همزمان با سفر محمود احمدینژاد به نیویورک، شبکه خبری سیانان مصاحبهای انجام دادهاست با فرید زکریا، نویسنده و تحلیلگر مسائل بینالمللی و مجری برنامههای تحلیلی این شبکه و از وی در مورد وضعیت سیاسی ایران، مناسبات آمریکا با آن کشور و روشهای سیاسی محمود احمدینژاد سؤالاتی پرسیدهاست.
به گفته فرید زکریا سفر محمود احمدینژاد به نیویورک بخشی از یک استراتژی حیلهگرانه با هدف تقویت موقعیت وی در فضای رقابتهای سیاسی ایران و خاورمیانه است. محمود احمدینژاد در یک مصاحبه تلویزیونی با شبکه سیانان در برنامه پربیننده لری کینگ، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل را یک «آدمکش حرفهای» توصیف کرد و از پاسخ دادن به پرسشهای مربوط به برنامههای هستهای ایران طفره رفت.
فرید زکریا میگوید: «حقیقت مسئله در مورد ایران این است که این کشور یک قدرت متوسط منطقهای است و اگر شرایط بحرانی افغانستان وجود نداشت ایران واقعاً درخور و مستحق این همه توجه نبود. اما در شرایط فعلی ما به ایران و شخص احمدینژاد توجه زیادی داریم.»
بخشی از مصاحبه شبکه خبری سیانان با فرید زکریا به این شرح است:
سیانان: نظر شما در مورد حضور محمود احمدینژاد در نیویورک چیست؟
فرید زکریا: به نظر میرسد که در سالهای اخیر صرف صبحانه با محمود احمدینژاد به یکی از سنتهای ثابت و سالانه سازمان ملل متحد بدل شدهاست. هر سال محمود احمدینژاد حدود ۱۰ تا ۱۲ نفر از خبرنگاران رسانههای آمریکا را به صرف صبحانه و گفتوگو دعوت میکند و باید گفت که دیدار و گفتوگو با وی جالب است. بدون شک او در زمینه روابط عمومی و برخورد با خبرنگاران چیزهای زیادی آموخته و با تجربهتر شدهاست. او اکنون در مجامع عمومی و در برابر خبرنگاران اعتماد به نفس بیشتری دارد.
یکی از نکاتی که باعث تعجب من شد این بود که با وجودی که احمدینژاد در داخل ایران با مشکلات فراوانی روبرو است در دیدارهای خارجی خود و ملاقات با خبرنگاران هیچگونه تردید، تزلزل و یا نقطه ضعفی از خود نشان نمیدهد. در حقیقت کاملا برعکس وی در بسیاری از مباحث و سخنان خود لحنی بسیار قاطع دارد و از احساس اعتماد به نفس فراوانی برخوردار است.
سیانان: طرح یا نقشه بازی او در سفر به نیویورک چیست؟
فرید زکریا: از یک سو او از جلب این همه توجه رسانهها لذت میبرد و در عین حال میداند که این موضوع باعث تقویت موقعیت وی در داخل ایران میشود. نکته انحرافی و یا زیانبار در این است که با وجودی که رسانهها میدانند که محمود احمدینژاد قصد بهرهبرداری از این تبلیغات را دارد باز هم وی و سفر وی به نیویورک را عمده کرده و آب به آسیاب او میریزند.
اما گذشته از این جنبههای تبلیغاتی یکی دیگر از اهداف او دنبال کردن اهداف و منافع ملی ایران است البته به شیوه حیلهگرانهای که وی و همفکرانش به آن معتقدند.
سیانان: چه چیزی باعث میشود که شما روش کار وی را حیلهگرانه بدانید؟
فرید زکریا: برای نمونه یکی از مسائلی که در سخنرانیها و مصاحبههای وی بیش از همه عمده میشود مسئله فلسطینیان است. بدون شک هدف او این است که در تأثیرگذاری بر بحران خاورمیانه از رقبای منطقهای خود مثل مصر یا عربستان پیش بگیرد. او به نسبت دولتهای میانهرو عرب خیلی تندروتر و سرکشانهتر در مورد دفاع از حقوق فلسطینیان و یا حمله به اسرائیل اظهار نظر میکند.
