.»
نویسنده کتاب «در مسیر پیامبری» تابآوری جامعه در برابر فشارهای نظام سیاسی حاکم را نتیجه یک جامعه زنده ای میداند که «نمیخواهد خودکشی» کند و این مسئله را زیر عنوان «صبر عاقلانه» در برابر روحانیتی که مقابل آرزوهای مردم و پیشرفتشان ایستادهاند، جمع بندی میکند.
بیشتر در این باره: وسمقی: در جمهوری اسلامی زنان با حجاب هم اختیار ندارندحاتم قادری در ادامه این بحث با پیش کشیدن موضوع فقدان اپوزیسیونی با وجاهت ملی در ایران از مخالفت گروهی از مخالفان با جمهوری اسلامی در چارچوب قانون اساسی موجود با عنوان «اپوزیسیون از دست رفته» نام میبرد.
او با رد احتمال رخ دادن انقلابی مانند سال ۵۷، یکی از دلایل استمرار جمهوری اسلامی را نبود اپوزیسیونی میدادند که قادر به برقراری ارتباط با مردم باشد.
به اعتقاد نویسنده کتاب «آزادی وجدان، مفهومی پسا پیامبری» در گستره جنگ جانشینی آیتالله خامنهای با «مجلس خبرگانی» که «از معنا تهی شده است، تغییر اجتماعی «بیماری» که با خودش «تباهی» آورده، « سرطان،آلزایمر و پارکینسون» دارد، امری «زمانبر» است.
صدیقه وسمقی هم با تاکید بر اعتراض های ۱۴۰۱ به عنوان یک «جهش رو به جلو» میگوید،« حضورحاکمیت فاسد و زیانبار [جمهوری اسلامی] هر روز و هر ساعت برای مردم خسارت بار استف اما یک دفعه رفتن همه چیز،فروپاشی جامعه و خلا قدرت هزینه دارد.»