بيانيه جبهه مشارکت ايران اسلامی درباره پرونده هسته ای ايران

جبهه مشارکت ايران اسلامی از ابتدای شکل گيری پرونده هسته ای در آژانس بين المللی انرژی اتمی تا کنون در مقاطع مختلف و متناسب با روند تحولات و نقاط عطف موضوع به ارائه تحليل و ديدگاه های خود پيرامون آن پرداخته است. هر چند تلاش ما بر اين بوده تا با دامن زدن به بحث و گشودن زوايای بيشتر موضوع به نظام تصميم گيری کشور و مسؤولان مرتبط در اين باره ياری رسانيم و در چتر منافع ملی و حفظ نظام حرکت نمائيم، اما متأسفانه پس از روی کار آمدن دولت نهم و مسؤولان جديد در مديريت پرونده هسته ای که سياست های گذشته را رها و راه تازهای را در پيش گرفتند، تنگ نظری و يکدستی در تصميم گيری رواج يافت. به گونه ای که نه تنها گوش شنوايی برای شنيدن نبود، بلکه حتی مانع از انتشار آخرين بيانيه جبهه مشارکت درباره اين موضوع در آغازين روزهای سال جاری شدند. مرور دوباره مطالب آن بيانيه در اين روزها و در ارتباط با رخدادهای مرتبط با پرونده هسته ای نگراني ها و پيش بيني های ما را روشن مي سازد. اميدواريم که ديگر با انتقادات مشفقانه اين گونه برخورد نشود .


همانگونه که در گذشته متذکر شده ايم ما چگونگی روند پرونده هسته ای را با سرنوشت آحاد ملت ايران مرتبط مي دانيم و از اينرو ضروری مي دانيم که فضای بحث در اين باره در عرصه عمومی باز باشد و به ويژه رسانه ها بتوانند با بهره گيری از مشارکت فعال صاحبنظران به کالبد شکافی اين موضوع در همه ابعاد و جهات بپردازند. مردم بايد بخوبی از دامنه دانش هسته ای و هزينه ها و فايده های آن آگاه شوند. مشارکت دادن همه جريانهای فعال فکری و سياسی ملی و کارشناسان زبده فنی و اقتصادی با ديدگاههای مختلف در روند تصميم گيري ها، کمک شايانی به حفظ وحدت ملی خواهد کرد. اين روش امکان انحراف از منافع ملی را به حداقل خواهد رساند و به درستی اراده ملی را چنان سمت و سو خواهد داد که مقاومت در برابر آن برای قدرت های خارجی بسيار مشکل خواهد بود .


ما اين نظر را که يک صدايی و يکدستی در مديريت پرونده هسته ای تأمين کننده منافع ملی خواهد بود، تا بر پايه همين نگاه اعمال نوعی سانسور در عرصه عمومی تجويز و از ارائه هرگونه بحثی در اين باره جلوگيری شود نادرست و خطا دانسته و آنرا بر ضد منافع ملی ارزيابی مي نمائيم . اگر مسؤولان مربوطه بخواهند همچنان بر اعمال اين شيوه اصرار ورزند، بسيار بجاست که به صورت شفاف و روشن همه پيامدهای مثبت و منفی سياستهای خود را برای مردم تشريح کنند. آنها بايد به صورت کاملاً واضح بيان کنند چه سرنوشتی را از تداوم اين سياست ها پيش بينی مي کنند و طبعاً بايد مسؤوليت کليه عواقب سياست ها و اقدامات خود را بپذيرند. بنظر مي رسد اينکه اعلام شود با پرداخت هر هزينه ای سياست های جاری ادامه خواهد يافت، کفايت از موضوع نمي کند بلکه بايد دامنه و عمق اين هزينه ها برای مردم بر شمرده شود تا آحاد شهروندان بتوانند در اين باره توجيه شده و ميزان همراهی خود را با اقدامات دولتمردان ارزيابی نمايند .