البته او در سالهای اول، نکاتی را مطرح کرد که میشد آنها را حمله مستقیم و نابودی اسرائیل تلقی کرد ولی در سالهای اخیر بسیار هوشیارانهتر صحبت میکند. به خاطر یکچنین موضعگیریهای تبلیغاتی است که دولتهای میانهرو عرب و رقبای ایران همچون مصر و یا عربستان سعودی نمیتوانند به طور علنی علیه ایران و یا احمدینژاد حرفی بزنند چون بخش عمدهای از افکار عمومی جهان عرب احمدینژاد را مدافع حقوق اعراب و فلسطینیان میداند.
سیانان: آیا مخالفت احمدینژاد با روند مذاکرات صلح بین اسرائیل و فلسطینیان و محکوم کردن این مذاکرات به نفع وی است؟
فرید زکریا: من از احمدینژاد سؤال کردم در حالیکه خود فلسطینیان میخواهند این مذاکرات را ادامه دهند چرا او با مذاکرات مخالف است؟ و آیا از هر گونه توافقی بین دو طرف که مردم فلسطین آنرا تایید کنند دفاع خواهد کرد یا نه؟ پاسخ به این پرسش برای محمود احمدینژاد بسیار مشکل بود چون از یک طرف وی و حکومت ایران میگویند از هر چه که مردم فلسطین بپذیرند حمایت خواهند کرد ولی از طرف دیگر وی اساس مذاکرات صلح را زیر سؤال میبرد.
پاسخ صادقانه به این سؤالی که من از وی پرسیدم منفی است. حقیقت این است که او نمیخواهد مذاکرات صلح به نتیجه برسد و او در جستجوی راههای گوناگون برای ایجاد مانع بر سر راه این مذاکرات است البته به شکلی که چنین جلوه نکند. در پاسخ به پرسش من او موضوع را به سمت انتقاد و حمله به اسرائیل و آمریکا منحرف کرد و مدعی شد که آمریکا به خاطر موضع جانبدارانهاش نمیتواند میانجی درستی برای مذاکرات باشد. در نهایت باید گفت که ادامه تنش بین اسرائیل و فلسطینیان به نفع اوست و او میخواهد که این تنش ادامه پیدا کند.
سیانان: فکر میکنید در پشت اظهار نظرهای تند وی علیه نتانیاهو چه نهفته است؟
فرید زکریا: او سخنان بسیار تحریککننده و تندی علیه رهبر اسرائیل بیان کرد. او نتانیاهو را یک دیکتاتور لقب داد در حالیکه آقای نتانیاهو در یک روند دمکراتیک به نخستوزیری اسرائیل رسیدهاست. سپس او را یک آدمکش خطاب کرد که به خاطر کشتار فلسطینیان باید محاکمه شود. من نشنیده بودم که احمدینژاد قبلا چنین حرفهایی زده باشد. او همواره به دنبال شیوههایی است که خود را دشمن سرسخت اسرائیل نشان دهد و بگوید که در کل خاورمیانه هیچکس به اندازه او مخالف اسرائیل نیست. احمدینژاد به چنین پوششی نیاز دارد.
سیانان: آیا در سخنان او پیرامون بحران و مسئله هستهای نکته جدیدی وجود داشت؟
فرید زکریا: در این مورد باز واقعا جای تعجب داشت که احمدینژاد چقدر قاطعانه برخورد میکند. البته او گفت که همواره آماده مذاکره است ولی زمانیکه سؤال شد که آیا حاضر است با ارائه شواهد بیشتر از برنامه هستهای ایران با جامعه بین المللی همکاری کند به شدت مقاومت میکرد. از لحن و کلمات او چنین برداشت میشد که گویا او راه عقبنشینی بیشتری ندارد و ایران تاکنون تمام امتیازاتی را که میتوانسته به غرب دادهاست.
سیانان: در ماههای اخیر گزارشهای متعددی منتشر شده حاکی از آنکه مراجع مذهبی در ایران در مورد احمدینژاد شک و تردید و حتی نگرانیهایی دارند.
فرید زکریا: او الان به خوبی یاد گرفته که چگونه در برابر این نوع سؤالها طفره برود. احمدینژاد از چند موضوعی که موجب مخالفت مراجع و جناحهای اصولگرا با وی شده بود عقبنشینی نکرد. یکی از این موضوعات ستایش وی از کوروش کبیر بود که خشم برخی مراجع و شخصیتهای سیاسی اصولگرا را برانگیخت. در واکنش به این انتقادها و هشدارها او ستایش خود از کوروش را دو چندان کرد و گفت او یک پادشاه بزرگ بوده که بردهداری را منسوخ کردهاست و هیچ اشکالی در ستایش از وی نمیبیند.
