تقاطع دنیاها؛ نمایش آثار برده سابقی که در ۸۶ سالگی نقاش شد

موزه هنر آمریکا در واشینگتن این روزها ۱۵۵ نمونه از مهم‌ترین نقاشی‌های بیل تریلر را به نمایش گذاشته است

آیا آفرینش هنری و ادبی مرز سنی دارد؟ اوج خلاقیت هنرمند در چه سنینی‌ست؟ گوگول نرسیده به ۴۰ سالگی دیگر تمام شده بود، امری که به وادی جنون نزدیک و نزدیک‌ترش ساخت. سلینجر از چهل و چند سالگی به بعد اثر خاصی منتشر نکرد. پولاک تا ۴۴ سالگی که شبی مست پشت فرمان نشست و اتومبیل را به سوی ابدیت راند دیگر به اوج شهرت رسیده بود. ادوارد مونک شاهکار خود، تابلوی «جیغ» را در ۳۰ سالگی کشید. از او جوان‌تر توماس مان ۲۶ ساله بود که اثر سترگ «بودنبروک‌ها» را آفرید،رمانی که سرگذشت چهار نسل از یک خانواده ثروتمند آلمانی در قرن نوزدهم را بازگو می‌کند؛ و نمونه هنرمند و ادیب ایرانی، ابراهیم گلستان با آن نثر غنی و روایتگری زیبا در «جوی و دیوار و تشنه» و «مد و مه» که هر چه اندوخته و اعتبار ادبی و هنری دارد تا دهه پنج عمر دیگر کسب کرده و پس از آن هر چه هست بیشتر حاشیه است.

بیل تریلر (۱۸۵۳- ۱۹۴۹)

​پس در وادی‌ که گاه نوادر و نوابغ هم خیلی زود به انتها می‌رسند و معروف است که هنرمند، اگر نه حتما در جوانی، بلکه تا میان‌سالی‌ست که باید به اوج برسد، آیا می‌توان چندین دهه دیرتر از همه آغاز کرد و باز جایگاهی در تاریخ برای خود دست و پا کرد؟ خیلی خوش‌بینانه نیست؟ مثل این داستان‌های مجلات و روزنامه‌ها که می‌خواهند القا کنند هیچ وقت برای موفقیت دیر نیست و آدرنالین خون را بالا می‌برند تا بدن‌های خسته و فرسوده تکانی به خود دهند، تزریق هیجان و امید که معمولا اثراتش چندان نمی‌پاید.

نه، چیزی متفاوت از میل به موفقیت و شهرت بود که بیل تریلرِ پیر را در سال ۱۹۳۹ واداشت تا جایی در کنار خیابان‌های مونت‌گومری آلاباما قلم به دست گیرد و آن اشکال پر رمز و راز را روی کارتن‌پاره بکشد.

« همین‌طوری یک‌دفعه‌ای شد»

بیل تریلر[۱] چیزی حدود یک قرن زیست، ۱۸۵۳ تا ۱۹۴۹، اما از ۸۶ سالگی بود که به هنر روی آورد و خودانگیخته و خودآموخته نقاشی را آغاز کرد. با این حال ماجرا صرفا این نیست، بلکه کیفیت زندگی پرمشقت و طولانی او و بازتاب خلاقانه همه آن دوره‌های اجتماعی – سیاسی آمریکا و رنج‌ها و هراس‌های یک آفریقایی – آمریکایی در نقاشی‌های اوست که تریلر را به «یکی از هنرمندان مهم قرن بیستم آمریکا» تبدیل می‌کند.

جوزف هلفنشتاین، منتقد هنری، نقاشی‌های تریلر را نمونه‌ای از «مدرنیته رادیکال» می‌نامد. میخال سابل، استاد مطالعات آمریکایی دانشگاه حیفا، نیز می‌نویسد که مشاهده آثار او «نقاشی‌های به جا مانده از دوران باستان در غارها، آفریقا و تابلوهای پیکاسو» را به یاد می‌آورد