يادآور مي شويم که جناح حاکم در مجلس و دولت با شعارهای آبادگری و رفاه و بهبود معيشت و اقتصاد و بردن نفت به سر سفره های مردم و عدالت محوری و.... بر سر کار آمده اند. آحاد ملت به ويژه اقشار متوسط و فرودست اجتماعی منتظر وفای به عهد آنها هستند. حال جای تعجب فراوان است که اين گروه به جای اتخاذ سياست هايی که به رونق اقتصادی و پاسخگويی به نيازهای معيشتی مردم بينجامد، رسماً در رابطه با پرونده هسته ای اعلام مي کنند که ما از تحريم اقتصادی و حتی جنگ هراسی نداريم. در صورتی که آنان امانتدار مردم و به انجام وعده هايی که داده اند متعهد هستند و بايد سرنوشت کشور را که امانتی است در دست آنها به سمت آرامش و صلح و پيشرفت و زندگی بهتر برای تک تک شهروندان به پيش ببرند. آنها نبايد کشوری را که در آرامش و امنيت و در جايگاه مورد احترام و مقبول بين المللی تحويل گرفته اند، در مدتی کوتاه به سمت و سويی ببرند که در انزوا و تحريم قرار گيرد و آنرا افتخار هم جلوه دهند! فراموش نشود که شهروندان ايرانی حق های مسلم ديگری دارند که نبايد و نمي تواند فدای يک حق مسلم شود .


ما نيز به روابط ناعادلانه و سلطه جويانه حاکم بر عرصه بين المللی معترضيم و در زورگويی و يک جانبه گرايی و منطق دوگانه دولت آمريکا (و ديگر قدرت های جهانی) ذره ای ترديد نداريم، اما بر اين باوريم که در دامن اين روابط و واقعيت ها بايد با تدبير و تأمل حرکت کرد. اعمال هر گونه روشهای ماجراجويانه يا تقابل ميتواند آثار پيش بينی ناشده و خسارت باری را متوجه کشورمان سازد که نتايج قهری آن عقب ماندگی از روند توسعه، تشديد فقر، اوجگيری ناهنجاري های اجتماعی، فرار مغزها و سرمايه ها، توقف رشد علمی و صنعتی و... خواهد بود. از همه اين ها گذشته به طور جدی بايد نگران تهديدهايی باشيم که منافع ملی و تماميت ارضی کشور را هدف قرار مي دهد، که به نظر مي رسد به عنوان ابزاری مي تواند مورد سوء استفاده قدرت های خارجی قرار گيرد. اين دورنما هر ايرانی دلسوز و هر مسلمان وابسته به انقلاب و علاقه مند به نظام و جمهوری اسلامی ايران را به فکر وا مي دارد تا برای تأمين منافع ملی و امنيت کشور و آينده ميهن خود چاره انديشی نمايد .


نگرانی از سرنوشت کشور و ملت ما را بر آن مي دارد تا از مسؤولان کشور خود را بخواهیم تا بيش از آنکه به شعارها و تبليغات و تصورهای غير قابل تحقق بپردازند، به فکر چاره برای رفع تهديدهای جدی و رفع و کاهش آلام مردم باشند. همانگونه که خود وعده داده اند لقمه نانی به سفره مردم و به ويژه فقرا و محرومين اضافه کنند و کاری نکنند که يک تقابل و درگيری ناخواسته و غير قابل انتظار بر کشور تحميل شود. فراموش نشود هرگونه انزوا و تحريم اقتصادی بيشترين فشار و خسارت را متوجه اقشار محروم و آسيب پذير پايين و متوسط اجتماع مي کند .


تأکيد مي کنيم، برخورداری از پيشرفتهای علمی و تکنولوژيک به ويژه دستيابی به فنآوری صلح آميز هسته ای را حق کشور مي دانيم، در عين حال برای ما روشن است که راه دستيابی به اين توانايی، سياست های و عملکردهای موجود نيست و اين سياست ها نه تنها ما را به اين حق خود نمي رساند بلکه نگرانيم که ساير حقوق مسلم و منافع بنيادين کشور و ملت تحت تأثير اين سياست ها و رويکردهای غلط قرار گرفته و برای هميشه ما را از دست يافتن به حقوق به رسميت شناخته شده کشور محروم سازد .


هر چند در گذشته هشدار داده ايم، نبايد راهی پيموده مي شد که به اين نقطه، يعنی صدور قطعنامه های شورای امنيت در مورد پرونده هسته ای ايران برسد، ولی به نظر مي رسد عليرغم تأخير و زيان های مترتب بر آن هنوز فرصت برای بازنگری در سياست ها و جلوگيری از وخيم تر شدن اوضاع وجود دارد. ما ضمن دعوت مسؤولان مربوطه به بررسی مجدد سياست ها و نتايج برآمده اجرای اقدامات ذيل را توصيه مي نماييم :


با توجه به اينکه مقاومت در برابر تصميم شورای امنيت سازمان ملل متحد به تدريج ما را در موقعيتی منزوي تر و سخت تر قرار خواهد داد، هر روز که بگذرد بازگشت از اشتباه خسرانی بيشتر و زيان هايی غيرقابل جبران تر برجای خواهد گذاشت، از اين رو پيشنهاد مي شود برای شکستن اجماع بين المللی و تا زمان خروج از بحران و آغاز دور تازه مذاکره و روند اعتماد سازی، با اعلام بازگشت به سياست های قبلی،همان برنامه ها به مرحله اجرا گذاشته شود .


