علي سجادي (راديوفردا): يلدا، طولاني ترين شب سال را پشت سر مي گذاريم. يلدا در طول تاريخ کهن ايران، از روزگار مهرپرستي تا امروز، مورد توجه ايرانيان بوده و به مناسبت آن مراسمي بر پا مي شود. ليلي صدر با چند تن از ايرانيان در داخل و خارج از کشور در اين باره گفتگو کرده است.
ليلي صدر (راديوفردا): يلدا به گفته دهخدا، واژه اي سرياني و به معناي زايش و تولد است، و چون اين شب را با شب ميلاد مسيح يکي مي دانسته اند، آن را بدين نام خوانده اند. پژوهندگان مي گويند: 25 دسامبر، جشن ظهور ميترا يا مهر بوده و مسيحيان در قرن چهارم ميلادي آن را روز ميلاد مسيح ناميده اند. از يلدا در شعر شاعران فارسي گوي به فراواني ياد شده است. يلدا شب آخر پاييز و شب اول زمستان و طولاني ترين شب سال است. ايرانيان در اين شب مراسمي بر پا مي کردند که ريشه کهن آن بايد به روزگار مهرپرستي برگردد. اين رسم تا به امروز هم ادامه يافته است.
سهيلا، ايراني ساکن پراگ، در مورد شب يلدا به راديوفردا مي گويد:
سهيلا (شهروند ايراني، پراگ): شب يلدا، اينطور که من شنيدم، در ايران قديم دو شب بوده. يکي شب سي ام آذر و يکي شب اول دي. که اين شب سي ام آذر مي گفتند شب يلداي مونث و شب اول دي را شب يلداي مذکر. که رسم بوده که آجيل و شيريني و هندوانه و خلاصه از اين تنقلات مي گذاشتند و مي نشستند دور هم. آن موقع ها هم که نه تلويزيون و نه راديو بود. مي نشستند و صحبت مي کردند.
ل.ص.: شما براي امشب چه برنامه اي داريد؟
سهيلا: ما در اروپا خوب مثل ايران نيست که، مخصوصا پراگ که يک جاي کوچکي است و تعداد ايراني هايي هم که هستند خيلي کم است و ما امشب قرار است که خانه يکي از دوستان جمع بشويم که دور هم باشيم و اين رسم ايراني قديم را زنده کنيم.
ل.ص.: حال و هواي شب يلدا در ايران را از پرويز در تهران پرسيدم.
پرويز (شهروند تهراني): کلا از نظر به جا آوردن مراسم، زياد حال و هواي خاصي وجود ندارد. مثلا در ايران هر وقت که مراسمي باشد، فقط ظاهرش را مي توانيم در شلوغ بودن خيابان ها ببينيم و خريد کردن مردم ببينيم، ولي اينکه صحبتي از اين مراسم بشود، کمتر در مورد آن حرف مي زنند.
ل.ص.: خيابان ها شلوغ هست؟
پرويز: بله بله، امروز خيابان ها ترافيک قابل توجهي داشت، نسبت به روزهاي پيش. فکر کنم بيشتر مردم در تکاپوي خريد و خريد آجيل و هندوانه مخصوص شب يلدا بودند.