حیرت‌آورتر این است که او بدون سواد خواندن و نوشتن توانسته آثاری خلق کند که چهره‌ای مانند جوزف هلفنشتاین، منتقد هنری و مدیر پرسابقه موزه‌هایی در آمریکا و اروپا، آنها را نمونه‌ای از «مدرنیته رادیکال» بنامد. میخال سابل، مورخ و استاد مطالعات آمریکایی دانشگاه حیفا، نیز می‌نویسد که مشاهده آثار تریلر «نقاشی‌های به جا مانده از دوران باستان در غارها، آفریقا و تابلوهای پیکاسو» را به یاد می‌آورد.[۲]و باز حیرت‌آور این که تریلر یک کارتن‌خواب بود و همان‌جا کنار خیابان مونرو[۳] روی جعبه‌ای چوبی می‌نشست و روی مقواهای دور ریخته شده طرح می‌کشید، «طرح‌هایی ساده از گربه، لیوان، کفش، سبد»[۴]، اما این طرح‌ها رفته‌رفته پیچیده‌تر شدند و صورت انسان و حیوان یافتند.

تصویر ۱

موزه هنر آمریکای موسسه اسمیتسونین[۵] در واشینگتن این روزها ۱۵۵ نمونه از مهم‌ترین این نقاشی‌ها و طراحی‌ها را به نمایش گذاشته است. نمایشگاه عنوان «تقاطع دنیاها» را دارد که اشاره‌ای‌ست به تجربه زندگی بیل تریلر در دو قرن نوزدهم و بیستم، سیاهپوستی متولد جنوب آمریکا (آلاباما) در دوران برده‌داری.

تریلر تا دوازده سالگی برده‌ای بود که در یک مزرعه زندگی و کار می‌کرد، حتی بعد از تفوق قوای شمال بر جنوب و آزادسازی برده‌ها[۶] همچنان در این مزرعه ماند تا سال ۱۹۳۵، زمانی که همسرش مرده بود و فرزندانش هم هر کدام گوشه دیگری از آمریکا رفته بودند. آن وقت بود که مزرعه و روستا را رها کرد و راهی شهر پایتخت آلاباما شد.

تصویر ۲

دن تیت در کتاب کم حجم «همین‌طوری یک‌دفعه‌ای شد»[۷]شکست‌های پیرمرد هشتاد و چند ساله برای پیدا کردن کار باثبات در مونت‌گومری را شرح می‌دهد که در نهایت او را به کارتن‌خوابی کنار خیابان می‌کشاند. نام کتاب از گفته‌های بیل تریلر وام گرفته شده که وقتی از او پرسیدند، چه شد در این سن و سال هنرمند نقاش شدی، جواب داد: «همین‌طوری یک‌دفعه‌ای شد. یک‌دفعه‌ای به ذهنم رسید.»

​و بدین ترتیب بیل تریلر آن‌چه را که همه این سال‌ها زیسته و درونی خود کرده بود با خطوط ساده‌ای جان دوباره بخشید، نقاشی‌هایی که سهل اما ممتنع می‌نمایند و برآمده از تجربیات مردی‌ست که «شاهد دوره‌های تاریخی به شدت متفاوتی بود: برده‌داری، جنگ داخلی، آزادسازی برده‌ها، بازسازی کشور، جداسازی سیاه‌پوستان از جامعه مسلط، مهاجرت‌های بزرگ از ایالات جنوبی به ایالات توسعه‌یافته شمال، و رشد فرهنگ حاشیه‌‌ای آفریقایی – آمریکایی در ایالات جنوب».[۸]

و او که بر دار شد

تصویر ۳

​میخال سابل در کتاب «نقش زدن زندگی نهان»[۹] آثار بیل تریلر را به مثابه یک اتوبیوگرافی توصیف می‌کند، نقاشی‌هایی که هم بازتاب شادی‌های اوست و هم بازتاب غم‌هایش، هم خشم و خروشش را نشان می‌دهد و هم ندای عدالت‌خواهی‌ او . دن تیت نیز این نگاه را به نوعی تایید می‌کند. اما آن‌چه زبان روایت این قصه‌ها را می‌سازد، نمادهایی‌ست که تریلر از آنها بهره بسیار می‌جوید.