احمدینژاد در مورد این نوع اختلافات با سایر مراکز قدرت و مراجع مذهبی در ایران گفت که دیدگاههای دیگری هم در ایران وجود دارد ولی رییس جمهور منتخب آن کشور من هستم. به نظر نمیرسید که در این مجادلات قصد عقبنشینی داشتهباشد. او به نسبت گذشته با احساس راحتی و اعتماد به نفس بیشتری این نکته را میپذیرفت که در ایران گرایشهای مخالف با وی وجود دارد ولی در عین حال از موضع و قدرت خود به شدت دفاع میکرد.
سیانان: فکر میکنید مواضع قاطعانه احمدینژاد برای دولت باراک اوباما مشکلآفرین خواهد بود؟
فرید زکریا: بله مسلما این مسئله مشکلساز خواهد بود. به طور کلی راهبرد دولت اوباما در قبال ایران بر این اساس تنظیم شده بود که با گشایش رابطه با ایران رهبران آن کشور را قانع کند که ورای اینکه دو طرف مشروعیت یکدیگر را میپذیرند و یا نه، این امکان وجود دارد تا به یک نوع توافقی دست یافت که برای هر دو طرف منافعی در برداشته باشد.
آن راهبرد بر این اساس استوار بود که ایرانیان نیز به مذاکره تمایل نشان خواهند داد. اما حقیقت این است که آنها تمایلی به مذاکره نشان ندادهاند و یا اگر این تمایل وجود دارد آمریکا هنوز کلید سحرآمیز برای گشایش این دروازه را پیدا نکردهاست.
واقعیت این است که یکی از جوهرههای اصلی در ذات حکومت اسلامی ضدیت با آمریکاست شاید به همین خاطر زدودن این عنصر که جزو حکومت ایران است کاری ناشدنی است. احتمال دیگر این است که شاید در حال حاضر ساختار و جناحهای حکومتی در ایران دچار یک نوع شکاف و رقابت جدی هستند که به آنها امکان نمیدهد این عامل ذاتی و بنیادین را در حکومت تغییر دهند.
سیانان: نتیجه این وضعیت چه خواهد بود؟
فرید زکریا: به هر دلیل ایران حاضر به گفتوگو و تغییر مناسبات نیست. و در غیاب همکاری ایران دولت اوباما باید ببیند که بهترین استراتژی چیست. به همین خاطر دولت آمریکا فعلا با سیاست تشدید تحریم پیش میرود و باید گفت که در جلب شورای امنیت بسیار موفق بودهاست. اما باید دید که آیا اعمال این تحریمها در کوتاهمدت به نتایج مطلوب خواهد رسید که همانا مجبور کردن ایران به نوعی توافق برای کاهش فعالیتهای هستهای است یا خیر.
سیانان: فکر میکنید آمریکا در برخورد با این موضوع باید به سرعت تعیین تکلیف کند و یا زمان کافی در اختیار دارد؟
فرید زکریا: به نظر من آمریکا زمان دارد. به نظر من بزرگترین اشتباهی که آمریکا میتواند مرتکب شود اغراق در اهمیت قائل شدن برای احمدینژاد، اغراق در مهم دانستن ایران و اغراق در اهمیت این موضوع است.
درست است که مسئله هستهای و سایر سیاستهای دولت ایران یک معضل هستند. ایران یک قدرت منطقهای است که یک زمانی ممکن است صاحب سلاح هستهای شود. ولی من فکر نمیکنم که این برای آمریکا و یا برای اسرائیل یک خطر عاجل باشد.
حقیقت این است که اسرائیل از یک قدرت هستهای و بازدارنده بسیار نیرومندی برخوردار است و حداقل ۲۰۰ تا ۲۵۰ کلاهک و سلاح هستهای دارد.
ایرانیها دیوانه نیستند. دیدار مجدد با احمدینژاد برای من ثابت کرد که حاکمان ایران یک گروه زیرک و حسابگر هستند و اوضاع فعلی چندان به سود آنها نیست.
