یک بار دیگر جنگ لفظی بین آمریکا و ایران بر سر تنگه هرمز به راه افتاده است. ولی اختلال تجاری در این آبراه حیاتی بینالمللی به نفع هیچ کشوری نیست. علاوه بر این، اقدام نظامی یکجانبه از سوی ایران یک اشتباه بزرگ است.
هفته گذشته دولت آمریکا اعلام کرد که با هدف قطع کامل صادرات نفت ایران معافیت چندین کشور از تحریمهای نفتی علیه آن کشور را تمدید نخواهد کرد. در واکنش به این تصمیم علیرضا تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران گفت که اگر مانع استفاده ایران از تنگه هرمز شوند آن را مسدود میکنیم و در صورت بروز هر تهدیدی در حفاظت و دفاع از آبراه ایران کوچکترین تردیدی نخواهیم کرد.
بیشتر در این باره: نیروی دریایی سپاه: نگذارند از تنگه هرمز استفاده کنیم آن را میبندیماین اولین بار نیست که ایران با هدف کسب نوعی امتیاز مسدود کردن تنگه هرمز را مطرح میکند. سال گذشته حسن روحانی، رئیسجمهور ایران گفت اگر آمریکا به اقدامات خود برای قطع صادرات نفت ایران ادامه دهد ایران اطمینان حاصل خواهد کرد که هیچ کشور دیگری نتواند نفت خود را صادر کند. آیتالله خامنهای، رهبر ایران نیز گفت تهدید حسن روحانی بیانگر سیاست رسمی حکومت است.
و در واکنش به آنها، دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا، خشمگینانه به ایران هشدار داد: «هرگز آمریکا را تهدید نکنید چون در غیر این صورت چنان ضربهای خواهید خورد که در طول تاریخ کمتر کسی متحمل آن شده است.»
بیشتر در این باره: یک مقام آمریکایی: تلاش ایران برای بستن تنگه هرمز غیرقابل قبول استتنگه هرمز یکی از آبراههای مهم بینالمللی است که حدود یکپنجم نفت خام جهان از آن عبور میکند. تحت تأثیر کاهش صادرات نفت ایران و بیثباتی در منطقه بهای نفت خام در هفتههای اخیر به شکل چشمگیری افزایش یافته و بسته شدن تنگه هرمز در بازار انرژی جهان تلاطم بیشتری ایجاد خواهد کرد.
به نظر میرسد که ایران فکر میکند از بسته شدن تنگه هرمز زیان نخواهد دید و اگر آمریکا همه کشورها را به توقف خرید نفت ایران مجبور کند در آن صورت بستن تنگه هرمز تأثیری بر اين کشور نخواهد داشت. به نظر میرسد که استراتژی ایران این است: اگر ما زیان ببینیم، همه منطقه زیان خواهد کرد.
ولی پيشبرد چنین سیاستی از سوی ایران یک اشتباه فاحش است. تنگه هرمز یک آبراه بینالمللی حفاظت شده است و در نتیجه اقدام به مسدود کردن آن با نیروی نظامی خلاف قوانین بینالمللی است. ایران مدعی مالکیت تمامی تنگه هرمز است ولی بخش اعظم خطوط کشتیرانی در حریم دریایی عمان است.
مهمتر از این، ماده ۳۷ کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریایی عبور از آبراههایی را «که مسیر کشتیرانی بینالمللی بین یک حریم دریایی یا منطقه اقتصادی مشخص با سایر آبهای بینالمللی و مناطق اقتصادی هستند»، تضمین کرده است. این مقررات بطور مشخص در مورد تنگه هرمز مصداق دارد. و با وجود آنکه دولت آمریکا این کنوانسیون را امضا نکرده مقررات مندرج در آن را به عنوان بخشی از قوانین بینالمللی پذیرفته است.
اقدام یکجانبه ایران برای جلوگیری از تردد کشتیها در تنگه هرمز طبق قوانین بینالمللی، بهانه جنگ برای کشورهایی تلقی خواهد شد که از تنگه هرمز استفاده میکنند و تمام کشورهای دیگری که حامی اجرای قوانین بینالمللی در مورد این تنگه هستند.