در مسير مذاکره و اعتماد سازی با ديگر کشورها از همه امکانات و ظرفيت های ملی موجود استفاده شود. پيگيری و حل اين پرونده راه حل ملی مي طلبد و نه راه حل جناحی و حاکميتی. از اينرو از همه توان و نيروهای کارشناسی درگير با اين موضوع و همچنين مقامات گذشته بايد بهره برد .


گفت و گو با همه کشورهای عضو شورای امنيت و صاحب نفوذ به ويژه آمريکا در اين باره در دستور کار قرار گيرد. بايد به گونه ای عمل کرد که اجماع موجود در اين شورا عليه ايران شکسته شود. بايد هوشيار بود که اين شروع کار است. اگر چاره انديشی نشود صدور قطعنامه های زنجيره ای مي تواند وضعيت را به مراتب بدتر و مشکل تر کرده و روز به روز بر ضعف موضع ايران و قوت موضع آمريکا بيفزايد. مسير گفتگوها همراه با تعليق با هدف بازگرداندن پرونده هسته ای ايران به آژانس بين المللی انرژی اتمی مي تواند راه خروج از بحران را به روی کشورمان باز کند.


در شرايط کنونی و در مسير مذاکره و اعتمادسازی بايد از اعلام هر گونه سياست ماجراجويانه و تشديد کننده بحران يا انجام هر گونه اقدامی که مي تواند موجبات سوءظن و ترديد را نسبت به ايران در عرصه جهانی دامن زند(همانند خروج از N.P.T يا همايش هولوکاست و...) خودداری شود، تا فضای مساعدی برای پيشبرد سياست های اعتمادساز در عرصه داخلی و خارجی فراهم آيد .


برای گذار از شرايط کنونی کشور نيازمند همدلی ملت و دولت است. همدلی نيز بدون همفکری در روند تصميم سازی و تصميم گيری ميسر نيست. انتخابات اخير پيام های روشنی خطاب به مسؤولين داشت. اگر مسؤولين اراده ای برای خروج از بحران دارند بايد با رفتار مردم سالارانه خود در داخل اين اراده را عملاً نشان دهند و رفتار خود را با جامعه ايران مورد بازبينی قرار دهند. بي ترديد هر ايرانی آماده است برای نجات کشور خود در شرايط خطيری که برای سرنوشت کشور پيش آمده، دلخوري ها و گلايه های موجود را به کنار بگذارد و در کنار مسؤولان کشور، هزينه اصلاح سياست های اشتباه دولت را بپردازد. اساسي ترين تصميمها را بايد و مي توان با نظر و مشارکت مردم گرفت و از قدرت افکار عمومی در اتخاذ تصميم های بجا و مؤثر بهره اصولی گرفت. آنچه برای ما مهم است فقط جمهوری اسلامی ايران، تماميت ارضی کشور و سعادت و بهروزی و رفاه ملت است. ما در اين راه از هيچ کوشش و فداکاری فروگذار نخواهيم کرد .


در فضای پر هياهو و مه آلود جهانی که از هر سو صدای دشمنی و تقابل و درگيری به گوش مي رسد، ما بايد ندای صلح و زندگی سر دهيم و اين را با سياست ها و اقدامات خود در عرصه داخلی و خارجی به اثبات رسانيم. ما بايد با افشای سياستهای جنگ طلبانه و تروريستی در جهان و بر شمردن خسارات مادی و انسانی چهره های جنگ طلبانه را رسوا و ندای صلح طلبی را در سراسر جهان بلند سازيم. ما نبايد اجازه دهيم در پناه شعارهای صلح طلبانه، جنگ افروزی توجيه و بر جهان سايه افکن شود .


در پايان از خداوند رحمان و رحيم مي خواهيم ملت ما را در پناه خود از شر خودخواهي ها، جهالت ها و زورگويي ها مصون دارد. به آنها که تصميم گيرنده سرنوشت ملت های خود هستند انصاف و تدبير و دور انديشی عنايت کند و همه انسانها در پناه لطف و رحمت حق زندگی سرشار از امنيت و آرامش و تعالی داشته باشند .



جبهه مشارکت ايران اسلامی


۱۴/۱۰/۱۳۸۵