تحریمها دارند اثرگذار میشوند، وضع اقتصادی ایران خراب است و رژیم با مشکلات داخلی روبهرو است، بنابر این چرا ما باید احساس فشار بکنیم؟ بگذار آنها احساس فشار بکنند.
به گفته فرید زکریا سفر محمود احمدینژاد به نیویورک بخشی از یک استراتژی حیلهگرانه با هدف تقویت موقعیت وی در فضای رقابتهای سیاسی ایران و خاورمیانه است. محمود احمدینژاد در یک مصاحبه تلویزیونی با شبکه سیانان در برنامه پربیننده لری کینگ، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل را یک «آدمکش حرفهای» توصیف کرد و از پاسخ دادن به پرسشهای مربوط به برنامههای هستهای ایران طفره رفت.
فرید زکریا میگوید: «حقیقت مسئله در مورد ایران این است که این کشور یک قدرت متوسط منطقهای است و اگر شرایط بحرانی افغانستان وجود نداشت ایران واقعاً درخور و مستحق این همه توجه نبود. اما در شرایط فعلی ما به ایران و شخص احمدینژاد توجه زیادی داریم.»
بخشی از مصاحبه شبکه خبری سیانان با فرید زکریا به این شرح است:
سیانان: نظر شما در مورد حضور محمود احمدینژاد در نیویورک چیست؟
فرید زکریا: به نظر میرسد که در سالهای اخیر صرف صبحانه با محمود احمدینژاد به یکی از سنتهای ثابت و سالانه سازمان ملل متحد بدل شدهاست. هر سال محمود احمدینژاد حدود ۱۰ تا ۱۲ نفر از خبرنگاران رسانههای آمریکا را به صرف صبحانه و گفتوگو دعوت میکند و باید گفت که دیدار و گفتوگو با وی جالب است. بدون شک او در زمینه روابط عمومی و برخورد با خبرنگاران چیزهای زیادی آموخته و با تجربهتر شدهاست. او اکنون در مجامع عمومی و در برابر خبرنگاران اعتماد به نفس بیشتری دارد.
یکی از نکاتی که باعث تعجب من شد این بود که با وجودی که احمدینژاد در داخل ایران با مشکلات فراوانی روبرو است در دیدارهای خارجی خود و ملاقات با خبرنگاران هیچگونه تردید، تزلزل و یا نقطه ضعفی از خود نشان نمیدهد. در حقیقت کاملا برعکس وی در بسیاری از مباحث و سخنان خود لحنی بسیار قاطع دارد و از احساس اعتماد به نفس فراوانی برخوردار است.
سیانان: طرح یا نقشه بازی او در سفر به نیویورک چیست؟
فرید زکریا: از یک سو او از جلب این همه توجه رسانهها لذت میبرد و در عین حال میداند که این موضوع باعث تقویت موقعیت وی در داخل ایران میشود. نکته انحرافی و یا زیانبار در این است که با وجودی که رسانهها میدانند که محمود احمدینژاد قصد بهرهبرداری از این تبلیغات را دارد باز هم وی و سفر وی به نیویورک را عمده کرده و آب به آسیاب او میریزند.
اما گذشته از این جنبههای تبلیغاتی یکی دیگر از اهداف او دنبال کردن اهداف و منافع ملی ایران است البته به شیوه حیلهگرانهای که وی و همفکرانش به آن معتقدند.
سیانان: چه چیزی باعث میشود که شما روش کار وی را حیلهگرانه بدانید؟
فرید زکریا: برای نمونه یکی از مسائلی که در سخنرانیها و مصاحبههای وی بیش از همه عمده میشود مسئله فلسطینیان است. بدون شک هدف او این است که در تأثیرگذاری بر بحران خاورمیانه از رقبای منطقهای خود مثل مصر یا عربستان پیش بگیرد. او به نسبت دولتهای میانهرو عرب خیلی تندروتر و سرکشانهتر در مورد دفاع از حقوق فلسطینیان و یا حمله به اسرائیل اظهار نظر میکند.
البته او در سالهای اول، نکاتی را مطرح کرد که میشد آنها را حمله مستقیم و نابودی اسرائیل تلقی کرد ولی در سالهای اخیر بسیار هوشیارانهتر صحبت میکند. به خاطر یکچنین موضعگیریهای تبلیغاتی است که دولتهای میانهرو عرب و رقبای ایران همچون مصر و یا عربستان سعودی نمیتوانند به طور علنی علیه ایران و یا احمدینژاد حرفی بزنند چون بخش عمدهای از افکار عمومی جهان عرب احمدینژاد را مدافع حقوق اعراب و فلسطینیان میداند.