بخشی از نمایشگاه «تقاطع دنیاها»[۱۰] نقاشی‌هایی‌ست که مفهوم «تعادل» را به ذهن متبادر می‌کند، آدمی (معمولاً یک مرد یا پسربچه) بر بلندایی (باز معمولاً یک درخت) روی سطح باریکی به سختی ایستاده و میان زمین و هوا تاب می‌خورد، نشانه‌ای از بی‌ثباتی زندگی و ایستادن بر لبه پرتگاه در همه عمر. [تصویرهای ۱ و ۲]

​سابل موضوعی را کشف می‌کند که شاید بتواند سرنخ دیگری از این نقاشی‌ها به دست بدهد. او حین نوشتن کتاب خود از نوه بیل تریلر می‌شنود که پدربزرگ باور داشته پلیس‌های بیرمنگام آلاباما که پسرش را در سال ۱۹۲۹ کشته‌اند، در واقع بدون محاکمه به دارش آویخته‌اند. سابل می‌گوید، ضربه روحی این رخداد بود که تریلر را به سمت نقاشی راند تا صدایی برای فریاد زدن خشم و خروش خود پیدا کند. اما آیا می‌توان به طور خاص تصاویر مردانی را که بر میانه زمین و هوا دنبال جای پایی سفت می‌گردند، تداعی‌کننده این رویداد دانست؟

سمبولیسم تریلر

تصویر ۴؛ «مرد زیر سنگینی یک سازه»

سابل برای توضیح سمبولیسم نقاشی‌های تریلر دست بر موضوعی می‌گذارد که تاریخ بر آن صحه می‌گذارد. سیاه‌پوستان در دوران جداسازی از جامعه مسلط همچنان نمی‌توانستند اندیشه‌های مستقل و انتقادات خود را با صدای بلند بیان کنند که در غیر این صورت باید بهای سنگینی می‌پرداختند. از این رو تریلر به استفاده از نمادهایی روی می‌آورد که اجتماع سیاه‌پوست‌ها از آن بهره بسیار می‌برد. مثلاً دلمشغولی‌ها و تجربه‌های جنسی یکی از مسائلی‌ست که تریلر ناگزیر است سربسته به آن بپردازد. شماری از کارهای او دلالت‌های جنسی نیرومندی دارند که با تصاویری مانند مار (نشانه قدرت جنسی و بارآوری) یا ستون (نشانه آلت مردانه) و ترکه همراه است. [تصویر ۳]

یکی از قابل تامل‌ترین این آثار نقاشی «مرد زیر سنگینی یک سازه»[۱۱] است که آن سازه را می‌توان تعبیر به اندام زن کرد؛ برجستگی‌‌های اندام میانی زن با خطوط منحنی ساده‌ای به تصویر کشیده شده‌اند. ستون فقرات او نقشی شبیه درخت یافته‌ که نماد زایایی‌ست و آن طرح مرکب قرمز رنگ با حفره درون آن که تجسمی‌ست از آلت زنانه و قاعده‌گی. [تصویر ۴]

«فقط صبر کن و ببین»

تصویر ۵

تریلر آن اندک سال‌های باقی‌مانده عمر به شهرت نرسید، اگرچه همان زمان با تلاش چارلز شنون[۱۲] توانست نمایشگاهی از آثارش در نیویورک برپا کند (۱۹۴۲)، اما تازه چهار دهه بعد بود که به اصطلاح کشف شد و باز این چارلز شنون بود که تریلر و نقاشی‌هایش را از قعر فراموشی تاریخ نجات داد، هنرمند جوان سفیدپوستی که در آن سال‌ها به تریلر کمک می‌رساند و توانسته بود که نقاشی‌هایش را حفظ کند.

«هنر مردمان سیاه‌پوست آمریکا: ۱۹۳۰-۱۹۸۰» عنوان نمایشگاهی بود که سال ۱۹۸۲ در واشنگتن برگزار شد و آنجا ۳۶ اثر از بیل تریلر کنار آثار چندین هنرمند دیگر به قضاوت عام گذاشته شد؛ آغازی برای شهرت او. نمایشگاه تصویری از فرهنگ آفریقایی – آمریکایی‌ها ارائه می‌داد، چنان که تریلر نیز در نقاشی‌های خود تاریخ این مردمان، سبک زندگی آنان و باورها و رسومشان را بازتاب می‌دهد.