ل.ص.: و شکوه، مادر بزرگ ايراني مقيم آمريکا، در مورد خاطرات کودکي اش از شب يلدا مي گويد:
شکوه (شهروندي ايراني ساکن آمريکا): شب يلدا، يکي از شب هاي قشنگ و باستاني ما است. که ياد گذشته ها را براي ما زنده مي کند. بلندترين شب سال است و رسوماتي بوده که از زمان قديم اين را، پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها به جاي مي آوردند و همينطور نسل به نسل هم به دست ما رسيده. يادم هست که از زمان کودکي با مادرم مي رفتيم خانه پدر بزرگ و مادربزرگم. اقوام آنجا جمع مي شدند و اين شب را خيلي قشنگ برگزار مي کردند. با خوردن ميوه ها، که به حساب اين ميوه ها در طول سال که بوده، داشت تمام مي شد يواش يواش. خربزه بود، هندوانه بود، انگور بود، و انار. البته آن موقع ها، اينطور که من يادم است، پرتقال و اينها زياد نبود. سيب و انار و انگور و هندوانه و خبرزه بود که استفاده مي کردند و آجيل هاي مختلف. جمع مي شدند دور هم و شامي با هم مي خوردند. گپي با هم مي زدند. حتي گاهي اوقات من يادم است که از حافظ تفالي مي زدند و سنت قشنگي بود و من خيلي هم دوست دارم که ادامه بدهيم، حفظ کنيم، به خصوص براي جوانان لازم است که اين کار را بکنند. ما که ديگر سالها گذشته ازمان و اينها همينطور ادامه اش داديم. انشاء الله که جوان ها هم بتوانند اين کار را بکنند که يکي از سنت هاي خيلي قشنگ ما ايراني ها است. بايد حفظ بشود.
ل.ص.: فرقي بين برگزاري مراسم شب يلدا، زماني که بچه بوديد، با الان احساس مي کنيد؟
شکوه: يک فرق مهم را من در اين مي بينم که آن موقع گرماي بيشتري داشت و بيشتر خانواده و فاميل بودند که دور هم جمع مي شدند. حالا به علت اين سفرها و انتقال ها و کوچ ها، فکر مي کنم که آن حالت کمتر شده و بيشتر الان فکر مي کنم که چون اقوام زياد با هم نزديک نيستند، هر کدام در يک کشورند، هر کدام در يک شهر و ديار هستند، بيشتر بين دوستان است.
ل.ص.: آرمين، دانش آموز ايراني در ويرجينيا، در مورد يلدا چنين مي گويد:
آرمين (دانش آموز ايراني، ويرجينيا): ما شب يلدا، در ايران، خيلي يادم نمي آيد که چکار مي کرديم، چون من بچه بودم خودم آن موقع، ولي تا جايي که يادم مي آيد، فقط انار مي خورديم. وقتي که آمديم اينجا، حالا، شب يلدا مامان من و بابا، دوستان را دعوت مي کنند خانه مان، شب، که با هم انار مي خوريم و هندوانه و اينها. همه را با هم مي نشينيم مي خوريم. بعد فيلم مي بينيم، با همه دوستان. و همين ديگر. يلدا، به گفته دهخدا، واژه اي سرياني و به معناي زايش و تولد است، و چون اين شب را با شب ميلاد مسيح يکي مي دانسته اند، آن را بدين نام خوانده اند. پژوهندگان مي گويند که 25 دسامبر، جشن ظهور ميترا يا مهر بوده و مسيحيان در قرن چهارم ميلادي آن را روز ميلاد مسيح ناميده اند. يلدا شب آخر پاييز و شب اول زمستان و طولاني ترين شب سال است. ايرانيان در اين شب مراسمي بر پا مي کردند که ريشه کهن آن بايد به روزگار مهرپرستي برگردد. سهيلا، ايراني ساکن پراگ، در مصاحبه با راديوفردا مي گويد که ظاهرا در ايران قديم شب سي ام آذر را شب يلداي مونث و شب اول دي را شب يلداي مذکر مي ناميدند. پرويز، شهروند تهراني نيز مي گويد که کلا از نظر به جا آوردن مراسم، زياد حال و هواي خاصي وجود ندارد، اما ظاهر آن را مي توان در شلوغي خيابان ها ديد. شکوه، مادربزرگ ايراني ساکن آمريکا، نيز مي گويد که از زمان قديم اين را، پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها به جاي مي آوردند و همينطور نسل به نسل هم به دست ما رسيده است. آرمين، دانش آموز ايراني در ويرجينيا، مي گويد که پدر و مادر وي دوستان را به خانه دعوت مي کنند و با خوردن هندوانه و انار اين شب را مي گذرانند.