سیانان: آیا مخالفت احمدینژاد با روند مذاکرات صلح بین اسرائیل و فلسطینیان و محکوم کردن این مذاکرات به نفع وی است؟
فرید زکریا: من از احمدینژاد سؤال کردم در حالیکه خود فلسطینیان میخواهند این مذاکرات را ادامه دهند چرا او با مذاکرات مخالف است؟ و آیا از هر گونه توافقی بین دو طرف که مردم فلسطین آنرا تایید کنند دفاع خواهد کرد یا نه؟ پاسخ به این پرسش برای محمود احمدینژاد بسیار مشکل بود چون از یک طرف وی و حکومت ایران میگویند از هر چه که مردم فلسطین بپذیرند حمایت خواهند کرد ولی از طرف دیگر وی اساس مذاکرات صلح را زیر سؤال میبرد.
پاسخ صادقانه به این سؤالی که من از وی پرسیدم منفی است. حقیقت این است که او نمیخواهد مذاکرات صلح به نتیجه برسد و او در جستجوی راههای گوناگون برای ایجاد مانع بر سر راه این مذاکرات است البته به شکلی که چنین جلوه نکند. در پاسخ به پرسش من او موضوع را به سمت انتقاد و حمله به اسرائیل و آمریکا منحرف کرد و مدعی شد که آمریکا به خاطر موضع جانبدارانهاش نمیتواند میانجی درستی برای مذاکرات باشد. در نهایت باید گفت که ادامه تنش بین اسرائیل و فلسطینیان به نفع اوست و او میخواهد که این تنش ادامه پیدا کند.
سیانان: فکر میکنید در پشت اظهار نظرهای تند وی علیه نتانیاهو چه نهفته است؟
فرید زکریا: او سخنان بسیار تحریککننده و تندی علیه رهبر اسرائیل بیان کرد. او نتانیاهو را یک دیکتاتور لقب داد در حالیکه آقای نتانیاهو در یک روند دمکراتیک به نخستوزیری اسرائیل رسیدهاست. سپس او را یک آدمکش خطاب کرد که به خاطر کشتار فلسطینیان باید محاکمه شود. من نشنیده بودم که احمدینژاد قبلا چنین حرفهایی زده باشد. او همواره به دنبال شیوههایی است که خود را دشمن سرسخت اسرائیل نشان دهد و بگوید که در کل خاورمیانه هیچکس به اندازه او مخالف اسرائیل نیست. احمدینژاد به چنین پوششی نیاز دارد.
سیانان: آیا در سخنان او پیرامون بحران و مسئله هستهای نکته جدیدی وجود داشت؟
فرید زکریا: در این مورد باز واقعا جای تعجب داشت که احمدینژاد چقدر قاطعانه برخورد میکند. البته او گفت که همواره آماده مذاکره است ولی زمانیکه سؤال شد که آیا حاضر است با ارائه شواهد بیشتر از برنامه هستهای ایران با جامعه بین المللی همکاری کند به شدت مقاومت میکرد. از لحن و کلمات او چنین برداشت میشد که گویا او راه عقبنشینی بیشتری ندارد و ایران تاکنون تمام امتیازاتی را که میتوانسته به غرب دادهاست.
سیانان: در ماههای اخیر گزارشهای متعددی منتشر شده حاکی از آنکه مراجع مذهبی در ایران در مورد احمدینژاد شک و تردید و حتی نگرانیهایی دارند.
فرید زکریا: او الان به خوبی یاد گرفته که چگونه در برابر این نوع سؤالها طفره برود. احمدینژاد از چند موضوعی که موجب مخالفت مراجع و جناحهای اصولگرا با وی شده بود عقبنشینی نکرد. یکی از این موضوعات ستایش وی از کوروش کبیر بود که خشم برخی مراجع و شخصیتهای سیاسی اصولگرا را برانگیخت. در واکنش به این انتقادها و هشدارها او ستایش خود از کوروش را دو چندان کرد و گفت او یک پادشاه بزرگ بوده که بردهداری را منسوخ کردهاست و هیچ اشکالی در ستایش از وی نمیبیند.