تصویر ۶

حیوانات در نقاشی‌های تریلر چندان دوستانه نمی‌نمایند. با این که او زاده روستاست و شاید می‌باید رابطه دوستانه‌تری با حیوانات می‌داشت، اما به‌ویژه سگ‌ها در خیلی از آثار او چهره هولناکی دارند که می‌تواند تداعی کننده شکار برده‌ها و سیاهان در سیاه‌ترین دوره تاریخ آمریکا باشد. [تصویر ۵] یکی از این نقاشی‌ها سگ غول‌آسایی را با دندان‌های تیزشده و آماده دریدن نشان می‌دهد که مهارش دست مردی سفیدپوست است[۱۳]. [تصویر ۶]

اما کلید اصلی شناخت نقاشی‌های تریلر فرهنگ «بلوز»[۱۴] است، فرهنگی که از دهه‌‌های پایانی قرن نوزدهم در کشتزارهای جنوب آمریکا و میان سیاهان رواج یافت و در فرمی موسیقیایی ماندگار شد. بلوز بازتاب «دوگانگی عمیق اجتماعی –فرهنگی و اقتصادی میان طبقه مالک و طبقه کارگر سیاه‌پوست» در آمریکای آن دوران است، [۱۵] دوگانگی ارباب-برده، فرادست-فرودست، استثمارگر-استثمارشده.

تصویر ۷؛ «باده‌نوش‌ها و رقصنده‌ها»

بسیاری از ترانه‌های این سبک گویای تجاوز سفیدپوستان به زندگی و حقوق سیاه‌پوستان است، تجسم رنج و اندوه. برخی از این ترانه‌ها دعوت به خشونت می‌کنند و برخی از آنها هم انذار می‌دهند:

«بدی‌هایی که شما سفیدا کردید همه‌شون/ یه روز جستی می‌زنه رو خودتون، فقط صبر کن و ببین»[۱۶].

میخال سابل می‌نویسد: «بیل تریلر جوهر انقلابی جهان‌بینی بلوز را به نمایش می‌گذارد. او هنجارهای سرکوبگرانه سفیدپوستان جامعه مسلط و همین‌طور اخلاق‌گرایی کلیسای سیاهان را رد می‌کند. نقاشی تریلر ندای خشونت، لذات جنسی، باده‌نوشی‌های سنگین [تصویر ۷]، جادو و نیز مطالبه آزادی‌های شخصی‌ست.»

«خانه زرد و آبی با آدم‌ها و سگ»

***

نسل بیل تریلر اگر چه شکست ملاکان خشن جنوب و پایان برده‌داری را شاهد بود، اما هیچ‌گاه نتوانست برابری نسبی اجتماعی با سفیدپوستان را تجربه کند. تازه یکی دو دهه بعد از مرگ تریلر بود که جنبش مدنی سیاه‌پوستان توانست موفقیت‌هایی کسب کند. خود او تا آخر عمر در فقر و فلاکت زیست و در آسایشگاهی محقر، آلوده و مملو از موش در مونت‌‌گومری آلاباما درگذشت.

پی‌نوشت:
[۱] Bill Traylor
[۲] میخال سابل کتابی درباره زندگی و هنر بیل تریلر نوشته است که این عنوان را دارد: «نقش‌ زدن زندگی نهان»
[۳] Monroe Avenue
[۴] دان تیت در کتاب مصوری با عنوان «همین‌طوری یک‌دفعه‌ای شد» فرایند گذار از اشکال ساده به پیچیده در طرح‌های تریلر را شرح داده است.
[۵] Smithsonian American Art Museum
[۶] آبراهام لینکلن فرمان لغو برده‌داری را روز اول ژانویه ۱۸۶۳ صادر کرد، اما با پایان جنگ داخلی آمریکا در سال ۱۸۶۵ بود که این قانون در ایالت‌های جنوبی نیز به اجرا گذاشته شد، یعنی زمانی که بیل تریلر حدود دوازده سال داشت.
[۷] It Jes’ Happened
[۸] برگرفته از توضیحات نمایشگاه
[۹] Painting a Hidden Life: The Art of Bill Traylor
[۱۰] Between Worlds: The Art of Bill Traylor
[۱۱] Man with construction on back
[۱۲] Charles Shannon
[۱۳] Man and Large Dog
[۱۴] Blues
[۱۵] msdeltaheritage.com
[۱۶] All the wrong white folks you do to me/Bound to come back somehow, just you wait and see