احتمالاً ایران فکر میکند که کشورهایی نظیر روسیه در شورای امنیت سازمان ملل متحد تصویب قطعنامه در مورد استفاده از قدرت نظامی برای گشودن تنگه هرمز را وتو خواهند کرد. ولی اختلال ناشی از مسدود شدن تنگه هرمز چنان جدی است که حتی روسیه را در حمایت از دوست استراتژیک خود به تردید وا میدارد.
در عین حال آمریکا و کشورهای خلیج فارس بدون شک، حتی بدون تأیید سازمان ملل متحد، دست به اقدام نظامی خواهند زد. به خصوص دونالد ترامپ هیچگاه این ملاحظه را در نظر نخواهد گرفت که واکنش نظامی آمریکا باید مشروط به تأیید سازمان ملل متحد باشد.
اما بازگشایی تنگه هرمز نیز کار سادهای نخواهد بود. هم ایران و هم آمریکا چند دهه است که خود را برای چنین وضعیتی آماده کردهاند. رزمایش نظامی «چالش هزاره» در سال ۲۰۰۲ به خوبی نشان داد که چنین رویارویی نظامی چه هزینه سنگینی خواهد داشت. در آن مانور مشخص شد که احتمال دارد آمریکا در نتیجه حملات نامتعارف نیروهای ایرانی یک ناو هواپیمابر و ۱۰ شناور تهاجمی تندرو را از دست بدهد.
قاعدتاً نقشه جنگی نیروی دریایی آمریکا و کشورهای متحد آن هجوم به تنگه هرمز نخواهد بود، چون در آن صورت هدف حملات پر دامنه پهپادها، قایق های تندرو و موشکهای زمین به دریا نیروهای ایرانی قرار خواهند گرفت. آنها قبل از آنکه شناورهای بزرگ در معرض خطر قرار بگیرند با استفاده از حملات هوایی و اعزام واحدهای نیروی مخصوص در سراسر منطقه تلاش خواهند کرد توان تهاجمی ایران را تضعیف کنند.
در عین حال دلیلی وجود ندارد که آمریکا واکنش نظامی به مسدود شدن تنگه هرمز را فقط به این آبراه محدود کند. در یک چنین رویارویی نظامی تمامی شناورها و زیردریایی های ایرانی، چه در دریا و چه در ساحل و تمامی هواپیماهای نظامی آن کشور اهداف مشروع تلقی خواهند شد. در عین حال زیرساختهای ارتباطی، مراکز تدارکاتی، کانون ها و شبکه فرماندهی و فرماندهان ارشد نیروهای مسلح هدف قرار خواهند گرفت.
رویارویی نظامی پردامنهای نظیر این در عین حال بهانه خوبی برای حمله به تأسیسات شناخته شده و پنهان هستهای ایران خواهد بود.
برای ایران درگیر شدن در یک جنگ گسترده به عنوان واکنشی به فشار اقتصادی یک اشتباه بزرگ است. هدف از سرگیری تحریمها علیه ایران نه درگیری نظامی بلکه ترغیب ایران به مذاکره در مورد یک توافق همهجانبهتر به جای توافق هستهای ناقص سال ۲۰۱۵ است.
همانطور که رئیسجمهور آمریکا سال گذشته گفت هدف از این سیاست علاوه بر جلوگیری از بلندپروازیهای هستهای، «رفع خطر موشکهای بالستیک ایران، متوقف کردن فعالیتهای تروریستی این کشور در جهان و ممانعت از فعالیتهای زیانبار آن در سطح خاورمیانه است».
بستن تنگه هرمز فقط باعث تشدید انزوای ایران در جامعه بینالمللی، جلوگیری از مذاکره و فراهم کردن شرایط برای یک رویارویی نظامی خواهد شد که در آن ایران بهای گزافی خواهد پرداخت.