احمدینژاد در مورد این نوع اختلافات با سایر مراکز قدرت و مراجع مذهبی در ایران گفت که دیدگاههای دیگری هم در ایران وجود دارد ولی رییس جمهور منتخب آن کشور من هستم. به نظر نمیرسید که در این مجادلات قصد عقبنشینی داشتهباشد. او به نسبت گذشته با احساس راحتی و اعتماد به نفس بیشتری این نکته را میپذیرفت که در ایران گرایشهای مخالف با وی وجود دارد ولی در عین حال از موضع و قدرت خود به شدت دفاع میکرد.
سیانان: فکر میکنید مواضع قاطعانه احمدینژاد برای دولت باراک اوباما مشکلآفرین خواهد بود؟
فرید زکریا: بله مسلما این مسئله مشکلساز خواهد بود. به طور کلی راهبرد دولت اوباما در قبال ایران بر این اساس تنظیم شده بود که با گشایش رابطه با ایران رهبران آن کشور را قانع کند که ورای اینکه دو طرف مشروعیت یکدیگر را میپذیرند و یا نه، این امکان وجود دارد تا به یک نوع توافقی دست یافت که برای هر دو طرف منافعی در برداشته باشد.
آن راهبرد بر این اساس استوار بود که ایرانیان نیز به مذاکره تمایل نشان خواهند داد. اما حقیقت این است که آنها تمایلی به مذاکره نشان ندادهاند و یا اگر این تمایل وجود دارد آمریکا هنوز کلید سحرآمیز برای گشایش این دروازه را پیدا نکردهاست.
واقعیت این است که یکی از جوهرههای اصلی در ذات حکومت اسلامی ضدیت با آمریکاست شاید به همین خاطر زدودن این عنصر که جزو حکومت ایران است کاری ناشدنی است. احتمال دیگر این است که شاید در حال حاضر ساختار و جناحهای حکومتی در ایران دچار یک نوع شکاف و رقابت جدی هستند که به آنها امکان نمیدهد این عامل ذاتی و بنیادین را در حکومت تغییر دهند.
سیانان: نتیجه این وضعیت چه خواهد بود؟
فرید زکریا: به هر دلیل ایران حاضر به گفتوگو و تغییر مناسبات نیست. و در غیاب همکاری ایران دولت اوباما باید ببیند که بهترین استراتژی چیست. به همین خاطر دولت آمریکا فعلا با سیاست تشدید تحریم پیش میرود و باید گفت که در جلب شورای امنیت بسیار موفق بودهاست. اما باید دید که آیا اعمال این تحریمها در کوتاهمدت به نتایج مطلوب خواهد رسید که همانا مجبور کردن ایران به نوعی توافق برای کاهش فعالیتهای هستهای است یا خیر.
سیانان: فکر میکنید آمریکا در برخورد با این موضوع باید به سرعت تعیین تکلیف کند و یا زمان کافی در اختیار دارد؟
فرید زکریا: به نظر من آمریکا زمان دارد. به نظر من بزرگترین اشتباهی که آمریکا میتواند مرتکب شود اغراق در اهمیت قائل شدن برای احمدینژاد، اغراق در مهم دانستن ایران و اغراق در اهمیت این موضوع است.
درست است که مسئله هستهای و سایر سیاستهای دولت ایران یک معضل هستند. ایران یک قدرت منطقهای است که یک زمانی ممکن است صاحب سلاح هستهای شود. ولی من فکر نمیکنم که این برای آمریکا و یا برای اسرائیل یک خطر عاجل باشد.
حقیقت این است که اسرائیل از یک قدرت هستهای و بازدارنده بسیار نیرومندی برخوردار است و حداقل ۲۰۰ تا ۲۵۰ کلاهک و سلاح هستهای دارد.
ایرانیها دیوانه نیستند. دیدار مجدد با احمدینژاد برای من ثابت کرد که حاکمان ایران یک گروه زیرک و حسابگر هستند و اوضاع فعلی چندان به سود آنها نیست.
تحریمها دارند اثرگذار میشوند، وضع اقتصادی ایران خراب است و رژیم با مشکلات داخلی روبهرو است، بنابر این چرا ما باید احساس فشار بکنیم؟ بگذار آنها احساس فشار بکنند.